وال استریت ژورنال در گزارشی نوشت: «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه علاقه‌مند به ملاقات با «استیو ویتکاف» بود؛ آنقدر علاقه‌مند که ممکن بود آزادی یک زندانی آمریکایی را برای او در نظر بگیرد. این دعوت از طرف یک سرمایه‌دار کرملین به نام «کریل دیمیتریف» با واسطه‌گری «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان صورت گرفته بود. یک فرد آشنا با این ارتباط گفت: فقط یک نکته وجود داشت: انتظار می‌رفت ویتکاف به تنهایی و بدون هیچ رابط سیا، دیپلمات یا حتی مترجمی بیاید.

رئیس‌جمهور روسیه در حال مطالعه پروفایل‌های روانشناختی مقامات اطراف ترامپ، از جمله «کیت کلاگ»، ژنرال سه ستاره بازنشسته‌ای بود که ترامپ به عنوان فرستاده آمریکا به روسیه و اوکراین معرفی کرده بود. گزارش‌های آژانس اطلاعاتی پوتین تأکید می‌کرد که دختر کلاگ یک موسسه خیریه در اوکراین دارد - پرچم قرمزی که به گفته افراد آشنا با اسناد، نشان می‌دهد ممکن است در طول مذاکرات صلح پیش رو با خواسته‌های روسیه مخالفت کند. کلاگ همچنین درخواست «تاکر کارلسون»، شخصیت تلویزیونی، را که قبل از روز تحلیف به او گفته بود مسکو آماده شروع گفتگو است، نادیده گرفته بود. شاید کسی از نزدیکان ترامپ وجود داشت که می‌توانست بهتر باشد.

۱۰ ماه بعد، کلاگ از عرصه خارج شد و «ویتکاف و دمیتریف» دو تاجر با ارتباطات قوی با ترامپ و پوتین در حال ارائه یک نظم امنیتی و اقتصادی نوین برای اروپا هستند. «جارد کوشنر»، داماد ترامپ برای کمک به مذاکره در مورد مرزهای روسیه، شکل ارتش اوکراین و اینکه ترامپ با چه سرعتی می‌تواند پرده آهنین جدید تحریم‌هایی روسیه را، کنار بزند، اعلام آمادگی کرده است.

به سختی می‌توان لحظه‌ای را در تاریخ مشخص کرد که تاجران چنین نفوذ مستقیمی بر مسائل جنگ و صلح داشته باشند. از پایان جنگ جهانی دوم، رابطه واشنگتن با مسکو با دقیق‌ترین تنظیم و توسط سازمان‌های جاسوسی که رقیب خود را از نزدیک می‌شناختند، هدایت می‌شد. دیپلمات‌های باتجربه پروتکل‌های سفت و سختی را برای جلوگیری از سوءتفاهم بین دو قدرت هسته‌ای که انتقام‌جویانه منتظر حمله هستند، تمرین می‌کردند. اما امروزه، آن ساختارها عملا دیگر وجود ندارند. آمریکا از ماه ژوئن سفیری در مسکو نداشته و حتی معاون وزیر امور خارجه در امور اروپا و اوراسیا حضور ندارد. ویتکاف پیشنهادهای متعدد سازمان سیا برای ارائه گزارش در مورد روسیه را رد کرده است.

وزارت امور خارجه ایالات متحده گروه کوچکی از کارکنان را برای حمایت از ویتکاف منصوب کرد، اما اعضای آن تیم و سایر افراد در سراسر دولت، برای دریافت خلاصه‌ای از جلسات خارجی ویتکاف با مشکل مواجه بوده‌اند. متحدان قدیمی در اروپا نیز احساس می‌کنند در تاریکی رها شده‌اند و نگرانند که واشنگتن دیگر از آنها حمایت نکند، در حالی که پادشاهی‌های خاورمیانه در حال قدرت گرفتن هستند.

در ماه جاری میلادی، ویتکاف ششمین سفر خود به روسیه را به پایان رساند و تا نیمه‌شب به مدت پنج ساعت با پوتین گفت‌وگو کرد. از زمان اتحاد واشنگتن با «ژوزف استالین» در جریان قانون Lend Lease Act  - که براساس آن آمریکا می‌توانست تجهیزات جنگی را به هر کشوری که «برای دفاع از آمریکا حیاتی» تلقی شود، قرض دهد یا اجاره دهد- هیچ مقام کاخ سفید از چنین دسترسی مکرر و شخصی به یک رهبر روسیه یا اتحاد جماهیر شوروی برخوردار نبوده است.

ویتکاف هنوز به اوکراین سفری نداشته است. رهبران این کشور و دیگر کشورهای اروپایی شکایت دارند که او از آنها می‌خواهد در ازای توافق صلحی که مطمئن نیستند دوام بیاورد، قلمروهایش را  به روسیه واگذار کند. قرار است در روزهای آتی دمیتریف برای دور دیگری از مذاکرات با ویتکاف در میامی دیدار کند.ظهور ویتکاف به عنوان فرستاده آمریکا در کرملین تا حدودی داستان مانور پوتین برای کنار زدن دیپلمات‌های آمریکایی و نزدیک شدن به میلیاردرهای این کشور است. این کار سختی نبود. ترامپ هیچگاه تردید خود را در مورد نهادها و اتحادهای سنتی پنهان نکرده و برای وفاداری یک دوست چند دهه‌ای مانند ویتکاف ارزش قائل است.

از نظر کلاگ، روسیه در پشت صحنه برای جایگزینی او تلاش کرد اما این ترامپ بود که تصمیم گرفت حوزه اختیاراتش را به اوکراین محدود کند.کلاگ در مصاحبه‌ای گفته بود که او و ویتکاف با هم خوب کنار می‌آیند: «من اوکراینی‌ها را می‌شناسم. او روس‌ها را می‌شناسد. هیچکس از یگری ناراحت و دلخور نیست». 

ترامپ روز سه شنبه گفت که ویتکاف وقتی کارش را به عنوان فرستاده ویژه شروع کرد، چیزی درباره روسیه نمی‌دانست اما چون مردم استیو را دوست دارند، در کارش موفق شد. ویتکاف، ۶۸ ساله در مصاحبه با وال استریت ژورنال خود را یک معامله‌گر می‌نامد: «این به معنای قرار دادن خود به جای طرف مقابل و یافتن راهی برای کمک به او برای به دست آوردن فضای سیاسی جهت انجام این معامله است.» بله، او فاقد تجربه سیاست خارجی است، اما با گذشت تقریبا چهار سال از جنگ اوکراین که بیش از یک میلیون کشته برجای گذاشته است، استدلال می‌کند که زمان آن رسیده که چیز جدیدی را امتحان کنیم.