رامین پرتو

پرونده «سلاح حماس» بار دیگر در مرکز توجه محافل سیاسی منطقه‌ای و بین‌المللی قرار گرفته و دلیل اصلی این است که این موضوع از ماه‌ها پیش، هم‌زمان با شکل‌گیری روند مذاکرات آتش‌بس و تبادل اسرا، به یکی از حساس‌ترین محورهای گفت‌وگو میان آمریکا، اسرائیل، قطر، ترکیه و مصر تبدیل شده است. اکنون، با توجه اظهارات باسم نعیم، عضو دفتر سیاسی حماس در گفت‌وگو با آسوشیتدپرس، زوایای تازه‌ای از موضع این جنبش نسبت به آینده سلاح خود آشکار شده و زمینه تحلیل‌های جدیدی را فراهم کرده است. نعیم در این گفت‌وگویی که در دوحه انجام شد، تأکید کرد که حماس آماده بررسی «گزینه‌های متعدد» درباره سرنوشت سلاح خود (از توقف استفاده تا ذخیره‌سازی یا حتی کنار گذاشتن تسلیحات در چارچوب روندی که به تأسیس کشور فلسطینی منجر شود) است. او در عین حال گفت که «حق مقاومت» برای حماس محفوظ خواهد ماند، اما برای جلوگیری از تنش و انفجارهای بیشتر، این جنبش حاضر است رویکردی فراگیر اتخاذ کند.

اختلاف بر سر نقش نیروی بین‌المللی 

نکته بسیار مهم  این  است که طرح ۲۰ ماده‌ای دونالد ترامپ که مبنای آتش‌بس کنونی قرار گرفته، اکنون در مرحله‌ای قرار دارد که نیازمند تعیین تکلیف موضوعاتی حساس از جمله خلع سلاح حماس، استقرار نیروی بین‌المللی و ساختار اداره غزه است. یکی از محورهای اصلی اختلاف، حدود مسئولیت نیروهای ثبات‌ساز بین‌المللی است. منابع اسرائیلی و آمریکایی به‌طور جدی بحث می‌کنند که این نیروها باید نقش فعال در جمع‌آوری تسلیحات حماس داشته باشند، اما حماس این موضوع را «غیرقابل قبول» می‌داند. نعیم در گفت‌وگوی خود تصریح کرده است که این جنبش تنها با استقرار نیروی بین‌المللی «برای نظارت بر آتش‌بس، گزارش‌دهی از تخلفات و جلوگیری از تشدید تنش‌ها» موافق است و هرگونه مأموریت برای خلع سلاح را رد می‌کند. او هشدار داده که اعطای چنین اختیاری به نیروهای خارجی، به معنای نقض حاکمیت فلسطینی و تغییر   توازن داخلی است.

از منظر حماس، زمین گذاشتن سلاح یعنی از دست دادن ضمانت امنیتی در برابر اسرائیل و تحویل سلاح به تشکیلات خودگردان معادل تقویت رقیب سیاسی؛ و به عبارتی  از کف رفتن «نقطه اتکای اصلی قدرت چانه‌زنی» حماس در تحولات فلسطین 

در همین چارچوب، منابع اسرائیلی از طرحی تازه که قطر و ترکیه ارائه کرده‌اند پرده برداشته‌اند. بر اساس این طرح، سلاح‌های حماس یا به تشکیلات خودگردان فلسطین واگذار می‌شود یا تحت نظارت بین‌المللی ذخیره‌سازی خواهد شد. قطر و ترکیه مهلت دو ساله برای اجرای این روند پیشنهاد داده‌اند، در حالی که اسرائیل می‌خواهد اجرای آن در «چند ماه» عملیاتی شود. تل‌آویو همچنین با حضور نیروهای ترکیه‌ در نیروهای بین‌المللی مخالفت کرده و هم‌زمان از بررسی برنامه‌ای برای تبدیل بخشی از رفح به «منطقه غیرنظامی بدون حضور حماس» صحبت می‌کند.

از سوی دیگر، مصر نیز اعلام کرده که حماس نه با خلع سلاح، بلکه با «محدودسازی سلاح» موافقت کرده و ضیاء رشوان، رئیس هیئت اطلاع‌رسانی مصر، گفته است کمیته‌ای مستقل مسئول این روند خواهد بود. این مواضع نشان می‌دهد که موضوع خلع سلاح اکنون وارد فاز پیچیده‌ای شده که اختلافات جدی میان بازیگران اصلی را برجسته‌تر می‌کند.

تلاش برای پایان دادن

 به حاکمیت حماس بر غزه 

از نگاه اسرائیل، ماجرا بسیار فراتر از ذخیره‌سازی یا مدیریت تسلیحات حماس است. بنیامین نتانیاهو بارها تأکید کرده است که «خلع سلاح حماس و غزه» چه از راه آسان، چه از راه سخت، باید انجام شود. او در دیدار با فردریش مرتس صدراعظم آلمان از ضرورت «پایان دادن به حاکمیت حماس بر غزه» سخن گفته و یادآور شده است که مرحله دوم توافق آتش‌بس بسیار دشوارتر از مرحله نخست خواهد بود. نتانیاهو مرحله سوم توافق را نیز «زدودن غزه از افراط‌گرایی» نامیده و آنرا منوط به «منحل شدن حماس» دانسته است. این موضع‌گیری‌ها نشان می‌دهد که تل‌آویو، حتی اگر روند فعلی را بپذیرد، همچنان به دنبال برچیدن کامل ساختار نظامی و سیاسی حماس است.

در مقابل، حماس اعلام کرده آماده عبور به مرحله دوم توافق است؛ به گونه‌ای که هم باسم نعیم و هم حازم قاسم سخنگوی این جنبش، بر آمادگی برای اجرای تعهدات در صورت پایبندی طرف مقابل تأکید کرده‌اند. با این حال، سخنگویان حماس از ادامه حملات اسرائیل علی‌رغم آتش‌بس ابراز نگرانی کرده و این وضعیت را نشانه‌ای از عدم تعهد تل‌آویو دانسته‌اند.

از نگاه اسرائیل، ماجرای خلع سلاح حماس بسیار فراتر از ذخیره‌سازی یا مدیریت تسلیحات این جنبش فلسطینی بوده و حتی بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر این رژیم بارها تأکید کرده است که «خلع سلاح حماس و غزه» چه از راه آسان، چه از راه سخت، باید انجام شود

بر اساس توافق رسمی اکتبر 2025، جنگ غزه پایان یافته و تبادل اسرا آغاز شده، اما اسرائیل همچنان به‌زعم خود بخشی از اهداف جنگ را محقق‌نشده می‌داند. تل‌آویو، پس از ناکامی در نابودی حماس در دو سال عملیات نظامی، اکنون تلاش می‌کند این هدف را از مسیر سیاسی و امنیتی و با اتکا به فشار آمریکا دنبال کند.

در همین راستا، واشنگتن، تل‌آویو و دوحه در نیویورک نشست سه‌جانبه‌ای برگزار کرده‌اند تا روابط پس از حمله ناموفق اسرائیل به دوحه را بازسازی و روند اجرای صلح غزه را تقویت کنند. این نشست شاهد حضور رئیس موساد و مقام ارشد قطری بوده و از نظر واشنگتن، گام مهمی برای وارد کردن قطر به مسیر تضمین‌های جدید محسوب می‌شود.

تبدیل سلاح به «ابزار چانه‌زنی راهبردی» یا واگذاری آن؟

با توجه به مجموعه این تحولات، پرسش کلیدی این است که آیا حماس در شرایط فعلی حاضر به خلع سلاح خواهد شد؟ واقعیت این است که اظهارات رسمی اخیر نشان می‌دهد حماس اصل خلع سلاح را نمی‌پذیرد، اما در مورد غیرفعال‌سازی سلاح، انبار کردن تسلیحات یا تعلیق استفاده از آن‌ها برای دوره‌ای مشخص گفت‌وگو می‌کند. شرایطی که حماس مطرح کرده به‌طور خلاصه شامل مواردی از جمله تضمین ایجاد کشور فلسطین یا حداقل آغاز روند عملی آن، آتش‌بس طولانی‌مدت ۵ تا ۱۰ ساله، ممنوعیت هرگونه دخالت خارجی در جمع‌آوری سلاح، مدیریت روند توسط کمیته‌ فلسطینی یا مشترک با حضور طرف‌های عربی، حفظ حق مقاومت تا زمان تحقق استقلال و رفع فشار نظامی و سیاسی از غزه و پایان محاصره می‌شود.

بنابراین، حماس به‌دنبال تبدیل سلاح به «ابزار چانه‌زنی راهبردی» است، نه واگذاری آن به رقیب داخلی یا کشورهای خارجی که خواهان ریشه‌کن شدن آنها هستند. 

در این میان چند متغیر مهم باعث می‌شود پذیرش خلع سلاح برای حماس بسیار دشوار باشد. از منظر این جنبش، از دست دادن سلاح یعنی از دست دادن ضمانت امنیتی در برابر اسرائیل و تحویل سلاح به تشکیلات خودگردان معادل تقویت رقیب سیاسی برای آنها قلمداد می‌شود. تجربه گذشته غزه نشان داده که هر آتش‌بس بلندمدت بدون بازدارندگی ممکن است نقض شود و از بین رفتن سلاح یعنی از بین رفتن «نقطه اتکای اصلی قدرت چانه‌زنی» حماس در تحولات فلسطین. با این شرایط، سناریوی پذیرش کامل خلع سلاح، حتی با فشارهای بین‌المللی، بسیار بعید است.

فرجام سخن

پرونده خلع سلاح حماس اکنون به گره‌گاهی از تضاد منافع تبدیل شده است؛ به گونه‌ای که حماس در مواضع جدید خود نشان داده که حاضر به انعطاف مشروط است، اما خلع سلاح کامل را نمی‌پذیرد. در مقابل، اسرائیل خلع سلاح را «خط قرمز» خود می‌داند و آمریکا در پی یافتن راهی برای پیشبرد این هدف است، خواه از مسیر دیپلماسی، خواه فشار اقتصادی و یا امنیتی. همچنین قطر و ترکیه طرح‌های پیشنهادی خود را ارائه کرده‌اند، اما اختلاف بر سر جزئیات، روند را پیچیده کرده است. بر این اساس اگر روند فعلی به نتیجه نرسد، احتمال بازگشت اسرائیل به گزینه‌های نظامی (به ‌ویژه با پشتیبانی دولت دوم ترامپ) وجود دارد، اما این اقدام می‌تواند بار دیگر منطقه را وارد چرخه‌ای از جنگ و بی‌ثباتی کند و پیامدهای ناشناخته‌ای برای آینده غزه و معادلات قدرت در غرب‌آسیا داشته باشد.