گمانهزنیها بر سر ایفای نقش بروکسل پس از آتشبس حماس و اسرائیل بالا گرفت؛
مشارکت مشروط اروپا در طرح ترامپ برای غزه

رامین پرتو
در پی اجرای فاز نخست توافق آتشبس میان اسرائیل و حماس و آزادسازی گروگانها، اکنون چشمها به عرصه بازسازی غزه دوخته شده است. در این شرایط، ارتقاء نقش دیپلماتیک و اقتصادی اروپا موضوعی مهم قلمداد میشود و در این رابطه اورزولا فندرلاین، رئیس کمیسیون اروپا، به صراحت اعلام کرده که اتحادیه اروپا «حمایت کامل» از طرح صلح غزه را بر عهده میگیرد و آمادگی دارد با تمام ابزارهای خود در عملیاتی کردن آن مشارکت کند. علاوه بر این، بروکسل طرح ایجاد یک سازوکار مالی ویژه برای بازسازی غزه را در دستور کار دارد و به عنوان بخشی از تلاشها، اتحادیه اروپا قصد دارد مأموریت غیرنظامی نظارتی در گذرگاه رفح را از سر بگیرد تا موازنهای بیرونی بر اجرای توافق آتشبس ایجاد کند. این اقدام، اگر موفق باشد، میتواند به حضور محسوس اروپا در عرصه امنیتی (البته از نوع غیرنظامی) کمک کند.
دراین رهاورد باید توجه داشت که اروپا در سالهای اخیر نیز کمکهای انسانی به فلسطینیها را افزایش داده است؛ برای مثال در سال ۲۰۲۵ کمیسیون اروپا مبلغی حدود ۱۲۰ میلیون یورو به عنوان کمک بشردوستانه اولیه اختصاص داد، و سپس مبالغ اضافی پرداخت کرد و همچنین در زمینه مراقبتهای پزشکی، اتحادیه اروپا حدود ۲۲ میلیون یورو به بیمارستانهای شرقی قدس اختصاص داده است. این در حالیست که در عرصه سیاسی، کشورهای قدرتمند اروپایی مانند فرانسه، آلمان، ایتالیا و بریتانیا از طرح عربی بازسازی غزه (با برآورد هزینه ۵۳ میلیارد دلار) حمایت کردهاند و آن را مسیر واقعبینانه برای بازسازی غزه دانستهاند. بدین ترتیب به نظر میرسد که اروپا قصد دارد با کمک مالی و دیپلماتیک نقش مستقلی در مرحله پساجنگ
ایفا کند.
چالشها و محدودیتها در مسیر اروپا
سوالی که در این راستا مطرح میشود این است که آیا این ادعاها و ارادههای اروپا واقعبینانه هستند و آیا اروپا واقعاً ظرفیت و ابزار لازم را دارد تا به یک بازیگر مؤثر بازگردد؟ برای پاسخ به این موضوع چند مولفه باید مدنظر قرا بگیرد. نخست، وابستگی راهبردی اروپا به ایالات متحده و نقش محوری ترامپ است؛ به گونهای که اگرچه اتحادیه اروپا از نظر مالی و دیپلماتیک تلاش میکند نقشی برجسته ایفا نماید، اما طرح صلح غزه عمدتاً تحت نظارت و ابتکار آمریکا پیش میرود. از اینرو، اروپا میتواند نقش تسهیلگر یا ناظر جانبی داشته باشد، اما اینکه بتواند کنترل اثرگذار بر فرآیند داشته باشد، بستگی زیادی به موافقت و همکاری آمریکا است.
دومین مولفه، موازنه مشروعیت محلی و دخالت خارجی خواهد بود. باید توجه داشت که یکی از ملاحظات عمده این است که هر طرح بازسازی یا تشکیل دولت که از بالا به جامعه غزه تحمیل شود، بدون مشروعیت محلی میتواند محکوم به شکست باشد و ناظران بینالمللی بارها تأکید کردهاند که پروژههای بازسازی موفق، باید از پایین به بالا پیش بروند و با مشارکت نهادهای محلی و شهروندان پیش روند. بر این اساس اگر کمکهای اروپایی به پروژههایی محدود یا فاقد پشتیبانی محلی متمایل شوند، امکان دارد کارایی و دوام نداشته باشند. همچنین، طرحهایی مانند تبدیل غزه به یک فرصت سرمایهگذاری سودآور (به تعبیر برخی تحلیلها) خطر تجاریسازی سرزمین و مصادره کنترلی منابع را به همراه دارند و بر همین اساس اروپا باید در توزیع کمکها دقت کند که به مشروعیت محلی لطمه نزند.
سومین مولفه هم محدودیت منابع و اولویتهای داخلی اعضای اتحادیه اروپا است. اگر چه اتحادیه اروپا منابع مالی قابل توجهی دارد، اما کشورهای عضو نیز با فشارهای داخلی مانند بحرانهای اقتصادی، پناهندگان، سیاست انرژی و مسائل امنیتی دیگر روبرو هستند که در اروپا هر یک به نوبه خود اولویت دارند. این در حالیست که تقسیم هزینهای عظیم مانند بازسازی غزه (با برآورد ۵۳ میلیارد دلار) نیازمند سهمپذیری کشورهای عضو بوده و ممکن است مقاومت گستردهای از سوی اعضایی که منافع مستقیم یا ارتباط نزدیک با مناقشات اسرائیلی را ندارند، وجود داشته باشد. از سوی دیگر اگرچه اروپا وعده اختصاص بودجههای ویژه ارائه کرده، تحقق آن در عمل، مستلزم اجماع و پایبندی بلندمدت است.
اما چهارمین مولفه پیچیدگی امنیتی و سیاسی غزه است. غزه در وضعیت پساجنگ با بحران امنیتی، خرابی زیرساختها، تهدید انفجار مینها و بمبهای باقیمانده، مسائل مشروعیت حکومتی و وضعیت آوارهها مواجه است و بازسازی گسترده و تأمین امنیت، نیازمند مدیریت پیچیده هماهنگی با نیروهای میدانی، دولت انتقالی و نهادهای بینالمللی است. علاوه بر این، حتی اگر حماس رسماً از قدرت کنار گذاشته شود، تحلیلگران مانند ریچارد هاس اشاره کردهاند که این گروه ممکن است به شکلی نامرئی و غیررسمی نفوذ خود را حفظ کند و این امر موجب میشود که بازسازی به سادگی تسهیل اجتماعی نباشد، بلکه زمینه تقابل
نیروهای موازی باشد.
نقش احتمالی اروپا در آینده غزه چگونه خواهد بود؟
با توجه به آنچه گفته شد، میتوان چند سناریو برای نقش اروپا در غزه تصور کرد که ایفای نقش مکمل و تسهیلگر نخستین سناریو است. در این سناریو، اروپا با ایجاد ابزار مالی ویژه، مشارکت در بازسازی و نظارت بر اجرای کمکها، به عنوان یکی از ذینفعان کلیدی مطرح خواهد بود.
دومین سناریو، نقش فرعی و محدود اروپا به کمک بشردوستانه و زیرساختی غزه است؛ به گونهای که اگر موانع سیاسی، امنیتی و مالی جدی باشند، اروپا ممکن است عمده فعالیت خود را به کمکهای انسانی، بازسازی زیرساختهای اساسی و پشتیبانی فنی محدود کند، بدون آنکه دخالت عمیقتر در حکمرانی یا امنیت این منطقه داشته باشد.
اما سومین سناریو مشارکت میانی با تمرکز منطقهای اروپایی خواهد بود. اروپا میتواند با هماهنگی با کشورهای همسایه (مصر، اردن) و با در نظر گرفتن چارچوبهای منطقهای، نقش میانجی موثری ایفا کند، به ویژه اگر بتواند پیشنهادهای ابتکاری در زمینه دولتسازی و مشارکت مردمی ارائه دهد.
دیدگاه تان را بنویسید