رامین پرتو

روز گذشته بیانیه رسمی جنبش مقاومت اسلامی حماس درباره طرح صلح پیشنهادی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا در غزه به عنوان گامی کم‌سابقه، توجه جهانی را به خود جلب کرده است. این بیانیه که با استقبال و مواضع مشروط همراه است، دقیقاً بر نقاطی تأکید دارد که ماهیت مقاومت را حفظ کند و از سوی دیگر برخی مطالبات ملموس فلسطینیان را پاسخ دهد. لیکن در ورای این پاسخ، پیچیدگی‌های سیاسی، نظامی و استراتژیک متعددی نهفته است که باید با دقت مورد بررسی قرار گیرد.

آنچه در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها به سرعت منتشر شد، تصویری بود حاوی جدول مقایسه‌ای در چارچوب پاسخ حماس که این جدول در دو ستون قرمز و سبز قرار گرفته و در کل ۱۳ بند رد شده و ۷ بند پذیرفته شده توسط حماس را با وضوح نشان می‌دهد. در ستون قرمز، مسائل امنیتی، خلع سلاح، نظارت بین‌المللی، حذف نقش حماس در حکومت و سازوکارهای حکمرانی تکنوکراتیک به صراحت رد شده‌اند و این نشان می‌دهد که حماس حاضر نیست امتیازات جدی در حوزه امنیت یا کاهش توان مقاومت ارائه کند. در مقابل، ستون سبز مواردی هستند که عملاً بار امنیتی یا نظارتی بر حماس تحمیل نمی‌کنند، مانند آتش‌بس، آزادی گروگان‌ها، عقب‌نشینی اسرائیل، جلوگیری از اخراج فلسطینیان و ورود کمک‌های بشردوستانه بین‌المللی.

در بیانیه رسمی، حماس تأکید کرده است که پاسخ خود را پس از مشورت با تمامی نهادهای رهبری، گروه‌ها و میانجی‌ها ارائه کرده و در عین حال بر شفاف‌سازی و توضیح بیشتر در مورد بندهای مبهم تأکید دارد که این امر نشان‌دهنده رغبت به مذاکره و تعامل است؛ اما نه به هر قیمتی!

در اظهارات ولید کیلانی، سخنگوی حماس، این موضع تقویت شد که موافقت با طرح ترامپ شامل تسلیم سلاح مقاومت نیست. وی تصریح کرد که تنها در صورتی خلع سلاح ممکن خواهد بود که یک کشور فلسطینی کامل به همراه ارتشی ملی تشکیل شود که امنیت مردم را تأمین کند؛ به عبارت دیگر، حماس خط قرمزی برای حفظ نیروها و سلاح خود قائل شده است.

در پاسخ سریع، ترامپ اعلام کرد که معتقد است حماس «برای صلح پایدار آماده است» و از اسرائیل خواست بمباران غزه را فوراً متوقف کند. وی افزود که مذاکرات در خصوص جزئیات طرح در جریان است اما همزمان، اسرائیل علی‌رغم درخواست ترامپ، حملات هوایی و توپخانه‌ای به غزه را متوقف نکرده و همچنان در بخش‌هایی از نوار غزه به عملیات نظامی ادامه داده است.

نگاه اسرائیل به پاسخ حماس: 

فرصت یا تهدید؟

اسرائیل در مواجهه با بیانیه حماس دچار وضعیت دوگانه‌ای شده است. از یک طرف، پاسخ مشروط حماس به عنوان نقطه آغاز مذاکرات و باز کردن گره تبادل اسرا می‌تواند به مثابه فرصتی برای کاهش تنش، دریافت فشارهای بین‌المللی مثبت و بازسازی چهره دیپلماتیک تلقی شود و در این راستا دفتر نتانیاهو در بیانیه‌ای اعلام کرده است که آماده اجرای فوری مرحله اول طرح ترامپ در زمینه آزادسازی گروگان‌ها است.

اسرائیل تأکید دارد که عقب‌نشینی کامل نیروها تنها در چارچوب مذاکرات دقیق و تضمین شده صورت گیرد، نه به صورت یک جانبه و بی‌ضمانت؛ چراکه هرگونه خلأ امنیتی یا بازگشت نفوذ حماس می‌تواند توسط اسرائیل به عنوان تهدیدی فوری و یا یک بهانه کهنه تلقی شود

اما در سوی دیگر، در درون ساختار سیاسی اسرائیل نگرانی فراوانی وجود دارد. جناح‌های تندرو و طیف‌های امنیتی با هرگونه توافقی که منجر به تسلیم قدرت حماس یا کاهش توان نظامی آن شود، مخالفند. پذیرش بی‌چون و چرای پاسخ حماس از نظر جناح‌های راست‌گرای تل‌آویو، به مثابه تسلیم صلح به دشمن تلقی می‌شود. افزون بر این، برخی محافل اسرائیلی ابراز کرده‌اند که نتانیاهو از سرعت واکنش ترامپ به پاسخ حماس «شوک‌زده» شده است و پیش از انتشار عمومی بیانیه، تمایل دارد پاسخ حماس را رد

 تلقی کند.

از منظر امنیتی، نکته کلیدی که همواره مطرح بوده، خلع سلاح حماس است؛ موضوعی که در پاسخ حماس مسکوت مانده است. اسرائیل بر آن تأکید دارد که بدون آن، هر توافقی قابل اعتماد نخواهد بود. لذا اگر حماس پشت این مولفه بایستد که تسلیم سلاح تنها پس از تشکیل ارتش ملی ممکن است، این شرط، عملی شدن بخش عمده‌ای از طرح‌ها را مختل می‌کند.

به علاوه، اسرائیل تأکید دارد که عقب‌نشینی کامل نیروها تنها در چارچوب مذاکرات دقیق و تضمین شده صورت گیرد، نه به صورت یک جانبه و بی‌ضمانت؛ چراکه هرگونه خلأ امنیتی یا بازگشت نفوذ حماس می‌تواند توسط اسرائیل به عنوان تهدیدی فوری تلقی شود.

در نتیجه، نگاه اسرائیل به پاسخ حماس ترکیبی از امید دیپلماتیک و هراس امنیتی است و باید آنرا امید به گشایش مسیر صلح و فشار بین‌المللی، و هراس از تضعیف بیشتر موقعیت امنیتی خود در منطقه‌ای پرتنش مانند خاورمیانه دانست.

سناریوهای محتمل

اگر در مذاکرات آتی در مصر یا در سایر عرصه‌ها، حماس از قبول شروط کلیدی طرح ترامپ (به‌ویژه خلع سلاح، تسلیم نقش امنیتی و نظارتی، و واگذاری کنترل مرزها) خودداری کند، چند تحولات عمده ممکن است رقم بخورد. نخست، ادامه یا تشدید عملیات نظامی اسرائیل است؛ به گونه‌ای که در صورت شکست مذاکرات، اسرائیل ممکن است به عملیات همه‌جانبه ادامه داده و حتی فشار نظامی را افزایش دهد و حتی ممکن است بخش‌هایی از غزه را بازپس بگیرد، مقرهای مقاومت را هدف قرار دهد و محله‌های شهر غزه را محاصره کند. در این حالت، حملات هوایی و توپخانه‌ای شدت بیشتری خواهند گرفت و هزینه انسانی و زیرساختی افزایش می‌یابد.

اگر حماس در پای میز مذاکره حاضر به انعطاف نسبت به برخی شروط نشود، حملات نظامی و بحران انسانی تشدید خواهد شد، اما اگر در عین حفظ خطوط قرمز، امکان توافق بر سر قالبی جدید فراهم شود، ممکن است این پاسخ مشروط نقطه عطفی برای پایان بخشی از جنگ در غزه باشد 

سناریوی دوم، توقف نسبی روند مذاکرات بین‌المللی و کاهش مشروعیت آمریکا خواهد بود. اگر حماس به شروط اصلی تن ندهد، آمریکا و سایر میانجی‌ها ممکن است روند گفتگوها را متوقف کنند یا فشارهای دیپلماتیک را افزایش دهند و این وضعیت می‌تواند مشروعیت نقش میانجی آمریکا را تضعیف کند و فضای جدیدی برای ورود بازیگران دیگر (ایران، ترکیه، قطر و حتی چین و روسیه) فراهم آورد.

سومین احتمال، افزایش فشار منطقه‌ای و تنش میان اعراب و اسرائیل است؛ به صورتی که شکست صلح می‌تواند منجر به بازگشت بحران منطقه‌ای شود. کشورهایی که امروز نسبت به پاسخ حماس موضع مثبت نشان داده‌اند (مصر، قطر، ترکیه، آلمان، فرانسه) ممکن است از مواضع نرم به انتقاد جدی‌تر علیه اسرائیل حرکت کنند یا فشار دیپلماتیک بیشتری وارد آورند که آنموقع وضعیت سیاسی دگرگون خواهد شد. 

بازگشت به مسیر جنگ طولانی و فرسایشی چهارمین سناریو خواهد بود؛ زیرا حماس، چنان‌که در مواضع خود تأکید کرده، معتقد است مقاومت ادامه خواهد داشت تا اشغال پایان یابد. در وضعیت جدید، جنگی گسسته و طولانی ممکن است جایگزین گفت‌وگو شود و حتی ممکن است دوره‌های آتش‌بس موقت و نوسانی رقم بخورد، اما جنگ تمام‌عیار نیز دور از انتظار نیست.

ششمین احتمال، بحران انسانی و فشار بین‌المللی بیشتر است؛ چراکه اگر توافق حاصل نشود، وضعیت انسانی در غزه بدتر خواهد شد و قحطی، خاموشی، قطع کمک‌ها، آوارگی گسترده و فرار دسته‌جمعی ممکن است تشدید شود. این امر فشارهای بین‌المللی و رسانه‌ای بر اسرائیل و حماس را افزایش خواهد داد و ممکن است مداخله سازمان‌های بین‌المللی را بیشتر کند.

فرجام سخن

پاسخ مشروط حماس به طرح ترامپ، اگرچه نه‌چندان گسترده بوده و با بسیاری از بندها مخالفت شده، اما از جهتی، تاکتیکی و هوشمندانه تلقی می‌شود. این بیانیه ضمن احترام به خواسته‌های اولیه فلسطینیان (آتش‌بس، آزادی گروگان‌ها، عقب‌نشینی اسرائیل) خطوط قرمزی را برای حفظ توان مقاومت مشخص کرده و در مقابل، اسرائیل با احتیاط و تردید به آن واکنش نشان می‌دهد؛ چنانکه درون ساختار سیاسی‌اش نگرانی از هرگونه کاهش قدرت امنیتی حماس وجود دارد.

به هر ترتیب سرنوشت این طرح به مذاکرات آتی و نحوه تعامل میان حماس، اسرائیل، آمریکا و دیگر میانجی‌ها بستگی دارد. اگر حماس در مصر یا در میز مذاکره حاضر به انعطاف نسبت به برخی شروط نشود، سناریوهای نظامی تشدید یافته و بحران انسانی تشدید خواهد شد. اما اگر در عین حفظ خطوط قرمز، امکان توافق بر سر قالبی جدید فراهم شود، ممکن است این پاسخ مشروط نقطه عطفی برای پایان بخشی از جنگ در غزه باشد که البته واکنش اسرائیل هم در این راستا

 مهم است.