رامین پرتو

در پی حمله‌ای هوایی که گفته می‌شود به کشته شدن «نور ولی محسود» رهبر گروه تحریک طالبان پاکستان (TTP) در کابل منجر شد، روابط میان کابل و اسلام‌آباد وارد مرحله‌ای از تنش شده که در دو دهه گذشته کم‌سابقه بوده و دو همسایه را مقابل  یکدیگر قرار داده است. مقامات حکومت سرپرست افغانستان، این اقدام را «نقض آشکار حاکمیت ملی افغانستان و تجاوز به قوانین بین‌المللی» دانسته و ضمن محکوم کردن آن، هشدار دادند که تداوم چنین حملاتی می‌تواند عواقب جدی برای پاکستان در پی داشته باشد. در مقابل، مقامات اسلام‌آباد با پرهیز از تأیید یا تکذیب رسمی حمله، بر «حق دفاع از امنیت ملی پاکستان» تأکید کرده و اعلام کردند هر اقدامی که برای حفاظت از مردم خود لازم بدانند، انجام خواهند داد اما نکته اینجاست که این موضع‌گیری دوپهلو، در عمل به معنای پذیرش ضمنی نقش ارتش پاکستان در عملیات هوایی تعبیر می‌شود.

بر اساس گزارش‌های منتشرشده از منابع افغانستان، در تاریخ ۹ اکتبر (۱۷ مهر)، چندین حمله هوایی در کابل و سه ولایت شرقی افغانستان (پکتیکا، خوست و ننگرهار) انجام گرفت که در نتیجه‌ی آن، علاوه بر محسود، چند عضو ارشد تحریک طالبان پاکستان نیز کشته شدند که البته کابل این حملات را اقدامی مستقیم از سوی ارتش پاکستان دانست. در این مسیر شخصیت‌های برجسته سیاسی افغانستان از جمله حامد کرزی و عبدالله عبدالله با مواضعی تند علیه اسلام‌آباد واکنش نشان دادند. کرزی، رئیس‌جمهور پیشین افغانستان، این اقدام را «تجاوز آشکار بر حریم افغانستان» خواند و سیاست‌های پاکستان را «غیرمسئولانه و تحریک‌آمیز» دانست. وزارت دفاع طالبان نیز در بیانیه‌ای هشدار داد که «عواقب هرگونه تشدید اوضاع بر عهده پاکستان خواهد بود». همچنین عبدالله عبدالله، رئیس پیشین شورای عالی مصالحه، نیز با تأکید بر ضرورت گفت‌وگوی دیپلماتیک میان دو کشور، هشدار داد که ادامه تنش‌ها می‌تواند ثبات شکننده منطقه را به‌کلی متزلزل کند.

از اتهام تا درگیری: مرز در شعله آتش

در پی حملات هوایی، تنش‌ها به سرعت از عرصه سیاسی به میدان نظامی کشیده شده است؛ تا جایی که نیروهای طالبان در واکنش به اقدامات اسلام‌آباد دست به «عملیات متقابل» علیه مواضع ارتش پاکستان در امتداد خط مرزی دیورند زدند. در این راستا ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی طالبان، در نشست خبری در کابل اعلام کرد که در درگیری‌های شبانه اخیر «۵۸ سرباز پاکستانی کشته و ۳۰ تن زخمی» شده‌اند. وی افزود که طالبان موفق به تصرف ۲۵ پاسگاه مرزی شده و مقادیر زیادی سلاح از ارتش پاکستان به‌دست آورده‌اند.

هرچند اسلام‌آباد این آمار را تأیید نکرد، اما بیانیه ارتش پاکستان نشان داد که تلفات دو طرف سنگین بوده است؛ چراکه ارتش اعلام کرد در این درگیری‌ها «۲۳ سرباز پاکستانی و بیش از ۲۰۰ نیروی طالبان افغانستان و وابستگان آنان کشته شده‌اند». بیانیه ارتش پاکستان همچنین از «حملات دقیق و یورش‌های فیزیکی» علیه اردوگاه‌های طالبان افغانستان خبر داده و نکته مهم این است که این سطح از درگیری مستقیم میان دو کشور از زمان سقوط دولت اشرف غنی بی‌سابقه است.

پاکستان به عنوان متحد دیرینه ایالات متحده در رویارویی با افغانستان، با چالش روبه‌رو است، چراکه آمریکا از یک سو خواستار مقابله پاکستان با گروه‌های تروریستی است و از سوی دیگر، تمایل ندارد تنش‌های نظامی تازه‌ای در منطقه شکل گیرد که زمینه‌ساز بحران پناهجویان و بی‌ثباتی سیاسی شود

به گفته مقامات طالبان، این درگیری‌ها با میانجی‌گری قطر و عربستان سعودی موقتاً متوقف شده اما وزارت خارجه عربستان با ابراز نگرانی از تنش‌های اخیر، از دو طرف خواست تا خویشتن‌داری کرده و گفت‌وگو را در اولویت قرار دهند.

ریشه‌های تنش چیست؟

واقعیت این است که روابط افغانستان و پاکستان از زمان شکل‌گیری دو کشور، همواره با بی‌اعتمادی، رقابت و اختلاف بر سر مرز دیورند همراه بوده، اما از زمان بازگشت طالبان به قدرت در سال ۲۰۲۱، انتظار می‌رفت روابط دو کشور که هر دو حکومت‌های اسلامی هستند، بهبود یابد ولی با این حال، تحولات اخیر نشان داده است که اختلافات ساختاری میان کابل و اسلام‌آباد نه‌تنها حل نشده بلکه تشدید شده است.

اسلام‌آباد، طالبان افغانستان را به پناه دادن به اعضای تحریک طالبان پاکستان (TTP) متهم می‌کند اما کابل این اتهامات را رد کرده و در مقابل مدعی است که حلقه‌های خاصی در ارتش پاکستان به بی‌ثباتی منطقه دامن می‌زنند که اصولاً مقصود آنها سرویس اطلاعاتی پاکستان (ISI) است.

از سوی دیگر زمان حمله هوایی نیز از نظر تحلیلگران بسیار معنادار بود؛ چراکه درست هم‌زمان با سفر امیرخان متقی، وزیر خارجه طالبان، به دهلی‌نو این حملات شروع شد و برخی کارشناسان این هم‌زمانی را پیامی از سوی اسلام‌آباد به کابل دانستند. 

مساله اینجاست که هند در سال‌های اخیر کوشیده است با واقع‌گرایی بیشتر، روابطش با طالبان را گسترش دهد و سفر متقی به هند و دیدار او با سوبرامانیام جایشانکار، وزیر خارجه هند نشانه‌ای از این تغییر راهبردی بود. هند در این دیدار وعده داد از بازسازی، آموزش و تجارت در افغانستان حمایت کند و بر «حفظ حاکمیت و تمامیت ارضی افغانستان» تأکید کرد. باید به این موضوع  توجه داشت که برای دهلی‌نو، تقویت روابط با کابل در چارچوب طالبان فرصتی است برای گسترش نفوذ در افغانستان و هم‌زمان مهار نفوذ پاکستان و چین را دنبال می‌کند. در همین راستا، تحلیلگران معتقدند که تنش فعلی میان کابل و اسلام‌آباد در واقع به سود هند تمام می‌شود. دهلی با بهره‌گیری از شکاف میان دو همسایه، می‌تواند جایگاه خود را به عنوان بازیگر فعال در افغانستانِ پساطالبان  تثبیت کند.

تحلیلگران معتقدند که تنش فعلی میان کابل و اسلام‌آباد در واقع به سود هند تمام می‌شود و دهلی با بهره‌گیری از شکاف میان دو همسایه، می‌تواند جایگاه خود را به عنوان بازیگر فعال در افغانستانِ پساطالبان تثبیت کند

بحران موجب نگرانی 

چه  کشورهایی شده است؟

درگیری نظامی میان پاکستان و افغانستان، نه‌تنها تهدیدی برای ثبات دو کشور بلکه خطری جدی برای امنیت کل جنوب‌آسیا محسوب می‌شود. پاکستان به عنوان متحد دیرینه ایالات متحده در جنگ علیه تروریسم، همواره روابطی استراتژیک با واشنگتن داشته است، اما اکنون با چالشی روبه‌رو است؛ چراکه آمریکا از یک سو خواستار مقابله با گروه‌های تروریستی مانند تحریک طالبان پاکستان است و از سوی دیگر، تمایل ندارد تنش‌های نظامی تازه‌ای در منطقه شکل گیرد که زمینه‌ساز بحران پناهجویان و بی‌ثباتی سیاسی 

شود.

چین نیز که پروژه عظیم اقتصادی کریدور اقتصادی چین- پاکستان (CPEC) را در خاک پاکستان اجرا می‌کند، از تشدید تنش‌ها نگران است. پکن در سال‌های اخیر کوشیده طالبان را به همکاری اقتصادی و ثبات منطقه‌ای ترغیب کند، زیرا بی‌ثباتی در افغانستان می‌تواند تهدیدی برای مرزهای غربی چین در ایالت سین‌کیانگ باشد و انتظار می‌رود چین از طریق دیپلماسی پشت‌پرده، دو طرف را به آرامش 

فراخواند.

روسیه نیز که در چارچوب نشست‌های چندجانبه آسیای مرکزی به دنبال احیای نفوذ خود در افغانستان است، احتمالاً از تشدید این درگیری ناراضی است. مسکو از یک‌سو روابط محدودی با طالبان برقرار کرده و از سوی دیگر، مایل است روابط خود با پاکستان را حفظ کند. لذا به نظر می‌رسد کرملین در پی ایفای نقش میانجی در این بحران باشد.

از نگاه تحلیلگران منطقه‌ای، اگر این بحران مهار نشود، ممکن است به سرعت به جنگی نیابتی میان قدرت‌های منطقه‌ای بدل گردد؛ در حالی که افغانستان پس از دو دهه جنگ داخلی، هنوز در حال بازسازی اقتصادی و سیاسی خود است.

به هر ترتیب حمله هوایی منسوب به اسلام‌آباد و کشته شدن رهبر طالبان پاکستان، تنها جرقه‌ای بر بشکه باروتی از بی‌اعتمادی تاریخی، رقابت ژئوپلیتیک و فشارهای متقابل بود. اکنون دو کشوری که در ظاهر هم‌کیش و هم‌زبان‌اند، در مسیر برخورد نظامی قرار گرفته‌اند، در حالی که واشنگتن و پکن خواستار آرامش‌ هستند و دهلی‌نو در سکوت، سود خود را از بحران می‌برد، آینده روابط کابل و اسلام‌آباد در هاله‌ای از ابهام فرو رفته است.