«روشنفکران از پایان جهان سخن می‌گویند در حالی‌که جلیقه‌زردها از پایان ماه می‌گویند». همین تیتر از روزنامه لوموند به تنهایی گویای آن است که چرا اتفاقات ماه‌های اخیر در فرانسه، تمامی روشنفکران و نخبگان حاکم بر الیزه را غافلگیر و شوکه کرد.

26 آبان (17 نوامبر 2018)، روز مهمی در تاریخ فرانسه خواهد بود، روزی که قریب به 200هزار فرانسوی ملبس به جلیقه‌های زرد، محورها و بزرگراه‌های استراتژیک فرانسه را بستند. این حادثه، شوک‌آور و غافلگیرکننده بود چرا که نه تنها از کانال احزاب و سندیکاهای سنتی فرانسه شکل نگرفته بود، بلکه بسیاری از معترضان، اذعان داشتند که برای اولین بار است که در یک تجمع 

حضور می‌یابند.

با این حال، کمی که عقب‌تر برویم، سرنخ‌هایی از دلایل و ریشه‌های این ماجرا و حوادث متعاقب آن که را تا امروز هم ادامه دارد، کشف می‌کنیم. شاید اولین بار، رد ماجرا را بتوان از «پریسیلیا لودوسکی» سراغ گرفت، زن جوانی 33 ساله که در حومه پاریس زندگی می‌کند. او ماه مه سال گذشته و با هدف کاهش قیمت سوخت، کمپین و توماری روی اینترنت منتشر کرد و از مردم خواست تا آن را امضا کنند. این اقدام البته تا 22 اکتبر که روزنامه لوپریزین گزارشی درباره آن منتشر کرد، بازخورد چندانی نداشت اما با رسانه‌ای شدن موضوع، این جریان از اواخر اکتبر 

فعال‌تر شد.

قیمت سوخت، قطره‌ای برای سرریز شدن لیوان

ناامیدی قاطبه فرانسویان از احزاب سنتی چپ و راست در فرانسه، امانوئل مکرون را پیروز آخرین انتخابات ریاست جمهوری فرانسه کرد. همراهی راست و چپ میانه با مکرون، سبب شد تا اصلاحات اقتصادی مدنظر وی، با سرعتی بی‌سابقه اجرا شود. 

اصلاحات قانون کار، تغییر وضعیت شغلی کارکنان راه‌آهن، اصلاحات در آموزش و پرورش فرانسه، ایجاد محدودیت سرعت در جاده‌های ملی کشور و اصلاحات اساسی در سامانه مالیاتی، ازجمله برنامه‌هایی بود که دولت مکرون اجرا کرد؛ برنامه‌هایی که اجرای تنها یک مورد از آنها در دولت‌های سابق، بحران‌ها و اعتصابات گسترده به راه می‌انداخت، اما مکرون توانست که با کمترین هزینه، این اقدامات را اجرایی کند، اما آنچه وی به آن توجهی نداشت، فشارهایی بود که از رهگذر این اصلاحات به زندگی پایین‌ترین دهک‌های جامعه فرانسه وارد می‌شد.

آخرین اقدام اصلاحی دولت مکرون، تلاش برای حمایت از کمپین خودرو سالم و سوخت سالم بود که به این منظور، مالیات مازادی بر مواد هیدروکربن قرار داده شد که به ازای هر لیتر گازوییل 7.5سنت و برای هر لیتر بنرین 4 سنت بر قیمت‌های قبلی می‌افزود. همین اقدام شاید قطره‌ای بود برای سرریز شدن لیوان صبر و طاقت گروه‌های زیادی از مردم فرانسه که اقدامات قبلی دولت، زندگی را بر آنها سخت‌تر کرده بود.

تبارشناسی جلیقه‌زردها

فارغ از تلاش رسانه‌های جریان اصلی که سعی دارند آنارشسیت‌ها و طرفداران راست افراطی را به عنوان هسته‌های اصلی جلیقه‌زردها معرفی کنند، رسانه‌های داخلی فرانسه می‌گویند معترضان عموماً در مناطق روستایی و حومه‌های دورافتاده شهرهای بزرگ فرانسه سکونت دارند. طبق توصیف رسانه‌های فرانسه، معترضان کسانی هستند که در مناسبات اجتماعی و اقتصادی به حاشیه رانده شده‌اند یا از میان طبقات متوسطی هستند که به مرور فقیر شده‌اند.

نکته جالب در بررسی رسانه‌های فرانسه از تیپ و خاستگاه اصلی معترضان این بود که عمده معترضان، کسانی هستند که در انتخابات فرانسه شرکت نمی‌کنند و رای نمی‌دهند.

میزان همراهی مردم با جلیقه‌زردها

موسسه «ب و آ» در دو مرحله اقدام به انجام نظرسنجی با هدف فهم میزان همراهی و همدردی مردم فرانسه با معترضان کرد. در نظرسنجی اول که در روزهای ششم و هفتم نوامبر سال گذشته برگزار شد، 65درصد از فرانسوی‌ها از حرکت جلیقه‌زردها حمایت کردند و 42درصد از شرکت‌کنندگان در این نظرسنجی اعلام کردند که در تجمع‌های اعتراضی شرکت می‌کنند.

در نظرسنجی دوم که در روزهای 13 و 14 نوامبر سال 2018 انجام شد، این بار 73درصد از پرسش‌شوندگان از جلیقه‌زردها حمایت کردند و 70درصد شرکت‌کنندگان در این نظرسنجی معتقد بودند که دولت باید طرح افزایش مالیات بر سوخت را متوقف کند.

نگری: معترضان با سیستم به بن‌بست رسیده‌اند

آنتونیو نگری، متفکر سرشناس ایتالیایی که تمرکز مطالعاتی خود را روی جنبش‌های 30 سال اخیر اروپا متمرکز کرده است، درباره بحران فرانسه می‌گوید: جنبش جلیقه‌زردها با جنبش‌های دیگر فرق می‌کند. این جنبش، از جنس «شورش‌های زندان» است، جنبشی که بیش از آنکه به دنبال سرنگونی باشد، بیانگر خشم و مطالبات تلنبار شده معترضان است.

به عقیده نگری، مسأله این نیست که آنها از دولت یا نهادهای واسطه بخواهند مطالباتشان را قبول یا رد کند، بلکه معترضان با سیستم به بن‌بست رسیده‌اند.

به عقیده وی، جنبش جلیقه‌زردها، شورشی است که علیه فلاکت و بدبختی نئولیبرالیستی آغاز شده است.

غرب در عصر پسادموکراسی

«شنتل موف»، متفکری که جریان چپ‌گرای «فرانسه تسلیم‌ناپذیر» به رهبری «جان لوک ملانشون» از وی متأثر است نیز درباره رویکردهای جلیقه‌زردها می‌گوید: شهروندان احساس می‌کنند در میان گزینه‌های سیاسی با انتخاب‌های واقعی مواجه نیستند و تفاوتی میان چپ میانه و راست میانه نمی‌بینند و در واقع نمی‌دانند چرا باید بروند و رای بدهند.

به عقیده خانم شوف، غرب در عصر «پسادموکراسی» به‌سر می‌برد، دوره‌ای که از ناکارآمدی دموکراسی نمایندگی و بحران سیستم اقتصادی نئولیبرال در غرب نشأت می‌گیرد.

به باور وی، جنبش جلیقه‌زردها می‌تواند به پوپولیسم چپ یا راست بیانجامد. نویسنده کتاب «برای یک پوپولیسم چپ» توضیح می‌دهد که جنبش جلیقه‌زردها که از سوی ساکنان مناطق غیرشهری و کشاورزی فرانسه آغاز شده، اکنون با مردم مناطق شهری و کارگری پیوند خورده است و این دو گروه دریافته‌اند که منافع مشترکی دارند.