فرشاد گلزاری

سفر سه روزه نارندا مودی، نخست‌وزیر هند به ایالات متحده و دیدار وی با بایدن و صرف شام در کاخ‌سفید شاید برای بسیاری از رسانه‌ها چندان اهمیت نداشته باشد و صرفاً چند خبر از دیدار این دو با یکدیگر منتشر کنند، اما باید توجه داشت که این سفر در نظام بین‌الملل از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است؛ زیرا جهانِ امروز دیگر همانند یک یا دو دهه پیش و حتی همانند دوران پس از فروپاشی شوروی نیست، بلکه کشورهای زیادی در این میان با میل یا مخالفت آمریکا رشد کردند و حالا به یک قطب مطرح تبدیل شده‌اند که چین یکی از آنها به شمار می‌رود. ایالات متحده بر خلاف تفکری که در دهه 90 میلادی و پس از سقوط کمونیسم در جهان داشت، حالا به این واقعیت پی برده که اساساً چیزی به نام نظام تک قطبی در قرن بیست و یکم وجود ندارد، بلکه یک چند قطبی به وجود آمده و هر روز هم عرصه برای رقابت در این حوزه گسترده‌تر و خطرناک‌تر می‌شود. واشنگتن به این جمع‌بندی رسیده که چین در شرایط فعلی یک تهدید اصلی و بالفعل محسوب می‌شود، اما تا چند سال پیش این نظر را نداشت. این بدان معنی نیست که اساساً ایالات متحده به صورت کلی نمی‌دانسته چه اتفاقی در حال رخ دادن است، بلکه واشنگتن از دهه‌ها قبل تحرکات پکن را زیر نظر داشته و در دوران بوش پسر و حتی قبل‌تر از آن چین را یک تهدید علنی و مهم قلمداد کرده بود ولی حالا وضعیت تا حد زیادی فرق می‌کند. بدون شک بدهی‌های آمریکا در آن روزها با امروز تفاوت دارد و از سوی دیگر در وضعیت رقبا و دوستان واشنگتن هم تفاوت‌هایی ملاحظه می‌شود. به عنوان مثال امروز روسیه با سناریوی ایالات متحده درگیر جنگ اوکراین است و از سوی دیگر دولت‌های اروپایی هم به دلیل شراکت و هم‌پیمانی دیرینه با واشنگتن در حال همکاری با این کشور علیه مسکو در پرونده اوکراین هستند که البته بسیاری از اروپایی‌ها از این وضعیت خشنود نیستند. اما در مورد چین هم این تفاوت‌ها دیده می‌شود؛ چراکه پکن به هیچ وجه قابل قیاس با گذشته نیست و تمام توان خود را گذاشته تا بتواند حدود دو دهه و نیم دیگر حداقل خود را به عنوان قدرت منطقه‌ای به دنیا معرفی کند. همین موضوع حالا باعث شده تا ایالات متحده به عنوان رهبر ناتو و گرداننده سازمان ملل متحد به این استراتژی واکنش نشان دهد و درصدد برآید هر چه زودتر رشد چین را با خلل جدی روبرو کند. به همین دلیل می‌بینیم که واشنگتن در حال سرمایه‌گذاری روی کشورهای در حال توسعه است که عده‌ای آنها را قدرت نوظهور و برخی دیگر شرکای درجه دوم واشنگتن می‌نامند. این کشورها را می‌توان اعم از هند، استرالیا، ژاپن، کانادا و کره‌جنوبی دانست که البته برزیل هم با کمی ارفاق می‌تواند در این زمره قرار بگیرد.

خروجی سفر سه روزه نارندا مودی به واشنگتن و دیدار وی با جو بایدن نشان می‌دهد که نگاه ایالات متحده به هند فراتر از حزب دموکرات و جمهوریخواه است و واشنگتن به دنبال تقویت دهلی برای تقابل با چین است

تقویت دهلی علیه پکن

واشنگتن می‌خواهد هند را به عنوان یک وزنه تعادل استراتژیک در برابر چین داشته باشد و به این دلیل دهلی را شریک مهمی برای خود تلقی می‌کند و در مقابل هند هم به عنوان پرجمعیت‌ترین کشور جهان به دنبال افزایش نفوذ خود در صحنه جهانی است

در میان کشورهایی که نام برده شد، هند برای ایالات متحده ارزش دوچندانی دارد و دلیل آن همسایه بودن دهلی با چین است. حدود یکسال قبل از آنکه انتخابات ریاست جمهوری 2020 شروع شود، دونالد ترامپ در فوریه 2020 به هند سفر کرد و در بدو ورود 110 هزار نفر به علاوه نارندا مودی از وی استقبال کردند. در همان‌ هنگام چینی‌ها نگران اقدامات ترامپ در دهلی بودند اما به هر ترتیب چندین و چند قرارداد تسلیحاتی و تجاری میان دو طرف منعقد شد و از سوی دیگر بحث سرمایه‌گذاری‌های ایالات متحده در هند مطرح شد. از آن روز سه سال گذشته است و حالا خروجی سفر سه روزه نارندا مودی به واشنگتن و دیدار وی با جو بایدن نشان می‌دهد که نگاه ایالات متحده به هند فراتر از حزب دموکرات و جمهوریخواه است. واشنگتن هند را شریک اصلی خود در شبه قاره می‌داند و در کنار آن ژاپن و استرالیا را هم تقویت می‌کند که در نهایت چین را به حاشیه براند. نکته اینجاست که هند همانند چین قدرت اتمی به حساب می‌آید اما از حیث عنصر جمعیت، این دهلی است که گوی سبقت را از پکن ربوده است. در مساله توسعه و زیرشاخه‌های مربوط به آن، عنصر جمعیت یکی از مهمترین موضوعات به شمار می‌رود و چین هم با تکیه بر این موضوع توانست خود را در این عرصه مطرح کند. حالا ایالات متحده، هند را که در همسایگی چین قرار دارد و درگیری‌های مرزی با یکدیگر دارند مورد حمایت گسترده خود قرار داده تا با استفاده از همان عنصر جمعیت و سرمایه‌گذاری‌های متنوع، سرعت توسعه دهلی را افزایش دهد. مودی در حاشیه سفر خود با ایلان ماسک، مدیر اجرایی تسلا دیدار کرد و ماسک اعلام کرد که به دنبال سرمایه‌گذاری کلان در هند است که نشان می‌دهد دهلی برای صاحبان صنایع جذابیت پیدا کرده است. این جذابیت برآمده از سیاست ایالات متحده است و حالا تا جایی گسترده شده که بایدن در دیدار با نخست‌وزیر هند به انعقاد توافق‌های مهم و استراتژیک اشاره کرد. واقعیت این است که واشنگتن می‌خواهد هند را به عنوان یک وزنه تعادل استراتژیک در برابر چین داشته باشد و به این دلیل دهلی را شریک مهمی برای خود تلقی می‌کند و در مقابل هند هم به عنوان پرجمعیت‌ترین کشور جهان به دنبال افزایش نفوذ خود در صحنه جهانی است. مقامات ارشد دولت بایدن به رویترز گفته‌اند توافقات گسترده‌ای که قرار است در خصوص مسائل متعدد نظیر مواد معدنی حیاتی، فناوری، همکاری‌های فضایی، دفاعی و فروش اعلام شود، عصر جدیدی را در روابط هند و آمریکا  ایجاد خواهد کرد. گفته شده که برخی از این معاملات با هدف تنوع بخشیدن به زنجیره تامین جهت کاهش وابستگی به چین است. از سوی دیگر آمریکا با تقویت روابط دفاعی خود با کشورهایی نظیر هند و استرالیا به دنبال مقابله با افزایش نفوذ چین در منطقه هند - آرام است. نکته نهایی این است که هند تا به امروز به صورت واضح در مورد جنگ اوکراین موضع نگرفته و عملاً در این پرونده اعلام بی‌طرفی کرده که آمریکا هم از این موضوع ناراضی است؛ اما مودی در سخنرانی کنگره آمریکا صریحا به این نکته اشاره کرد که درگیری در اوکراین، جنگ را به اروپا بازگرداند. این موضع شاید خنثی باشد اما به نظر می‌آید که دهلی از همین حالا به دنبال چرخش از روسیه به سمت واشنگتن در مسائل نظامی و تسلیحاتی است.