فرشاد گلزاری

این روزها رسانه‌های دنیا اخبار عجیب و غریبی را مخابره می‌کنند. از زمانی که روسیه به اوکراین حمله کرد و 24 فوریه 2022 میلادی در تاریخ روابط بین‌الملل به عنوان سرآغاز اعمال تغییرات ژئوپلیتیکی در قرن بیست و یکم ثبت و ضبط شد، تا به امروز نه تنها رسانه‌ها و سیاستمداران، بلکه عوام هم اظهارات و رفتارهای عجیب و غریبی را مشاهده و تجربه کرده‌اند که باور آن بسیار سخت است. یکی از این رفتارها و اظهارات را باید سخنان اخیر جو بایدن، رئیس جمهوری ایالات متحده دانست. او روز پنجشنبه در پاسخ به اتهامات برخی از قانونگذاران جمهوریخواه مبنی بر اینکه کمک ایالات متحده به اوکراین بیش از حد بوده و آیا این کمک‌ها بدون وقفه ادامه خواهد داشت یا خیر، به خبرنگاران گفت که «ما یک چک سفید به اوکراین نداده‌ایم، اوکراین خواسته‌های زیادی دارد که ما انجام ندادیم و نمی‌دهیم». این موضع بایدن به خوبی نشان می‌دهد که عالم روابط بین‌الملل مملو از مولفه‌های ریز و درشتی است که هر زمان می‌تواند راهبردهای کلی را در دنیا تغییر دهد.

اروپایی‌ها اعتقاد دارند که وضعیت فعلی اقتصادی و همچنین تورم بین‌المللی باعث شده تا آنها در شراکت با ایالات متحده در پرونده اوکراین و در مجادله و تقابل با روسیه ضربه بخورند و حالا به دنبال سناریوی جایگزین هستند

این اظهارات بایدن البته ریشه در نتایج انتخابات میان‌دوره‌ای ایالات متحده هم دارد. زمانی که حزب حاکم یا همان دموکرات‌ها نتوانند بر رقبای خود در کنگره آمریکا (به خصوص مجلس نمایندگان) چیره شوند، بدون شک این جمهوریخواهان هستند که سعی می‌کنند در عرصه داخلی دموکرات‌ها را زیر فشار قرار دهند. این فشار بدون شک در شرایط فعلی دنیا و ایالات متحده، اقتصادی و اجتماعی خواهد بود. جمهوریخواهان برای اینکه بتوانند بایدن و تیمش را برای انتخابات 2024 ریاست جمهوری کنار بزنند، سعی می‌کنند به هر ترتیب که شده از طریق انتقادهای خودشان با محوریت کمک دموکرات‌ها به اوکراین، افکار عمومی داخل آمریکا را علیه بایدن بسیج کنند. این بسیج اگرچه به معنای عامِ کلمه در آمریکا تاثیرگذار خواهد بود، اما بدون‌شک برخارج ایالات متحده هم آثاری به جا می‌گذارد. اصلی‌ترین نقطه‌ای که ممکن است از این تئوری جمهوریخواهان تاثیر بپذیرد اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن هستند. توجه داشته باشید اروپایی‌ها حدود یکماه است که به نوعی در حال اتخاذ مواضعی عجیب در مورد پرونده اوکراین و همکاری با آمریکا علیه روسیه هستند. آنها اعتقاد دارند که وضعیت فعلی اقتصادی و همچنین تورم بین‌المللی باعث شده تا آنها در شراکت با ایالات متحده ضربه بخورند. آنچه در این فاصله به صورت مشهود دیده می‌شود این است که اروپایی‌ها بسیار مایلند تا هرچه زودتر جنگ روسیه و اوکراین به پایان برسد و همه چیز به حالت اول بازگردد. اینکه دیده می‌شود صدراعظم آلمان یعنی اولاف شولتس در میانه تمام انتقادهای داخلی و خارجی به چین سفر می‌کند و قراردادهای بی‌سابقه به امضا می‌رساند، نشان می‌دهد که اروپا هنوز هم نیم نگاهی به شرق دارد و می‌خواهد در این جنگ همه جانبه که یک سوی آن روسیه و سوی دیگر آن آمریکا (اوکراین هم در این میان به عنوان طعمه و محل درگیری دو طرف) قرار دارد، به هر ترتیب که شده هم منافعش را تامین کند و هم بتواند نیازهای خود را از بازار جهانی با چینی‌ها به دست بیاورد.

اینکه ماکرون اعلام می‌کند جنگ به اروپا باز خواهد گشت و وقتی صلح به اوکراین بازگردد، ما باید تمام پیامدهای آن را از طریق «معماری امنیتی جدید» در این قاره ارزیابی کنیم، نوعی هشدار زیرساختی و ماهوی به کشورهای اروپایی تلقی می‌شود

هشدار فرانسوی در باب امنیت جمعی

اینکه آلمان‌ها اعلام می‌کنند نمی‌توان از چین دور شد یا نمی‌توان این کشور را در عرصه بین‌المللی از معادلات خود کنار گذاشت، نشان می‌دهد اروپا در حال حس کردن تکانه‌هایی است که بدون شک می‌تواند این قاره را بلرزاند. حالا اما در امتداد این وضعیت، امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه اخیراً موضعی را اتخاذ کرده که نه تنها اروپایی‌ها نسبت به جنگ اوکراین نگران‌تر شده‌اند، بلکه به نظر می‌رسد حاکم الیزه حتی به صلح در اوکراین و روزهای پس از آن هم خوش‌بین نیست. امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه با هشدار نسبت به خطر تشدید تنش و سایر آثار جهانی حمله روسیه به اوکراین اعلام کرد که استراتژی نظامی باید این کشور (فرانسه) را به عنوان یک قدرت مستقل و معتبر مجهز به سلاح هسته‌ای تا پایان دهه تقویت کند. ماکرون از روی عرشه ناو هلیکوپتربر Dixmude، در پایگاه نظامی مدیترانه تولون که محل استقرار بیش از ۲۴۰۰۰ سرباز است، با اعلام «بازنگری استراتژی ملی» فرانسه به همه اعلام کرد که اروپا دیگر در برابر حملات موشکی و پهپادی در امان نیست و ما باید این واقعیت را بپذیریم؛ چراکه تجاوز روسیه به اوکراین ممکن است رقابت‌های ژئوپلیتیکی گسترده‌تر را موجب شود و آینده‌ای را داشته باشیم که ما هیچ دلیلی برای پذیرش آن نداریم.

واشنگتن‌پست در اینباره نوشته است که با بازگشت جنگ به قاره اروپا، فرانسه می‌خواهد بر تقویت ظرفیت دفاعی اتحادیه اروپا تمرکز کند؛ چراکه امنیت بلوک ۲۷ کشور اروپایی هنوز تا حد زیادی به ایالات متحده و ناتو وابسته است. اینکه ماکرون اعلام می‌کند جنگ به اروپا باز خواهد گشت و وقتی صلح به اوکراین بازگردد، ما باید تمام پیامدهای آن را از طریق «معماری امنیتی جدید» در این قاره ارزیابی کنیم، نوعی هشدارِ زیرساختی و ماهوی به کشورهای اروپایی تلقی می‌شود. او می‌گوید فرانسه می‌خواهد یک «قدرت مستقل، قابل احترام و سریع در قلب اروپای استراتژیک مستقل» با پیوندهای قوی با اتحاد آتلانتیک باشد که به نظر بسیاری از کارشناسان امنیتی در اروپا این اظهارات را باید تکرار همان سناریویی دانست که ماکرون ناتو را در حالت «مرگ مغزی» تشریح کرده بود.

او در جایی دیگر از اظهاراتش تاکید کرد که بازدارندگی هسته‌ای، «معتبر و مدرن» کلیدی است و باید آن را جدی گرفت؛ چراکه فرانسه تنها کشور اتحادیه اروپا به حساب می‌آید که دارای سلاح هسته‌ای است. اینکه چرا در شرایط فعلی ماکرون مجدداً این سخنان را به زبان آورده است تا حدودی می‌تواند به اظهارات وی در مورد روسیه هم مربوط شود. ماکرون اخیراً در اظهارنظری نادر در مورد این موضوع، پیشنهاد کرد که حمله هسته‌ای احتمالی روسیه در منطقه هیچ واکنش هسته‌ای از سوی پاریس به همراه نخواهد داشت و دکترین فرانسه بر چیزی استوار است که آن را منافع اساسی ملت می‌نامند. منظور از این مواضع دقیقاً همان چیزی است که بسیاری آن را هماهنگی با روسیه می‌خوانند و عده‌ای دیگر معتقدند باید یک هشدار به سبک فرانسوی برای امنیت جمعی اروپا قلمداد کرد.