فرشاد گلزاری

 حمله نظامی روسیه به اوکراین درحالی دیروز (شنبه) وارد سومین روز خود شد که منابع محلی و نظامی از هدف قرار گرفتن کی‌یف، پایتخت این کشور خبر دادند. رویترز در این میان گزارش داد که پایتخت اوکراین روز گذشته آماج حملات هوایی و بمباران‌ها پی در پی بوده است. براساس این گزارش تعدادی از ساختمان‌های مسکونی هدف موشک‌های ارتش روسیه قرار گرفتند. این رسانه در ادامه تصاویری از درگیری در اوکراین و جنگ خیابانی در مناطقی از کی‌یف را منتشر کرد. همزمان منابع خبری در اوکراین از هدف قرار دادن مجدد شهر خارکیف، دومین شهر بزرگ اوکراین خبر دادند. طبق گزارش این رسانه‌ها، مقامات خارکیف از ساکنان خواسته‌اند به پناهگاه‌ها بروند. شبکه الجزیره نیز روز گذشته (شنبه) اعلام کرد که پایتخت اوکراین از جهات مختلف هدف حمله نیروهای روسیه قرار گرفته است. به موازات این تحولات هم ارتش اوکراین اعلام کرد که حمله روسیه به پایگاه نظامی خود در کی‌یف را دفع کرده است. ارتش اوکراین همچنین اعلام کرد که سربازان روسیه درصدد تسلط بر ایستگاه تولید برق در کی‌یف هستند. مسکو نیز اعلام کرده که ارتش روسیه بدون هیچگونه مقاومتی وارد شهر ملیتوپل در جنوب اوکراین شده است. در این میان آنچه که به عنوان روزنه امید برای پایان جنگ از آن سخن گفته می‌شد، احتمال مذاکره روسای جمهور روسیه و اوکراین بود. از روز پنجشنبه که روسیه حملات خود به اوکراین را آغاز کرد، ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهوری اوکراین اعلام کرد که خواهان گفت‌وگو با روسیه است و این موضوع را بارها مورد تاکید قرار داد که حاضر است با همتای روس خود بر سر میز در مینسک، پایتخت بلاروس بنشیند. بر همین اساس شیب و ضریب عملیات نظامی روسیه علیه اوکراین تا حدودی آرام شد اما روز گذشته (شنبه) دیمیتری پسکوف، سخنگوی رئیس‌جمهوری روسیه از انصراف طرف اوکراینی از مذاکره خبر داد و درپی آن عملیات نظامی روسیه ازسرگرفته شد. کمی بعد از سخنان پسکوف، یکباره ویاچسلاو ولودین، رئیس دومای روسیه اعلام کرد که رئیس‌جمهوری اوکراین از کی‌یف فرار کرده و به شهر لویو واقع در غرب اوکراین رفته است. رئیس دومای روسیه همچنین به این نکته اشاره کرد که تمامی ویدئوهایی که زلنسکی در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرده از همان لویو ضبط شده و اطلاعات درباره ترک کی‌یف از سوی نمایندگان پارلمان اوکراین به دست مسکو رسیده است. نکته جالب دیکر این است که طی دو روز گذشته نام اسرائیل در این پرونده بارها به گوش خورده است. دیروز (شنبه) یاوگن کورنیچوک سفیر اوکراین در فلسطین اشغالی اعلام کرد که کشورش از تل‌آویو می‌خواهد تا از روابط نزدیک خود با مسکو برای کمک به تأثیرگذاری بر ولادیمیر پوتین برای توقف عملیات نظامی استفاده کند. کمی بعد هم روزنامه عبری زبان یدیعوت آحارونوت اعلام کرد که اسرائیل قطعنامه‌ای که آمریکا به شورای امنیت ارائه کرد و در آن عملیات نظامی روسیه در اوکراین محکوم شده بود را به رغم درخواست رئیس‌جمهوری آمریکا رد کرد. این اتفاق نشان می‌دهد که اساساً دیگر پرونده اوکراین را نمی‌توانیم یک موضوع منطقه‌ای بدانیم بلکه این بحران در حال اثرگذاری بر نظم نوین جهانی است و در این میان کشورهای دیگری مانند چین هم دخیل در پرونده خواهند شد.

اینکه می‌بینیم رئیس‌جمهوری روسیه در هنگامه تحریم‌های غرب علیه پکن، برای شرکت در المپیک زمستانی وارد چین می‌شود و روابط مسکو و پکن را تاریخی می‌خواند، به نوعی یک مقدمه‌چینی برای برگرداندن ورق در اوکراین بود

اتحاد کمونیست‌ها؟

نفوذ روسیه در تل‌آویو به حدی است که اسرائیل حمایت از قطعنامه‌ای که آمریکا به شورای امنیت ارائه کرد و در آن عملیات نظامی روسیه در اوکراین محکوم شده بود را به رغم درخواست رئیس‌جمهوری آمریکا رد کرد

اگر بپذیریم که تحریم‌های وضع شده علیه روسیه از ناحیه اروپا و به خصوص آمریکا می‌تواند ضربه‌ای مهلک به حجم تبادلات مالی عجیب و غریب طرفین وارد کند، سوال اصلی این خواهد بود که پوتین چه نقشه‌ای برای فرار از این تحریم‌ها خواهد داشت؟ پاسخ به این سوال چندان سخت نیست و باید اعداد و ارقام را مورد تحلیل قرار داد. بر اساس آمارهای موجود که نشریه فارن پالسی آن را قبل از حمله روسیه به اوکراین منتشر کرده بود، روابط اقتصادی روسیه با چین به رکورد سالانه بیش از ۱۴۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ رسید و این در حالیست که نزدیک به ۱۱۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ رسیده بود. با این حال، تجارت روسیه با اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۱ در مجموع نزدیک به ۲۲۰ میلیارد دلار بود که تقریباً ۱.۵ برابر حجم تجارت روسیه با چین است و همین اعداد و ارقام ابتدایی نشان می‌دهد که نه تنها اروپا به روسیه نیاز دارد، بلکه روسیه هم از این راه بودجه خود را تامین می‌کند. موضوع مهم دیگر این است که روسیه به عنوان یک صادرکننده بزرگ انرژی به اتحادیه اروپا عمل می‌کند و ۲۶ درصد از واردات نفت بلوک اروپایی و ۴۰ درصد از واردات گاز طبیعی آن را به خود اختصاص می‌دهد. اگرچه بسیاری به وابستگی اتحادیه اروپا به انرژی به عنوان منبع اصلی اهرم و ابزار ژئوپلیتیکی برای کرملین اشاره کرده‌اند، اما واقعیت این است که این وابستگی دو طرفه است و بخش انرژی تقریباً ۴۰ درصد از درآمدهای بودجه روسیه را تشکیل می‌دهد. این در حالی است که صادرات انرژی روسیه به چین در حال افزایش بوده اما حجم کلی این صادرات به صورت مطلق بسیار کمتر از اتحادیه اروپا است. این مساله در حالی مطرح می‌شود که آلمان‌ها هم اعلام کرده‌اند خط لوله نورداستریم 2 را تعلیق کرده‌اند ولی برلین به خوبی می‌داند که بیش از روسیه متضرر خواهد بود. از سوی دیگر باید توجه داشت که برای آمریکایی‌ها تقابل با چین بر تقابل با روسیه ارجحیت دارد و پوتین این موضوع را به خوبی درک کرده است. اینکه می‌بینیم رئیس جمهوری روسیه چندی قبل از مداخله نظامی در اوکراین به هند می‌رود و قراردادهای تسلیحاتی هنگفت را با نارندا مودی به امضا می‌رساند و چندی بعد هم در هنگامه تحریم‌های غرب علیه پکن، برای شرکت در المپیک زمستانی وارد چین می‌شود و روابط مسکو و پکن را تاریخی می‌خواند، به نوعی یک مقدمه‌چینی برای برگرداندن ورق در اوکراین بود. به عبارتی دیگر پوتین با این دو سفر زیربناهای روابط تجاری خود را مستحکم کرد و حالا مقابل غرب ایستاد. در مقابل ایالات متحده هم به خوبی می‌داند که اگر بیش از حد به روسیه فشار بیاورد، این کشور هم بیش از گذشته به چین نزدیک می‌شود و بر همین اساس اتحاد دو کشور می‌تواند چالش بسیار بزرگی برای آمریکا و اروپا در قرن بیست و یکم شود. بایدن به خوبی می‌داند که چسبندگی میان پکن و مسکو، کار را در تمام عرصه‌ها اعم از نظامی، سیاسی و اقتصادی برای کاخ‌سفید سخت می‌کند و بر همین اساس آرام آرام و با تعلل به روسیه ضربه می‌زند. این در حالیست که بسیاری از تحلیلگران اقتصادی مطرح جهان هم معتقدند که بازار چین نمی‌تواند همانند اروپا نیازهای اقتصادی روسیه را برآورده کند و حالا باید دید که چین برای روسیه انتخاب مطلوب و اختیاری است، یا یک اجبار استراتژیک؟!