فرشاد گلزاری

رقابت میان قدرت‌های بزرگ در دنیا از حدود یک دهه پیش وارد فاز تازه‌ای شده است. واقعیت این است که از سال 2010 و 2011 تاکنون اساس ‌معادلات منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای تغییر کرده و به نوعی ما شاهد یک دگرگونی در تبیین راهبرد قدرت‌ها و راهبری قدرت‌های کوچکتر توسط آنها هستیم. به عنوان مثال ستون فقرات این تحولات را اگرچه باید آمریکا دانست، اما واقعیت این است که تغییر رفتار چین و تشدید راهبردهای اقتصادی این کشور که حالا به نوعی پکن در حال تبدیل شدن به یک قطب اقتصادی است، یکی از ستون‌های این قبیل رقابت‌ها به حساب می‌آید. توجه داشته باشید که آنچه در عرصه فعلی جهان ملاحظه می‌کنید تماماً به طور مستقیم یا غیرمستقیم به مساله تقابل پکن و واشنگتن مربوط است. به عنوان مثال در سال 2019 زمانی که عادل‌عبدالمهدی، نخست‌وزیر وقت عراق در حال انعقاد قرارداد نفتی با چین بود، ایالات متحده به صورت پنهانی و البته شفاف به او و کابینه‌اش هشدار داد که این اقدام می‌تواند تبعات زیادی برای شخص عادل عبدالمهدی و کشورهای حامی آن داشته باشد. منظور واشنگتن از کشورهای حامی عبدالمهدی ایران بود و در نهایت ما دیدیم که او با امضای این قرارداد نه تنها مجبور به کناره‌گیری از کسوت نخست‌وزیری عراق شد، بلکه این کشور ماه‌ها در آتش تقابل‌های داخلی و اعتراضات مردمی سوخت. در سوریه، کویت، افغانستان و حتی در آفریقا هم این تقابل را میان چین و آمریکا به خوبی می‌بینیم و هر روز ابعاد جدیدی از آن نمایان می‌شود. در این میان باید توجه داشت که یک قدرت سومی هم وجود دارد که سکان کنترل آن چند دهه است در دستان ولادیمیر پوتین قرار دارد. زمانی که دو قدرت اقتصادی دنیا یعنی چین و آمریکا با یکدیگر در حال جدال تمام عیار هستند، روسیه که چیزی کمتر از آمریکا در عرصه نظامی، هسته‌ای، پزشکی و همچنین صنعت ندارد و حتی در برخی از نقاط به چین هم علیه آمریکا مشاوره می‌دهد، به صورت آرام و تا حدودی چراغ خاموش به تامین منافع خود می‌پردازد. آنچه در این میان باید مورد نظر قرار بگیرد این است که نزاع قدرت‌های بزرگ، موجب می‌شود تا کشورها و متحدین کوچکترِ آنها هم به فکر مشارکت‌های جدید بیافتند. در این میان روس‌ها هم سعی می‌کنند تا از این فضا به نفع خود استفاده کنند تا بتوانند نفوذ خود را در کشورهایی که به نوعی با آمریکایی‌ها در ارتباطِ محض قرار دارند و یا شریک استراتژیک آنها به حساب می‌آیند، افزایش دهند. یکی از کشورهایی که به شدت روسیه علاقه دارد آن را به دلیل ذخایر بی‌بدیل مالی‌اش به سمت خود جذب کند، عربستان سعودی است. کشوری که حتی برخی اوقات به رغیب مسکو در تولید و صادرات نفت تبدیل شد و روس‌ها چندان دل‌ِ خوشی  از آن ندارند.

روس‌ها سال‌های سال است که به دنبال تعمیق نفوذ خود در عربستان هستند؛ چراکه این کشور علناً و عملاً زیر نفوذ آمریکا قرار دارد و وابستگی‌های اقتصادی، امنیتی و نظامی ریاض به واشنگتن، دقیقاً همان نقطه‌ای است که روس‌ها تمایل دارند در آن سرمایه‌گذاری کنند

 از نظر تیم امنیتی - سیاسیِ ولیعهد عربستان، جو بایدن و تیمش به دنبال کنار زدن وی از معادلات ریاض هستند و با انعقاد قرارداد نظامی با روسیه حتی قراردادهای آتی با چین به دنبال ارسال پیام هشدار به بایدن است

ماجرای یک توافق

روس‌ها سال‌های سال است که به دنبال تعمیق نفوذ خود در عربستان هستند؛ چراکه این کشور علناً و عملاً زیر نفوذ آمریکا قرار دارد و وابستگی‌های اقتصادی، امنیتی و نظامی ریاض به واشنگتن، دقیقاً همان نقطه‌ای است که روس‌ها تمایل دارند در آن سرمایه‌گذاری کنند. واقعیت این است که ساختار و آرگونومی تسلیحاتی و نظامی عربستان تماماً غربی به حساب می‌آید و حتی تمام نقشه راهِ پدافند هوایی و همچنین آموزش‌های پرسنل ارتش سعودی توسط آمریکا طریح‌ریزی و اجرا شده است. هیچ دولتی در آمریکا وجود ندارد که چشمش را بر عطش خرید تسلیحاتی و وابستگی نظامی و امنیتی ریاض به ایالات متحده ببندد و هیچکدام از شاهزاده‌های پشت‌پرده عربستان نمی‌خواهند روند خرید تسلیحات از آمریکا، بریتانیا، ایتالیا، بلژیک و اسپانیا قطع شود؛ چراکه در این معاملات میلیاردها پترو دلار از سوی آنها به حساب‌های شخصی‌شان ریخته می‌شود که یک فساد سیستماتیک را رقم زده است. در این میان اما اخیراً روس‌ها با ورود به حوزه نفوذ آمریکایی‌ها اقدام به عقد قرارداد تسلیحاتی و نظامی با عربستان سعودی کردند که مورد توجه بسیاری از کشورهای اروپایی و همچنین آمریکا قرار گرفت. بر اساس گزارش ریانووستی، در جریان حضور خالد بن سلمان، معاون وزیر دفاع عربستان در مجمع فنی و نظامی ارتش ۲۰۲۱ در روسیه، توافقنامه همکاری نظامی میان او و سرگئی شویگو، وزیر دفاع روسیه امضا شد. خالد بن سلمان با اشاره به این ملاقات در توییتر نوشت: «درباره حفظ ثبات و امنیت در منطقه و چالش‌های مشترک پیش روی دو کشور گفت‌وگو کردیم و به دنبال همکاری نظامی- فنی با روسیه هستیم». استفاده از کلمه «همکاری‌های فنی» برای کسانی که بر مسائل نظامی اشراف دارند به خوبی نشان می‌دهد که روس‌ها احتمالاً در زمینه پدافند و یا مخابرات نظامی با سعودی‌ها وارد فاز جدید همکاری شده‌اند و این برای آمریکایی‌ها به معنی تهدید قلمداد می‌شود. بسیاری از مقامات ایالات متحده نسبت به این توافق اعتراض کرده‌اند و آن را ناقض قانون شراکت‌های استراتژیک دانسته‌ و حتی به تهدید ریاض روی آورده‌اند. در این میان روز گذشته (جمعه) آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا در گفتگوی تلفنی با فیصل بن فرحان، همتای عربستانی خود بر پایبندی کشورش به شراکت استراتژیک و طولانی با عربستان تأکید کرد که نشان می‌دهد آنها از نزدیک شدن ریاض به سمت دشمنان یعنی روسیه کاملاً نگران هستند. در این میان اما باید توجه داشت که سعودی‌ها این قرارداد نظامی را برای آزاررسانی به آمریکایی‌ها امضا کردند. از نظر تیم امنیتی - سیاسیِ ولیعهد عربستان، جو بایدن و تیمش به دنبال کنار زدن وی از معادلات ریاض هستند که نمونه آن را می‌توان تاکید کاخ‌سفید بر پیگیری پرونده خاشقجی و درخواست برای پایان جنگ یمن دانست. بر این اساس به نظر می‌رسد که سعودی‌ها و در رأس آنها محمد بن سلمان به دنبال آن هستند تا پیام هشدار خود را از طریق توافق‌های اینچنینی با روسیه و چین، به گوش بایدن و تیمش در آمریکا برسانند؛ اما به‌هیچ‌وجه نشانگر آن نیست که روابط ریاض و واشنگتن با یکدیگر وارد چالش جدی می‌شود.