فرشاد گلزاری

حدود 72 سال از تاسیس سازمان پیمان آتلانتیک شمالی یا همان ناتو می‌گذرد و این سازمان در برهه‌های مختلف دستخوش تغییرات شگرفی شده است. بدون شک آنچه در این میان بر روی سیاست‌های کلان و سپس اجرای راهبردهای این سازمان تاثیر مستقیم داشته و دارد، تعویض قدرت در کاخ‌سفید است. تمام دنیا و به خصوص تحلیلگران ارشد مسائل دفاعی صراحتاً اذعان کرده‌اند که ایالات متحده سهم قابل توجهی در سر و پا نگه داشتن ناتو داشته و دارد؛ به گونه‌ای که بخشی از بودجه و هزینه‌های این سازمان توسط واشنگتن به صورت سالانه پرداخت می‌شود و مابقی اعضا هم سهم کمتری را پرداخت می‌کنند. به این جهت ایالات متحده اولین و اصلی‌ترین حامی ناتو خواهد بود که البته راهبردهای این سازمان را هم تا حد زیادی جهت‌دهی می‌کند. نمونه بارز نفوذ آمریکا در ناتو را باید به روی کار آمدن دونالد ترامپ، رئیس جمهوری پیشین این کشور دانست. زمانی که او وارد کاخ‌سفید شد هیچکس فکر نمی‌کرد که چنین بر ناتو بتازد و اعضای آنرا به تنگنا بکشد. همه به یاد دارند که ترامپ علناً اوضاع را به سمت و سویی سوق داد تا در نهایت بتواند سهم سایر اعضای ناتو را افزایش دهد و کار تا جایی پیش رفت که مجادله‌هایی میان او و سایر رهبران ناتو صورت گرفت. اعضای این پیمان و در رأس آن امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه بالاترین انتقادها را به این رویکرد آمریکا داشتند و کار به جایی رسید که مکرون تئوری «مرگ مغزی ناتو» را پیش کشید. حالا با آمدن جوبایدن به کاخ‌سفید همه چیز تا حد زیادی تغییر کرده است. او که از چهارشنبه هفته گذشته برای شرکت در اجلاس گروه هفت به بریتانیا سفر کرده بود، یکشنبه و دوشنبه با همتایان خود که عضو ناتو هستند در بروکسل پایتخت بلژیک به مذاکره و تادل نظر در مورد راهبردهای این سازمان منطقه‌ای پرداخت. در این میان ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو پس از اجلاس سران در بروکسل، پایتخت بلژیک نشست خبری ترتیب داد و اظهار کرد که امروز فصل جدیدی را در هم‌پیمانی‌مان آغاز کردیم و موضوعات مهم در مورد امنیت را بررسی و تصمیمات جامعی اتخاذ شد. استولتنبرگ ضمن اشاره به خروج ناتو از افغانستان، گفت که سران ناتو بر تعهد خود در قبال آموزش و پشتیبانی مالی از نیروها و نهادهای افغان برای حمایت از افغانستان تاکید کردند. او در بخشی از سخنان خود که به نوعی محور اصلی نشست ناتو بود اعلام کرد که به مذاکره با روسیه ادامه خواهد داد. این خبر به نوعی ستون فقرات نشست اخیر ناتو در بروکسل بود؛ چراکه در بیانیه پایانی تمامی اعضای این پیمان بر مقابله با مسکو تاکید کردند و از سوی دیگر چین را تهدید علنی خود به حساب آوردند. دبیرکل ناتو در اینباره اعلام کرد که چین چالشی امنیتی، اقتصادی و سیاسی است؛ اما در حقیقت چین دشمن ما نیست اولی چالش جدی برای ماست. هیچ کشوری در ناتو به تنهایی نمی‌تواند با چین مقابله کند و از اینرو موضعی یکپارچه در خصوص چین داریم. در این میان اعضای  ناتو اعلام کرده‌اند که چین به ما نزدیک می‌شود و ما به وضوح آنها را در فضای سایبری می‌بینیم؛ حتی ما چین را در آفریقا می‌بینیم و همچنین شاهدیم که چین در زیرساخت‌های حیاتی ما در حال سرمایه‌گذاری است.

آمریکای بایدن به دنبال آن است تا بتواند به هر طریقِ ممکن، فشار خود بر روسیه و سپس چین را افزایش دهد، تا جایی که ناتو سعی می‌کند از اهرم فشار بر پرونده‌هایی مانند شرق اوکراین و اشغال شبه‌جزیره کریمه استفاده کند

محاصره مسکو

با نگاهی به بیانیه پایانی نشتی ناتو می توانیم به این جمع‌بندی برسیم که این سازمان نه تنها در حال بازتعریف راهبردهای و همسوگری اتحادهای خود هستند، بلکه در این میان مولفه‌های زیادی وجود دارد که به نظر می‌رسد آنها به دنبال محاصره روسیه با اشکال جدید هستند. در بیانیه نهایی اجلاس ناتو اعلام شده که اوکراین و گرجستان در آینده می‌توانند عضو ناتو شوند. در بیانیه آمده است که «ما تصمیمی که در اجلاس بخارست ۲۰۰۸ میلادی گرفته شد مبنی بر اینکه اوکراین به عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از روند عضویت در ائتلاف، با برنامه اقدام، به عضویت در خواهد آمد، مجدداً تأیید می‌کنیم؛ ما تمام قسمت‌های این تصمیم و همچنین تصمیمات بعدی، از جمله این واقعیت که هر یک از شرکا بر اساس شایستگی‌های خود ارزیابی خواهند شد را پشتیبانی می‌کنیم و به شدت از حق اوکراین در تعیین آینده و سیاست خارجی خود بدون دخالت خارجی، حمایت می‌کنیم». این بیانیه همچنین تصمیمی مشابه اجلاس ائتلاف در بخارست در سال ۲۰۰۸ میلادی در مورد گرجستان را تأیید می‌کند و به این ترتیب باید گفت که اعضای ناتو به صورت عریان و مشهود اخطار خود را به روسیه داده‌اند. در این سند آمده است که شرکت کنندگان در این اجلاس تصمیم گرفتند که دبیرکل ناتو را موظف کنند که روند تهیه مبنای استراتژیک جدید را آغاز کند که در اجلاس بعدی توسط رهبران ناتو تصویب خواهد شد.

بازارهای چین و روسیه مقصد اصلی تولیدات اروپا و آمریکا به شمار می‌رود و از سوی دیگر مقصد صادران گاز روسیه و کالای تولید و ساخت چین، اروپا و آمریکا است و همین موضوع نمی تواند تنش میان ناتو با دو کشور را افزایش دهد

ناتو همچنین، از مذاکرات استراتژیک جدید روسیه و ایالات متحده در مورد اقدامات کنترل سلاح استقبال کرد و این دو مضوع بدان معنی است که سیاست چماغ و هویج در قبال روسیه اتخاذ شده است. با نگاهی به این مسائل به خوبی می‌توان فهمید که آمریکای بایدن به دنبال آن است تا بتواند به هر طریقِ ممکن، فشار خود بر روسیه و سپس چین را افزایش دهد. در مورد روسیه، ناتو سعی می‌کند که از اهرم فشار بر پرونده‌هایی مانند شرق اوکراین و اشغال شبه‌جزیره کریمه استفاده کند. همچنین این ازمان سعی می‌کند که پرونده اشغال آبخازیا و اوستیای جنوبی که بخشی از خاک گرجستان بوده را دوباره به جریان بیاندازد.

این سازمان از سوی دیگر تلاش می‌کند که حضور نظامیاین روسیه در مولداوی را به یک مجادله و در نهایت اهرم فشار بر ضد کرملین تبدیل کند و در نهایت حضور دو هزار نظامی روسیه در قره‌باغ که بدون اجازه شورای امنیت سازمان ملل صورت گرفته را به نقد بگذارد. در مورد چین هم سعی بر آن است تا ناتو در دریای چین جنوبی، همچنان سایه تهدید را بر سر پکن فزونی بخشد و تایوان را در این مسیر با خود هماهنگ کند. تمام این اساترژی‌ها در حالی است که بسیاری معتقدند لفظ ناتو در قبال مشکو و چین هنوز تند و تیز نشده است؛ چراکه بازارهای چین و روسیه مقصد اصلی تولیدات اروپا و آمریکا به شمار می‌رود و از سوی دیگر مقصد صادران گاز روسیه و کالای تولید و ساخت چین، اروپا و آمریکا است. لذا صرفاً از بروکسل یک پیام هشدار به پکن و مسکو صادر شده است.