فرشاد گلزاری

تغییرات سیاسی در آمریکا و حذف دولت دونالد ترامپ از محاسبات سیاسی در خاورمیانه، باعث صف‌آرایی‌های جدیدی در این منطقه پرآشوب شده است. دولت بایدن آشکارا سیاست متفاوتی در قبال عربستان، جنگ یمن و رژیم صهیونیستی در پیش گرفته است. او خواستار پایان جنگ یمن شده و از پشتیبانی گسترده دولت عربستان در جنگ یمن چشم‌پوشی کرده است که البته این موضوع با ارسال پنهانِ تسلیحات و تجهیزات به ریاض تا حد زیادی در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

نکته‌ای که مخاطبان باید آن را مدنظر داشته باشند این است که شکل‌گیری صف‌آرایی‌های جدید در منطقه مربوط به امروز نیست، بلکه از ماه‌های پایانی دولت محافظه‌کارِ دونالد ترامپ این روند آغاز شده بود. به عنوان مثال موضوع ناتوی عربی و آنچه به پیمان صلح ابراهیم شهرت یافته که به عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل اشاره دارد، در سایه افزایش نگرانی از قدرت و نفوذ ایران در منطقه، از سال ۲۰۲۰ میلادی در یارگیری‌های منطقه‌ای نقش ایفا کرده است. نزدیکی اسرائیل به کشورهای عربی و از آن جمله به امارات متحده عربی، بحرین و همچنین به عربستان سعودی، از جمله تغییرات کلان سیاسی در منطقه به شمار می‌آیند که این مسائل را باید دگرگونی‌های ژئوپلیتیکی در حاشیه خلیج‌فارس و خاورمیانه دانست.

 در این میان ترکیه نیز پس از حضور و نقش‌آفرینی در معادلات سیاسی سوریه و لیبی، و پس از حضور آشکار در جنگ قره‌باغ در حمایت و پشتیبانی از جمهوری آذربایجان، اکنون در پی افزایش هرچه بیشتر نفوذ خود در منطقه خاورمیانه است؛ نفوذی که به باور بسیاری از تحلیلگران، به دنبال احیای رویای پان‌عثمانیسم در چارچوب‌های فکری حزب عدال و توسعه قابلیت تحلیل پیدا می‌کند. بر این اساس و با عنایت به این فعل و انفعال‌ها به وضوح می‌بینیم که آنکارا در حال تحرک‌های جدید در فضای سیاست خارجی خود و منطقه است که بازسازی روابط با سه کشور دنیای عرب و جهان اسلامی یعنی مصر، عربستان سعودی و امارات را در دستور کار خود قرار داده است. در این میان مناسبات دیپلماتیک ترکیه و مصر از زمان سقوط حکومت محمد مرسی در سال ۲۰۱۲ رو به تیرگی رفت. حزب عدالت و توسعه در شمار حامیان اصلی اخوان‌المسلمین در مصر به شمار می‌آید که همین موضوع علاوه بر قاهره، برای ریاض و ابوظبی گران تمام شد.

امارات توانسته سیاستی را در دستور کار بگذارد که نهایتاً منجر به تشکیل لابی‌های اقتصادی، سیاسی و امنیتی این کشور در آمریکا، روسیه و بریتانیا شد و حالا هم که روابطش را در تمام سطوح با اسرائیل علنی کرده است؛ ترکیه به دنبال سهیم شدن در این فرایند است

حالا پس از گذشت هشت سال از تیرگی مناسبات ترکیه و مصر، اکنون مولود چاووش‌اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه از نخستین تماس‌های بین دو کشور سخن گفته است. چاووش‌اوغلو اعلام کرده که تماس‌هایی در دو سطح امنیتی و سیاسی با مصر صورت گرفته است. بر این اساس سازمان‌های اطلاعاتی دو کشور با یکدیگر نشست و گفت‌وگو داشته‌اند و وزارت‌های امور خارجه‌شان هم در سطوح مختلف در پشت پرده با یکدیگر تبادل نظر کرده‌اند. بر همین اساس خبرگزاری آناتولی ترکیه که یک منبع رسمی دولتی به حساب می‌آید روز جمعه اعلام کرده که روابط دیپلماتیک ترکیه با مصر از سر گرفته شده است. از منظری دیگر مولود چاووش‌اوغلو اعلام کرده که نه آنکارا و نه قاهره برای شروع گفتگوها، پیش‌شرط تعیین نکرده‌اند، اما بعد از سال‌ها قطع رابطه، نمی‌شود وانمود کرد که هیچ اتفاقی نیفتاده است! این مدل از سخنان به ما نشان می‌دهد که ترکیه هنوز در برخی از پرونده‌ها مانند لیبی به مشکل برخورده است.

صف‌آرایی اتحادیه اروپا در بحران قبرس و در مناقشه ترکیه با یونان در آب‌های شرقی مدیترانه به سود دولت آتن پیش رفت و ترکیه را وادار کرد در سیاست خارجی خود به دنبال دور جدیدی از یارگیری برود.

گفته می‌شود ترکیه با مصر بر سر حاکمیت شرق مدیترانه مذاکره کرده است؛ مذاکره‌ای که تنها محدود به همکاری‌های اقتصادی و اکتشافی در آب‌های مدیترانه نمی‌شود. باید یادآور شد که چاووش‌اوغلو اوایل ماه جاری میلادی از آمادگی دولت ترکیه برای کسب توافق جدیدی با مصر بر سر شرق مدیترانه خبر داده بود که به نظر می‌آید این موضوع در حال تحقق است.

امارات و شروط هفت‌گانه

در همین مسیر یکی دیگر از کشورهایی که ترکیه به دنبال برقراری و بازتعریف مجدد روابطش با آن برآمده، امارات متحده عربی است. کشوری که در منظر غرب و شرق قطب اقتصادی حاشیه خلیج فارس و اعراب به شمار می‌رود و از سوی دیگر نفوذ بالایی در چهار سال ریاست جمهوری ترامپ در کاخ‌سفید برای خود دست و پا کرده است. همه می‌دانند که امارات طی یک دهه گذشته توانست سیاستی را در دستور کار بگذارد که نهایتاً منجر به تشکیل لابی‌های اقتصادی، سیاسی و امنیتی این کشور در آمریکا، روسیه و بریتانیا شد و حالا هم که روابطش را در تمام سطوح با اسرائیل علنی کرده است.

ترکیه اگرچه مصر و عربستان سعودی و حتی قطر را مهمتر از امارات می‌داند اما واقعیت این است که در برخی پرونده‌ها این اماراتی‌ها هستند که خط و ربط‌ها را برای سعودی‌ها مشخص می‌کنند. بر این اساس امارات هفت شرط را برای برقراری مجدد روابطش با ترکیه مطرح کرده است. شرط اول، پایان اشغال سوریه و عراق، شرط دوم خروج مزدوران ترکیه از لیبی و شرط سوم پایان دادن به میزبانی و حمایت از اخوان المسلمین است.

صف‌آرایی اتحادیه اروپا در بحران قبرس و در مناقشه ترکیه با یونان در آب‌های شرقی مدیترانه به سود دولت آتن پیش رفت و ترکیه را وادار کرد در سیاست خارجی خود به دنبال دور جدیدی از یارگیری برود

شرط چهارم امتناع از اقدامات تحریک‌آمیز علیه ثبات مصر، شرط پنجم پایان هدف قرار دادن رهبری عربستان سعودی، شرط ششم خارج کردن فوری نیروهای نظامی ترکیه از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و شرط هفتم بازنگری در طرح‌های توسعه‌طلبانه عثمانی است. امارات اعلام کرده که تنها با محقق شدن این هفت شرط می‌توانیم با ترکیه آشتی کنیم و غیر از این اتفاق نخواهد افتاد.

عربستان سعودی هم سومین کشوری است که ترکیه به دنبال بازتعریف روابطش با آن برآمده است. اختلاف نظر بین ترکیه با عربستان اما جدی‌تر است. تلاش دولت اردوغان در ارتباط برای فاش شدن ماجرای قتل جمال خاشقجی در کنسولگری عربستان در استانبول منجر به تیره‌تر شدن مناسبات دو کشور شده بود. اما سفر اردوغان به پاکستان حکایت از تغییرات گام به گام سیاست دولت ترکیه در قبال عربستان و متحدان منطقه‌ای آن کشور داشت.

اردوغان در فوریه سال گذشته میلادی به اسلام‌آباد سفر کرده بود و علاوه بر آن وزیر امور خارجه ترکیه در نشست خبری روز جمعه ۱۲ مارس (۲۲ اسفند) گفت که هرگاه از سوی دولت عربستان گام‌هایی در راستای بهبود مناسبات با ترکیه برداشته شود، این کشور نیز آماده است تا با گام‌های خود برای رفع تنش در مناسبات دو کشور اقدام کند. بر این اساس باید گفت که آنکارا در حال بازسازی روابط خود با اعراب منطقه است که این موضوع می‌تواند برای ایران، تهدیدِ خاموش قلمداد شود.