فرشاد گلزاری

 چند روزیست که لبنان در سرخط اخبار رسانه‌های دنیا قرار گرفته است. نخستین دلیل این رویداد، انتخاب مصطفی ادیب به عنوان مامور تشکیل کابینه جدید این کشور است و دومین علتش، دومین سفر امانوئل مکرون به لبنان پس از وقوع انفجار بندر بیروت است. این دو موضوع را اصولاً در قالب یک پرونده مورد تحلیل قرار می‌دهند و تحلیلگران معتقدند که هر دو رویدادِ در عمل یک موضوع است. نکته مهم اینجاست که سفر رئیس‌جمهوری فرانسه به لبنان به حدی برای رسانه‌های داخلی و خارجی این کشور مهم بود که حتی انتخاب مصطفی ادیب را هم به حاشیه راند.

بخش اعظمی از دلایل این اتفاق به اوضاع اقتصادی و معیشتی حاکم بر لبنان بازمی‌گردد؛ به گونه‌ای که همزمان با حضور مکرون در بیروت، اعتراض‌ها در پایتخت لبنان و در مقابل پارلمان این کشور و همچنین در میدان الشهدا در مرکز بیروت از سرگرفته شد و لبنانی‌ها بر مطالبات خیزش مردمی تاکید کردند. معترضانِ شرکت‌کننده در تظاهرات «خشم لبنان بزرگ» به حدی عصبانی بودند که خودروی نیروهای امنیتی این کشور را که در حال عبور از محل تجمع بود، واژگون کردند. این اعتراض‌ها به مقابل پارلمان ختم نشد بلکه معترضان مقابل منزل فیروزه (خواننده معروف لبنان) هم تجمع کردند؛ چراکه امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهوری فرانسه در جریان سفرش به بیروت، به خانه خواننده لبنانی رفت و نشان شواله به او اعطا‌ کرد. این موضوع آن هم در آستانه سفر مکرون به بیروت به خوبی نشان می‌دهد که شهروندان لبنان از وضعیت کنونی بسیار ناراضی هستند و به همین دلیل کار برای مصطفی ادیب سخت خواهد شد. او که تازه به عنوان مامور تشکیل کابینه لبنان انتخاب شده، گزینه‌ای است که مورد تایید فرانسه است اما به نظر می‌رسد فشارها بر وی، خصوصاً در مورد تشکیل کابینه بسیار باشد. مهمتر از تمام این مسائل سخنان مکرون در لبنان بود. رئیس‌جمهور فرانسه در کنفرانس مطبوعاتی‌اش پس از دیدار با نمایندگان احزاب و جریان‌های سیاسی ضمن اعلام آمادگی برای برگزاری کنفرانس بین‌المللی حمایت از لبنان اعلام کرد که احزاب لبنانی متعهد شدند ظرف دو هفته دولت را تشکیل دهند. ماکرون با اشاره به اینکه برای سومین بار به لبنان بازخواهد گشت تصریح کرد که طرف‌های سیاسی بدون استثنا ملزم شده‌اند که تا دو هفته آتی و درنهایت طی ۱۵ روز، دولت جدید را تشکیل دهند.

اینکه مکرون، حزب‌الله لبنان را جزئی از مردم خطاب می‌کند نشان می‌دهد که او به دنبال دامن زدن به اختلاف‌ها و مشکلات لبنان نیست، اما از سوی دیگر به دنبال آن است که نقش استعماری خود که از سال 1916 میلادی و بر اساس توافق سایکس - پیکو برای پاریس ترسیم کرده بود را مجدداً احیا کند

 این در حالیست که منابع خبری و سیاسی لبنان اعلام کرده‌اند مکرون با مسئولان لبنان بر سر نقشه راهی که ضامن اصلاحات فوری باشد به توافق رسیده است. آنچه در این میان باید مورد توجه قرار بگیرد این است که سخنان مکرون و تهدید او برای تشکیل دولت لبنان در حالی بیان شده که روند تشکیل دولت در لبنان معمولاً بسیار سخت و پیچیده است و حتی هفته‌ها و ماه‌ها به طول می‌انجامد. اینکه ماکرون از لزوم تشکیل دولت با ماموریت مشخص و چهره‌های دارای صلاحیت که از حمایت طرف‌های سیاسی برخوردار باشد سخن می‌گوید یا اینکه صریحا خطاب به تمام مقامات و رسانه‌های لبنان اعلام می‌کند که پاریس به دنبال ایجاد حمایت بین‌المللی از بیروت است، نشان می‌دهد که فرانسوی‌ها در حال بازتعریف نقش خود در لبنان هستند. توجه داشته باشید فرانسه از روز اولی که قرار بود کشور لبنان به عنوان یک دولت - ملت به استقلال رسیده، اعلام موجودیت کند، ساختار سیاسی و شاکله اجتماعی آن را بنا گذاشت و در نهایت بر اساس پیمان طائف شاهد بودیم که هرم قدرت در لبنان از اهل ‌تسنن، شیعیان و مسیحی‌ها تشکیل شد. عده‌ای همانند میشل عون، رئیس‌جمهوری لبنان معتقدند این ساختار که دهه‌ها در لبنان اجرا شده، دیگر نمی‌تواند باعث سعادت و حل مشکلات مردم لبنان شود و به همین دلیل بحث اصلاحات و تغییر ساختار لبنان را در دستور کار خود قرار داده‌اند.

اینکه آیا سهم‌خواهی در لبنان بر اساس نظام سیاسی طائفه‌ای می‌تواند سعادت را برای مردم لبنان (آن هم در سال 2020 و قرن بیست و یکم) به وجود بیاورد، بدون تردید پاسخش منفی است اما پرسش این است که آیا فرانسه می‌تواند با تهدیدِ مقامات سیاسی لبنان، وضعیت فعلی را سر و سامان دهد؟ اینکه مکرون، حزب‌الله لبنان را جزئی از مردم خطاب می‌کند نشان می‌دهد که او به دنبال دامن زدن به اختلاف‌ها و مشکلات لبنان نیست؛ اما از سوی دیگر به دنبال آن است که نقش استعماری خود که از سال 1916 میلادی و بر اساس توافق سایکس - پیکو برای پاریس ترسیم کرده بود را مجدداً احیا کند. شکی نیست که پاریس در این میان دیدگاه اسرائیل به عنوان یک متحد مهم در منطقه و تعهد به امنیت تل‌آویو را در دستور کار قرار خواهد داد و در این راه ممکن است عربستان و آمریکا، موانعی بر سر راهش در مورد اصلاحات لبنان قرار دهند. اما آنچه مهم‌تر از این مسائل به نظر می‌رسد، این سوال است که مکرون در «عراق» و در همسایگی ایران به دنبال چیست؟

احیای بناپارتیسم!   

همه به یاد دارند زمانی که مکرون در سال 2017 میلادی به مقام ریاست‌جمهوری فرانسه رسید، بسیاری از رسانه‌های این کشور و حتی تحلیلگران حوزه سیاست خارجی در پاریس اعلام کردند که او نگاه ویژه‌ای به خاورمیانه و آفریقا خواهد داشت. این تحلیل‌ها صرفاً به دلیل نقش قدیمی و استعماری آن در منطقه غرب‌آسیا و آفریقا نبود، بلکه مکرون برای ساکت کردن منتقدان و راست افراطی به حملات تروریستی در فرانسه، باید یک محور قدرت‌نمایی برای خودش درست می‌کرد. اینکه مکرون بلافاصله پس از لبنان به سمت عراق پرواز می‌کند و در آنجا پس از دیدار با برهم صالح، رئیس‌جمهوری عراق خطاب به تمام مردم و مقامات عراق در حساب کاربری توئیتر خود می‌نویسد: «برای حمایت از عراق در زمان چالش‌ها به این کشور سفر کرده‌ام»، نشان می‌دهد که پاریس در حال تقویت رگه‌های نفوذ خود در کشورهای منطقه و ترمیم راهبردش در خاورمیانه است و توجه داشته باشید که فرانسه در عراق، مشغول آموزش نیروهای امنیتی و نظامی این کشور است و از جهت دیگر به عنوان یکی از فروشندگان و حامیان تسلیحاتی بغداد به شمار می‌آید.

اگر اظهارات مکرون و تأکید او در لبنان مبنی بر تشکیل کابینه این کشور ظرف 15 روز آینده را در کنار راهبرد و سخنانش در قبال عراق، بگذاریم به خوبی می‌بینیم که او به دنبال احیای «بناپارتیسم» در خاورمیانه است

مساله مهمتر این است که فرانسوی‌ها همانند آمریکایی‌ها در عراق مورد تنفر مردم این کشور نیستند؛ چرا که پاریس سال 2003 میلادی در اشغال بغداد نقش نداشت و حتی با آن مخالفت کرده بود. به این جهت مکرون تلاش دارد همانندِ مدلِ لبنان، اقدام به ارتباط‌گیری با جامعه نخبگان عراق کند تا بتواند در پروژه‌های آینده این کشور که حول محورهای نفت، اقتصاد، تسلیحات و حتی سرمایه‌گذاری می‌گردد، ایفای نقش کند. اگر اظهارات مکرون و تهدید او در لبنان مبنی بر تشکیل کابینه این کشور ظرف 15 روز آینده را در کنار راهبرد و سخنانش در قبال عراق،  بگذاریم به خوبی می‌بینیم که او به دنبال احیای «بناپارتیسم» در خاورمیانه است.