سیدمحمد میرزامحمدزاده

بعد از آنکه اوت  سال گذشته (مرداد97) من به عنوان نخست‌وزیر پاکستان انتخاب شدم، یکی از نخستین اولویت‌های من کار کردن برای صلح پایدار و عادلانه در آسیای جنوبی بود. هند و پاکستان با وجود تمامی دشواری‌های تاریخی، با چالش‌های مشابه فقر، بیکاری، تغییرات اقلیمی، به‌ویژه تهدید ذوب شدن یخچال‌های طبیعی و کمبود آب برای صدها میلیون شهروند خود مواجه بوده‌اند.

عمران‌خان، نخست‌وزیر پاکستان، همزمان با تشدید تنش‌های منطقه مورد منازعه کشمیر، با این مقدمه در یادداشتی برای روزنامه آمریکایی نیویورک‌تایمز نوشت: قصد من این بود که روابط با هند را به واسطه تجارت و حل و فصل مناقشه کشمیر، که مهم‌ترین مانع برای عادی‌سازی روابط بین دو کشور به شمار می‌رود،‌ بهبود ببخشم.

در تاریخ 26 ژوئیه سال 2018 (چهارم مرداد 1397)، در اولین‌ سخنرانی تلویزیونی خود، عنوان کردم که ما به دنبال صلح با هند هستیم و اگر آن‌ها یک گام بردارند، ما دو گام به‌سمت صلح برمی‌داریم. بعد از آن، در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در ماه سپتامبر 2018 (شهریور -  مهر 97) دیداری بین وزرای خارجه ما ترتیب داده شد، اما هند این دیدار را لغو کرد. همان ماه من اولین نامه از سه‌گانه‌ام به نارندرا مودی، نخست‌وزیر هند را با درخواست مذاکره و صلح ارسال کردم.

متأسفانه تمامی تلاش‌های من برای آغاز گفتگو در مسیر صلح از سوی هند رد شد. در ابتدا ما تصور کردیم که موضع سخت رو به فزونی آقای مودی و لفاظی‌هایش علیه پاکستان با هدف ارضای هیجان رأی‌دهندگان ناسیونالیست هندی انجام می‌شود و اهداف انتخاباتی دارد. در چهاردهم ماه فوریه (25 بهمن ماه) چند ماه پیش از انتخابات هند، یک جوان کشمیری در حمله‌ای انتحاری، سربازان هندی را در منطقه اشغالی کشمیر هدف قرار داد و هند بی‌درنگ پاکستان را مقصر خواند.

ما خواستار شواهد شدیم اما آقای مودی جنگنده‌های نیروی هوایی را به مرزهای پاکستان فرستاد. نیروی هوایی ما یک جنگنده هندوستان را ساقط کرد و خلبانش را گرفت. با اینکار نشان دادیم که می‌توانیم از مرزهای خود دفاع کنیم؛ اما قصد نداریم دست به حمله‌ای بزنیم که منجر به از دست رفتن جانی شود. من آگاهانه تصمیم گرفتم که ابراز کنم پاکستان قصدی برای تشدید منازعه بین دو دولت مسلح به تسلیحات هسته‌ای ندارد و بر این اساس خلبان هندی را بدون هیچ پیش شرطی بازگرداندیم.

در تاریخ 23 می (دوم خرداد 98)، بعد از انتخاب دوباره آقای مودی، من پیروزیش را تبریک گفتم و ابراز امیدواری کردم بتوانیم با هم برای صلح، پیشرفت و سعادت در جنوب آسیا همکاری کنیم. در ماه ژوئن (خرداد - تیر) من نامه دیگری به وی برای آغاز گفتگو در مسیر صلح فرستادم. هند بازهم انتخاب کرد که پاسخ ندهد. و بعد فهمیدیم همچنان که مشغول تلاش برای صلح بودیم، هند برای آنکه پاکستان را در لیست سیاه کارگروه اقدام مالی بین دولتی قرار دهد، در حال لابی بود؛ اقدامی که می‌تواند منجر به تحریم‌های شدید اقتصادی شود و ما را به‌سمت ورشکستگی سوق دهد. در نهایت آقای مودی نیت خیر ما را در یک فضای هسته‌ای به اشتباه گرفته بود. ما تنها مخالف یک دولت خصمانه نبودیم؛ بلکه ما مخالف یک هند جدید بودیم که از سوی رهبران و حزبی هدایت می‌شود که محصول راشتریا سوامسواک سنگ، سازمان برتری جوی هندو یا به‌طور مخفف R.S.S. است.

نخست‌وزیر هند و چندین وزیر دولت او همچنان عضو R.S.S هستند که موسسان آن موسولینی و هیتلر را تحسین می‌کردند و مودی خود با احترام از گلوالکار ، دومین رهبر عالی R.S.S یاد می‌کند. 

معلم آقای مودی با افتخار از راه‌کار خود در کتابش در سال 1939 نوشت: برای حفظ پاکی نژادی و فرهنگمان، همچون آلمان که با پاکسازی کشورش از نژاد سامی (یهودیت) جهان را شگفت‌زده کرد، غرور ملی در این مورد در بالاترین سطح خود به نمایش گذاشته شده است. آلمان همچنین نشان داد که برای نژاد‌ها و فرهنگ‌ها تقریباً غیرممکن است که با داشتن اختلافاتی که تا ریشه می‌رود،‌ بتوان متحد شد که این درسی خوب برای کشور ما هندوستان است.

من امیدوار بودم که آقای مودی با انتخاب دوباره به عنوان نخست‌وزیر، راه گذشته خود به عنوان وزیر ارشد هند و فرمانداری استان گجرات را کنار بگذارد؛ راهی که منجر شد او به دلیل جنایات سال2002 علیه مسلمانان محلی از سوی جهانیان به رهبری ناعادل شناخته شود و  از ویزای آمریکایی طبق قانون آزادی مذاهب آن کشور محروم شود. نخستین دوره آقای مودی به عنوان نخست‌وزیر هند با شکنجه مسلمانان، مسیحیان و  دالیت‌ها از سوی اوباش تندروی هندو یاد می‌شود. در منطقه اشغالی کشمیر ما شاهد خشونت دولت علیه کشمیری‌های بی‌دفاع بوده‌ایم. شاهد معرفی تفنگ‌های گلوله‌زنی در مقابله با معترضان جوانی بودیم که بر اثر شلیک بینایی خود را از دست دادند و صدها نفر کور شدند. در پنجم ماه اوت (چهاردهم مرداد ماه)، دولت مودی در حیرت‌انگیزترین اقدام خود با لغو ماده 370 و 35A قانون اساسی هند، وضعیت کشمیر اشغالی را تغییر داد. این اقدام حتی بر اساس قانون اساسی هند غیرقانونی است، اما مهم‌تر از آن، تخطی از راه‌کارهای شورای امنیت سازمان ملل‌متحد در مورد کشمیر  و همچنین توافق شیملا بین هند و پاکستان نیز به‌شمار می‌رود. 

از طرفی هند جدید آقای مودی انتخاب کرد که این کار را با حکومت نظامی در کشمیر و زندانی کردن مردم کشور در خانه‌هایشان و قطع تلفن، اینترنت و ارتباطات تلویزیونی و سانسور برنامه‌ها بدون اخبار بین‌الملل یا برنامه‌های محبوب انجام دهد. بعد از این محاصره هند دست به پاکسازی زده است: هزاران کشمیری دستگیر و به زندان‌های سرتاسر هند منتقل شده‌اند. با رفع حکومت نظامی ترس راه‌اندازی یک حمام خون در کشمیر می‌رود. همین الان هم هر کشمیری که با سرپیچی از حکومت نظامی بیرون بیاید کشته می‌شود.

اگر جهان کاری برای توقف تجاوز هند به کشمیر و مردمش انجام ندهد، عواقبی در انتظار همه جهانیان است؛ چراکه دو قدرت هسته‌ای به تقابل نظامی مستقیم بیشتر از همیشه نزدیک می‌شوند. وزیر دفاع هند از تهدیدی نه چندان در لفافه هسته‌ای علیه پاکستان سخن گفت و ابراز داشت که آینده سیاست «عدم اولین شلیک» در موضوع تسلیحات هسته‌ای بستگی به شرایط دارد. بیانیه‌های مشابهی همواره از سوی رهبران هندی ابراز می‌شود. پاکستان همواره با شک و تردید به سیاست «عدم اولین شلیک» هند چشم داشته است.

با افتادن سایه جنگ هسته‌ای بر سر جنوب آسیا، ما در می‌یابیم که هند و پاکستان برای آغاز گفتگو بر سر کشمیر، موضوعات مختلف استراتژیک و تجارت باید از ذهنیت مذاکره مجموع صفر خارج شوند. در موضوع کشمیر، گفتگوها باید شامل همه طرفین از جمله خود کشمیری‌ها باشد. ما گزینه‌های مختلفی آماده کرده‌ایم که ضمن احترام به حق خودمختاری کشمیری‌ها که قطع‌نامه‌های شورای امنیت و اولین نخست‌وزیر هند جواهر لعل نهرو، وعده آن را دادند، می‌توان روی آن‌ها کار کرد.

بعد از آنکه اوت  سال گذشته (مرداد97) من به عنوان نخست‌وزیر پاکستان انتخاب شدم، یکی از نخستین اولویت‌های من کار کردن برای صلح پایدار و عادلانه در آسیای جنوبی بود. هند و پاکستان با وجود تمامی دشواری‌های تاریخی، با چالش‌های مشابه فقر، بیکاری، تغییرات اقلیمی، به‌ویژه تهدید ذوب شدن یخچال‌های طبیعی و کمبود آب برای صدها میلیون شهروند خود مواجه بوده‌اند.

عمران‌خان، نخست‌وزیر پاکستان، همزمان با تشدید تنش‌های منطقه مورد منازعه کشمیر، با این مقدمه در یادداشتی برای روزنامه آمریکایی نیویورک‌تایمز نوشت: قصد من این بود که روابط با هند را به واسطه تجارت و حل و فصل مناقشه کشمیر، که مهم‌ترین مانع برای عادی‌سازی روابط بین دو کشور به شمار می‌رود،‌ بهبود ببخشم.

در تاریخ 26 ژوئیه سال 2018 (چهارم مرداد 1397)، در اولین‌ سخنرانی تلویزیونی خود، عنوان کردم که ما به دنبال صلح با هند هستیم و اگر آن‌ها یک گام بردارند، ما دو گام به‌سمت صلح برمی‌داریم. بعد از آن، در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در ماه سپتامبر 2018 (شهریور -  مهر 97) دیداری بین وزرای خارجه ما ترتیب داده شد، اما هند این دیدار را لغو کرد. همان ماه من اولین نامه از سه‌گانه‌ام به نارندرا مودی، نخست‌وزیر هند را با درخواست مذاکره و صلح ارسال کردم.

متأسفانه تمامی تلاش‌های من برای آغاز گفتگو در مسیر صلح از سوی هند رد شد. در ابتدا ما تصور کردیم که موضع سخت رو به فزونی آقای مودی و لفاظی‌هایش علیه پاکستان با هدف ارضای هیجان رأی‌دهندگان ناسیونالیست هندی انجام می‌شود و اهداف انتخاباتی دارد. در چهاردهم ماه فوریه (25 بهمن ماه) چند ماه پیش از انتخابات هند، یک جوان کشمیری در حمله‌ای انتحاری، سربازان هندی را در منطقه اشغالی کشمیر هدف قرار داد و هند بی‌درنگ پاکستان را مقصر خواند.

ما خواستار شواهد شدیم اما آقای مودی جنگنده‌های نیروی هوایی را به مرزهای پاکستان فرستاد. نیروی هوایی ما یک جنگنده هندوستان را ساقط کرد و خلبانش را گرفت. با اینکار نشان دادیم که می‌توانیم از مرزهای خود دفاع کنیم؛ اما قصد نداریم دست به حمله‌ای بزنیم که منجر به از دست رفتن جانی شود. من آگاهانه تصمیم گرفتم که ابراز کنم پاکستان قصدی برای تشدید منازعه بین دو دولت مسلح به تسلیحات هسته‌ای ندارد و بر این اساس خلبان هندی را بدون هیچ پیش شرطی بازگرداندیم.

در تاریخ 23 می (دوم خرداد 98)، بعد از انتخاب دوباره آقای مودی، من پیروزیش را تبریک گفتم و ابراز امیدواری کردم بتوانیم با هم برای صلح، پیشرفت و سعادت در جنوب آسیا همکاری کنیم. در ماه ژوئن (خرداد - تیر) من نامه دیگری به وی برای آغاز گفتگو در مسیر صلح فرستادم. هند بازهم انتخاب کرد که پاسخ ندهد. و بعد فهمیدیم همچنان که مشغول تلاش برای صلح بودیم، هند برای آنکه پاکستان را در لیست سیاه کارگروه اقدام مالی بین دولتی قرار دهد، در حال لابی بود؛ اقدامی که می‌تواند منجر به تحریم‌های شدید اقتصادی شود و ما را به‌سمت ورشکستگی سوق دهد. در نهایت آقای مودی نیت خیر ما را در یک فضای هسته‌ای به اشتباه گرفته بود. ما تنها مخالف یک دولت خصمانه نبودیم؛ بلکه ما مخالف یک هند جدید بودیم که از سوی رهبران و حزبی هدایت می‌شود که محصول راشتریا سوامسواک سنگ، سازمان برتری جوی هندو یا به‌طور مخفف R.S.S. است.

نخست‌وزیر هند و چندین وزیر دولت او همچنان عضو R.S.S هستند که موسسان آن موسولینی و هیتلر را تحسین می‌کردند و مودی خود با احترام از گلوالکار ، دومین رهبر عالی R.S.S یاد می‌کند. 

معلم آقای مودی با افتخار از راه‌کار خود در کتابش در سال 1939 نوشت: برای حفظ پاکی نژادی و فرهنگمان، همچون آلمان که با پاکسازی کشورش از نژاد سامی (یهودیت) جهان را شگفت‌زده کرد، غرور ملی در این مورد در بالاترین سطح خود به نمایش گذاشته شده است. آلمان همچنین نشان داد که برای نژاد‌ها و فرهنگ‌ها تقریباً غیرممکن است که با داشتن اختلافاتی که تا ریشه می‌رود،‌ بتوان متحد شد که این درسی خوب برای کشور ما هندوستان است.

هزاران کشمیری دستگیر و به زندان‌های سرتاسر هند منتقل شده‌اند. با رفع حکومت نظامی ترس راه‌اندازی یک حمام خون در کشمیر می‌رود. همین الان هم هر کشمیری که با سرپیچی از حکومت نظامی بیرون بیاید کشته می‌شود

من امیدوار بودم که آقای مودی با انتخاب دوباره به عنوان نخست‌وزیر، راه گذشته خود به عنوان وزیر ارشد هند و فرمانداری استان گجرات را کنار بگذارد؛ راهی که منجر شد او به دلیل جنایات سال2002 علیه مسلمانان محلی از سوی جهانیان به رهبری ناعادل شناخته شود و  از ویزای آمریکایی طبق قانون آزادی مذاهب آن کشور محروم شود. نخستین دوره آقای مودی به عنوان نخست‌وزیر هند با شکنجه مسلمانان، مسیحیان و  دالیت‌ها از سوی اوباش تندروی هندو یاد می‌شود. در منطقه اشغالی کشمیر ما شاهد خشونت دولت علیه کشمیری‌های بی‌دفاع بوده‌ایم. شاهد معرفی تفنگ‌های گلوله‌زنی در مقابله با معترضان جوانی بودیم که بر اثر شلیک بینایی خود را از دست دادند و صدها نفر کور شدند. در پنجم ماه اوت (چهاردهم مرداد ماه)، دولت مودی در حیرت‌انگیزترین اقدام خود با لغو ماده 370 و 35A قانون اساسی هند، وضعیت کشمیر اشغالی را تغییر داد. این اقدام حتی بر اساس قانون اساسی هند غیرقانونی است، اما مهم‌تر از آن، تخطی از راه‌کارهای شورای امنیت سازمان ملل‌متحد در مورد کشمیر  و همچنین توافق شیملا بین هند و پاکستان نیز به‌شمار می‌رود. 

از طرفی هند جدید آقای مودی انتخاب کرد که این کار را با حکومت نظامی در کشمیر و زندانی کردن مردم کشور در خانه‌هایشان و قطع تلفن، اینترنت و ارتباطات تلویزیونی و سانسور برنامه‌ها بدون اخبار بین‌الملل یا برنامه‌های محبوب انجام دهد. بعد از این محاصره هند دست به پاکسازی زده است: هزاران کشمیری دستگیر و به زندان‌های سرتاسر هند منتقل شده‌اند. با رفع حکومت نظامی ترس راه‌اندازی یک حمام خون در کشمیر می‌رود. همین الان هم هر کشمیری که با سرپیچی از حکومت نظامی بیرون بیاید کشته می‌شود.

اگر جهان کاری برای توقف تجاوز هند به کشمیر و مردمش انجام ندهد، عواقبی در انتظار همه جهانیان است؛ چراکه دو قدرت هسته‌ای به تقابل نظامی مستقیم بیشتر از همیشه نزدیک می‌شوند. وزیر دفاع هند از تهدیدی نه چندان در لفافه هسته‌ای علیه پاکستان سخن گفت و ابراز داشت که آینده سیاست «عدم اولین شلیک» در موضوع تسلیحات هسته‌ای بستگی به شرایط دارد. بیانیه‌های مشابهی همواره از سوی رهبران هندی ابراز می‌شود. پاکستان همواره با شک و تردید به سیاست «عدم اولین شلیک» هند چشم داشته است.

با افتادن سایه جنگ هسته‌ای بر سر جنوب آسیا، ما در می‌یابیم که هند و پاکستان برای آغاز گفتگو بر سر کشمیر، موضوعات مختلف استراتژیک و تجارت باید از ذهنیت مذاکره مجموع صفر خارج شوند. در موضوع کشمیر، گفتگوها باید شامل همه طرفین از جمله خود کشمیری‌ها باشد. ما گزینه‌های مختلفی آماده کرده‌ایم که ضمن احترام به حق خودمختاری کشمیری‌ها که قطع‌نامه‌های شورای امنیت و اولین نخست‌وزیر هند جواهر لعل نهرو، وعده آن را دادند، می‌توان روی آن‌ها کار کرد.

از مسیر مذاکره و گفتگو، طرفین می‌توانند به یک راه‌کار قابل اعتنا برای پایان دادن به چندین دهه رنج مردم کشمیر و حرکت به سمت ثبات و صلح مطلق در منطقه دست پیدا کنند. اما گفتگو صرفا زمانی می‌تواند آغاز شود که هند اقدام غیرقانونی ضمیمه کردن کشمیر را معکوس کند و به حکومت ‌نظامی در منطقه پایان دهد و نیروهای خود را به پادگان‌ها بازگرداند.

ضروری است که جامعه بین‌المللی فرای تجارت و مزایای تجاری خود فکر کند. جنگ‌ جهانی دوم صرفا به دلیل سکوت برای خوشامد مونیخ آغاز شد. تهدید مشابهی اکنون بر جهان سایه افکنده است، اما این بار این سایه سنگین تسلیحات هسته‌ای را بر دوش دارد.

از مسیر مذاکره و گفتگو، طرفین می‌توانند به یک راه‌کار قابل اعتنا برای پایان دادن به چندین دهه رنج مردم کشمیر و حرکت به سمت ثبات و صلح مطلق در منطقه دست پیدا کنند. اما گفتگو صرفا زمانی می‌تواند آغاز شود که هند اقدام غیرقانونی ضمیمه کردن کشمیر را معکوس کند و به حکومت ‌نظامی در منطقه پایان دهد و نیروهای خود را به پادگان‌ها بازگرداند.

ضروری است که جامعه بین‌المللی فرای تجارت و مزایای تجاری خود فکر کند. جنگ‌ جهانی دوم صرفا به دلیل سکوت برای خوشامد مونیخ آغاز شد. تهدید مشابهی اکنون بر جهان سایه افکنده است، اما این بار این سایه سنگین تسلیحات هسته‌ای را بر دوش دارد.