فوتبال ایران واقعا VAR دارد یا مسئولان شوخیشان گرفته؟
شوخی تلخ
آریا طاری
فوتبال ایران سالهاست که در عطش «عدالت» میسوزد. سالهاست که مربیان، بازیکنان و هواداران، ناکامیهای فنی و مدیریتی خود را پشت دیوار بلند اشتباهات داوری پنهان میکنند. در چنین فضایی، ورود سیستم کمکداور ویدئویی (VAR) نه به عنوان یک ابزار کمککننده، بلکه همچون منجی تبلیغ شد. فدراسیون فوتبال وعده داد که با آمدن این تکنولوژی، بساط حرف و حدیثها برچیده میشود و لیگ برتر ایران همتراز لیگهای معتبر جهان خواهد شد. اما حالا، در میانه فصل و در آستانه حساسترین مسابقه سال (دربی)، آنچه میبینیم نه تکنولوژی است و نه عدالت؛ بلکه کاریکاتوری مضحک از هر دو است.
آنچه امروز در ورزشگاههای ایران تحت عنوان VAR نصب شده، بیشتر شبیه به یک پروژه کاردستی دبیرستانی است تا یک سیستم نظارتی فیفا. اتفاقات اخیر، از گم شدن فیلمبردار در بازی شمسآذر گرفته تا خطکشیهای کج و معوج آفساید، نشان میدهد که ما نهتنها هنوز آماده پذیرش تکنولوژی نیستیم، بلکه با اجرای ناقص و آماتورگونه آن، بحران داوری را از اشتباه انسانی به بیکفایتی سیستمی ارتقا دادهایم.
بیایید روراست باشیم؛ آیا سیستمی که در ایران پیاده شده، واقعا VAR است؟ فلسفه وجودی کمکداور ویدئویی بر پایه سه رکن استوار است؛ تعداد بالای دوربینها برای پوشش تمام زوایا، کیفیت تصویر فوقالعاده بالا و نرمافزارهای پیشرفته برای آنالیز صحنه. آنچه در لیگ ایران میبینیم، هیچیک از این سه ویژگی را ندارد. ما در حال تماشای صحنههای آهسته با دوربینهای صداوسیما هستیم که خودشان سالهاست از استانداردهای پخش جهانی عقب ماندهاند. وقتی منبع تصویر (Source) بیکیفیت است، داورِ داخل اتاق VAR دقیقا چه چیزی را قرار است چک کند؟ پیکسلهای شطرنجی را؟
به نظر میرسد فدراسیون فوتبال بیشتر به دنبال تیک زدن گزینه VAR در کارنامه خود بوده تا اجرای واقعی آن. آنها میخواستند بگویند ما هم VAR داریم، فارغ از اینکه این جعبه، توخالی است
تصاویری که گاهی از مانیتور داور پخش میشود، یادآور فیلمهای عروسی دهه ۷۰ شمسی است. نویز تصویر، عدم وضوح در زوم کردن و فریمریت پایین باعث میشود تشخیص برخورد توپ با دست یا پای بازیکن، بیشتر به حدس و گمان شبیه باشد تا یقین. وقتی داور وسط مجبور میشود پنج دقیقه به یک صفحه نمایش کوچک زل بزند و در نهایت هم با تردید سوت بزند، یعنی ابزار کارآمد نیست. ما نام VAR را یدک میکشیم، اما در عمل، در حال بازبینی تلویزیونی با کیفیتی پایینتر از دوربین گوشیهای موبایل هستیم. این توهین به شعور مخاطب و جامعه فوتبال است.
یکی از جنجالیترین بخشهای این داستان، تکنولوژی خط آفساید است. در دنیای مدرن، سیستمهای نیمهخودکار و سنسورهای تعبیه شده در توپ و دوربینهای اختصاصی، میلیمترها را محاسبه میکنند. اما در ایران چه خبر است؟ ماجرا بیشتر شبیه به نقاشی با نرمافزار پینت ویندوز است. خطوطی که روی تصاویر بیکیفیت کشیده میشوند، اغلب پرسپکتیو درستی ندارند. زاویه دوربینها در بیشتر ورزشگاههای ایران (شاید به جز آزادی که آن هم در حال تعمیر است) اصلا برای آنالیز آفساید مناسب نیست. وقتی دوربین دقیقا روی خط آفساید نیست، هر خطی که نرمافزار رسم کند، دارای خطای دید خواهد بود.
اتفاقاتی که در بازیهای اخیر افتاده و گلهایی که میلیمتری مردود یا قبول شدهاند، با این کیفیت تصویر، هیچ اعتباری ندارند. وقتی نمیتوانید نقطه دقیق جدا شدن توپ از پای پاسور را به دلیل تاری تصویر تشخیص دهید و وقتی نمیتوانید انتهای بدن مدافع را به دلیل کیفیت پایین تفکیک کنید، رسم خط آفساید یک عمل نمادین و پوچ است. این وضعیت فقط بهانه جدیدی به دست تیمها داده تا مدعی شوند که خطها به نفع رقیب کج شدهاند. تکنولوژی که قرار بود شک را از بین ببرد، خود به بزرگترین منبع تولید شک تبدیل
شده است.
اگر بخواهیم نمادی برای وضعیت مدیریتی فوتبال ایران پیدا کنیم، اتفاقات بازی شمسآذر قزوین بهترین گزینه است. در کجای دنیای حرفهای فوتبال، در لیگی که ادعای حرفهای بودن دارد و میلیاردها تومان در آن جابهجا میشود، فیلمبردار یکی از دوربینهای اصلی VAR وسط بازی قهر میکند و میرود؟ این اتفاق فراتر از یک اشتباه فردی است؛ این نشانه فروپاشی ساختار است. وقتی زیرساخت انسانی و فنی فراهم نیست، آوردن تجهیزات چه سودی دارد؟ در همان لحظات غیبت فیلمبردار بود که صحنه مشکوک در محوطه جریمه شمسآذر رخ داد. داور باید چه میکرد؟ به مربیان میگفت:«شرمنده، آقای فیلمبردار رفته دستشویی یا چای بخورد؟»
این حادثه نشان داد که VAR در ایران نه یک سیستم یکپارچه، بلکه مجموعهای از قطعات ناسازگار است که با چسب و ریسمان به هم وصل شدهاند. صداوسیما ساز خودش را میزند، فدراسیون ساز خودش را، و شرکتهای پیمانکار هم در این میان سرگردانند. این سطح از آماتوریسم در قرن بیستویکم، آن هم در فوتبالی که مدعی آقایی در آسیاست، مایه شرمساری است. ما حتی نمیتوانیم نیروی انسانی را مدیریت کنیم که سر پستش بماند، آن وقت انتظار داریم آفساید نیمهخودکار را اجرا کنیم؟
حالا با این کولهبار از مشکلات، به استقبال دربی میرویم. مسابقهای که حتی با بهترین داوران و تکنولوژیها هم همواره آبستن حاشیه است. حال تصور کنید دربی با این «شبه VAR» برگزار شود. هواداران استقلال و پرسپولیس همین حالا هم معتقدند VAR در بازیهای قبلی علیه آنها بوده است. با هر سوت مشکوک در دربی و هر بازبینی طولانی، این ذهنیت تقویت میشود که «اتاق VAR دارد نتیجه را مهندسی میکند.»
در کجای دنیای حرفهای فوتبال، در لیگی که ادعای حرفهای بودن دارد و میلیاردها تومان در آن جابهجا میشود، فیلمبردار یکی از دوربینهای اصلی VAR وسط بازی قهر میکند و میرود؟ این اتفاق فراتر از یک اشتباه فردی است؛ این نشانه فروپاشی ساختار است
سیستم فعلی VAR در دربی، نهتنها آتش را خاموش نمیکند، بلکه مثل بنزین روی آتش تعصبات کورکورانه عمل خواهد کرد. فدراسیون با اصرار بر استفاده از این سیستم ناقص در چنین بازی بزرگی، ریسک بزرگی کرده است. اگر اشتباه فاحشی رخ دهد که VAR به دلیل کیفیت پایین نتواند آن را اصلاح کند، اعتبار نداشته داوری ایران برای همیشه دفن خواهد شد.
نمیتوان از این ماجرا نوشت و به جنبههای مالی و مدیریتی آن اشاره نکرد. سوال اینجاست، چرا این سیستم ناقص با این عجله وارد شد؟ آیا فشارهای AFC بود یا نمایش مدیریتی آقای تاج و همکاران؟ به نظر میرسد فدراسیون فوتبال بیشتر به دنبال تیک زدن گزینه VAR در کارنامه خود بوده تا اجرای واقعی آن. آنها میخواستند بگویند ما هم VAR داریم، فارغ از اینکه این جعبه، توخالی است. قراردادها شفاف نیست، تجهیزات مشخصا از برندهای درجه یک و کامل نیستند (یا اگر هستند، زیرساخت استفاده از آنها فراهم نیست) و آموزش داوران هم در دورههای فشرده و ناکافی خلاصه شده است.
اینکه ما تجهیزات را اجاره کنیم یا با حداقل امکانات سر کنیم، نامش صرفهجویی نیست؛ نامش رفع تکلیف است. فوتبالی که باشگاههایش صدها میلیارد تومان هزینه بازیکن میکنند، چطور نمیتواند چند میلیون دلار برای زیرساخت اساسی داوری هزینه کند؟ پاسخ روشن است؛ چون در فوتبال ایران، شو آف و نمایش دادن، خریدار بیشتری نسبت به کار زیربنایی دارد.VAR ابزاری شده برای مدیران که پشت آن پنهان شوند و بگویند ما تکنولوژی روز دنیا را آوردیم، در حالی که ما فقط لاشه تکنولوژی را به ایران آوردهایم.
اتفاقات اخیر داوری و ماجراهای طنزآمیز VAR در لیگ برتر، زنگ خطری بلند برای فوتبال ایران است. ادامه این روند با این کیفیت تصویر، با این خطکشیهای مشکوک و با این نیروی انسانی غیرحرفهای، خیانت به فوتبال است. آقایان مسئول! VAR فقط چند دوربین و یک مانیتور نیست؛ VAR یک اکوسیستم است که شامل دوربینهای باکیفیت تلویزیونی، کارگردانی حرفهای، داوران آموزشدیده مسلط و اینترنت و زیرساخت قوی است. وقتی شما هیچکدام از اینها را ندارید و فقط اسم VAR را یدک میکشید، در واقع دارید عدالت را به سخره میگیرید.
ادامه دادن با این وضعیت، یعنی دعوت رسمی از بحران و آشوب به استادیومها. فوتبالی که فیلمبردارش وسط بازی غیب میشود، نباید ادعای VAR داشته باشد. این تکنولوژی برای کمک به داوران است، نه برای اینکه داور بیچاره را وسط زمین با یک مانیتور خاموش یا تصویر تار تنها بگذارید تا فحش بخورد. این شبه VAR را جمع کنید یا قبل از اینکه در دربی، فاجعهای جبرانناپذیر رقم بزند، فکری به حال آن بکنید!
دیدگاه تان را بنویسید