زمان؛ واژهای که در فدراسیون فوتبال معنا ندارد؛ ماههای فراموشی

نگار رشیدی
به نظر میرسد تیم ملی فوتبال زنان دست به هر کاری بزند و هر افتخاری را به دست بیاورد، برای اینکه نظر فدراسیون را جلب کند کافی نیست. تیمی که سالها در سایه فراموشی سعی کرده خودش را زنده نگه دارد و از دور خارج نشود اما هر بار این سایه وسیعتر میشود و موفقیتهای زنان را در تاریکی خود میبلعد. هرچند نمیشود از فدراسیونی که حتی نسبت به تیم ملی مردانش که سهمیه جام جهانی را گرفته کماهمیت است انتظار داشت که نگاهی جدی به تیم زنانش داشته باشد. به هر حال تیمهای زنان و مردان رشتههای مختلف هیچوقت در دو کفه ترازو با هم برابر نشدند و بعید به نظر میرسد که این اتفاق هم به این زودیها رقم بخورد.
به تیم ملی زنان برگردیم؛ تیمی که حدود دو ماه پیش بعد از یک خانه تکانی در کادر فنی با هدایت مرضیه جعفری که برای نخستین بار روی نیمکت تیم ملی مینشست، راهی انتخابی جام ملتها آسیا شد و با صعود به این رقابتها، کاری بزرگ و ارزشمند انجام داد. این اتفاق به این دلیل اهمیت زیادی دارد که تیم زنان طی چند سال اخیر سقوط آزادی تلخ را تجربه کرده بود و به هیچ حریفی نه نمیگفت. اما آنها در شرایطی که کشور درگیر بحران جنگ بود دست از تلاش نکشیدند و برای انتخابی جام ملتها آماده شدند. مزد این تلاش هم دومین صعود تاریخ فوتبال زنان به جام ملتها بود.
زمانی که جعفری به عنوان یک چهره نجاتبخش انتخاب شد، تیم ملی زنان در ۱۲ بازی متوالی رنگ برد را ندیده بودند. جعفری درنهایت نقش خود را به خوبی ایفا کرد و توانست لبخند را بار دیگر بر لب فوتبالدوستان بیاورد. همین عملکرد باعث شد که بسیاری این تصور را داشته باشند که جعفری در ادامه راه هم همراه تیم ملی خواهد بود و در جام ملتهای آسیا کنار خط دیده خواهد شد. اما جعفری که قراردادش تا پایان انتخابی جام ملتها بود، برای ادامه همکاری وارد مسیر پر از دستانداز شد تا نگرانیها برای آینده تیم ملی از نو شکل بگیرد.
در این باره بهتر است کمی به عقب برگردیم؛ به زمانی که جعفری هدایت تیم ملی را با قراردادی کوتاهمدت بر عهده گرفت. از همان مشخص بود که اولویت جعفری تیم باشگاهیاش یعنی خاتون است. تیمی که هر ۱۱ قهرمانیاش را با هدایت جعفری به دست آورده و امضای او را پای عنوان «پرافتخارترین تیم باشگاهی زنان ایران» میبیند. تیمی که با جعفری در آسیا درخشید و فصل آینده بار دیگر باید در لیگ قهرمانان به میدان برود و این بار هدفهای بزرگتری را دنبال میکند. در این شرایط نه جعفری حاضر است تیم باشگاهی خود را تنها بگذارد و نه خاتون میخواهد سرمربی موفق خود را از دست بدهد. از سوی دیگر در بین تمام مربیهای حاضر در فوتبال زنان نیز کسی نیست که بتواند چه بر مسند هدایت تیم ملی بنشیند یا خاتون را در مسیر رسیدن به اهدافش هدایت کند.
نکته مهم اینجاست که بر اساس قانون، یک نفر نمیتواند همزمان هم در تیم ملی و هم در تیم باشگاهی مربیگری کند. به همین خاطر هم این بحث مطرح شد که استثنائا قانون برای جعفری اجرا نشود و او بتواند هر دو تیم را هدایت کند. حتی مهدی تاج رییس فدراسیون فوتبال که تلاش میکند خودش را از انتقادات دور نگه دارد نیز به صورت غیررسمی با این موضوع موافقت کرده اما آنچه که باعث میشود جعفری را روی نیمکت دو تیم ببینیم، اعلام رسمی آقای رییس است؛ اتفاقی که هنوز نیفتاده و در شرایطی که فدراسیونیها جعفری را تحت قرارداد با تیم ملی میدانند، خبری از حضور رسمی او در این تیم نیست. این در حالی است که فصل جدید لیگ برتر زنان آغاز شده و شنیده میشود که جعفری برای مشخص شدن وضعیتش تهدید به استعفا و کنارهگیری از تیم ملی کرده است.
اگر همین روزها حضور جعفری در هر دو تیم رسمی نشود و او تیم ملی را ترک کند، اوضاع چه برای فدراسیون و چه برای تیم زنان بحرانی خواهد شد. تاج خودش خوب میداند که گزینهای بهتر از جعفری برای هدایت تیم ملی وجود ندارد. به این ترتیب دلیل مشخصی برای این تعلل دیده نمی شود. تیم ملی زنان کمتر از ۶ ماه دیگر باید در تورنمنتی (جام ملتهای آسیا) به میدان بروند که در آن باید با استرالیا، کره جنوبی و فیلیپین دیدار کنند. نبردهایی دشوار که چه جعفری بالای سر تیم باشد و چه یک مربی دیگر، باید از الان برای تقابل با آنها برنامهریزی کند. همانطور که اشاره شد حدود دو ماه از صعود تیم ملی میگذرد و فدراسیون هنوز نتوانسته تصمیم قاطع و نهایی خود را درباره تیم زنان بگیرد. دود این فرصتسوزیها به چشم تیم ملی میرود و باعث میشود که کادر فنی در شرایطی سختتر تیمش را آماده این آوردگاه مهم کند. باید دید فدراسیون سرانجام چه زمانی به خودش میآید و تکلیف تیمی که انگیزه زیادی برای درخشش دارد را روشن میکند.
دیدگاه تان را بنویسید