درست از همان موقع که گل گهر در قامت یک تیم مدعی به لیگ بیست و دوم معرفی شد، نتایج این تیم تغییر کردند. شکست روبه‌روی پرسپولیس در خانه، اصلا امیدوارکننده نبود.

با این حال تیم قلعه‌نویی هنوز می‌توانست با بردن مهدی رحمتی و آلومینیوم، به فاصله دو امتیازی صدر جدول برسد و نیم‌فصل اول را در رده فوق‌العاده دوم به پایان ببرد. با این حال نتیجه آن بازی، یک تساوی سرد و کم‌رمق بود. نیم‌فصل اول برای گل گهری‌ها این‌طور تمام شد. آنها در شروع نیم‌فصل دوم لیگ به مصاف تراکتور رفتند و دو امتیاز دیگر را هم از دست دادند. البته که تساوی با تیم خمز نتیجه بدی نیست اما عوض کردن پیروزی با تساوی، اتفاق خوبی برای این تیم نبود.

حالا تیمی که می‌توانست خودش را به دو امتیازی پرسپولیس برساند، در جدول رده‌بندی لیگ برتر 6 امتیاز با این تیم فاصله دارد. 6 امتیازی که جبران کردنش در نیم‌فصل دوم اصلا کار ساده‌ای نخواهد بود. این لغزش‎ها، اصلا نشانه خوبی برای امیر قلعه‌نویی نیستند. اگر او واقعا سودای قهرمانی با گل گهر را در سر دارد، نباید به همین سادگی امتیازها را از دست بدهد. چراکه همین امتیازهای از دست رفته در طول فصل برایش دردسرساز خواهد شد.

 از این گذشته، هیچ‌کس به یاد نمی‌آورد که او آخرین بار چه زمانی پشت میکروفون‌ها در کنفرانس خبری دیده شده است. ژنرال به صورت چرخشی از دستیارها در کنفرانس‌ها استفاده می‌کند و اساسا به مصاحبه کردن تن نمی‌دهد. آن هم در حالی که بدون تردید این وظیفه کلیدی یک سرمربی در لیگ برتر است که پاسخگوی خبرنگارها باشد.

آیا واقعا قلعه‌نویی با این روحیه کاندیدای هدایت تیم ملی شده است؟ مردی که دیگر حس و حال رفتن به کنفرانس را ندارد، از انرژی لازم برای پروژه سنگینی مثل تیم ملی برخوردار است؟ شاید یکی از دلایل عجله نکردن فدراسیون برای انتخاب سرمربی تیم ملی، ایرانی بودن گزینه مدنظر آنها باشد. اینکه آنها منتظرند لیگ ادامه پیدا کند و فعلا هیچ‌کس را از تیمش جدا نکنند. با این حال نباید بیش از حد به گزینه‌هایی مثل قلعه‌نویی تکیه کرد.

او مربی خوبی است و سابقه درخشانی هم در لیگ برتر دارد اما بخش مهمی از این سابقه در گذشته رقم خورده و در زمان حال خبری از آن نیست. امیر در بهترین سال‌های دوران مربیگری و وقتی هنوز کوهی از انگیزه بود، در تیم ملی شکست خورد. چطور بعضی‌ها توقع دارند او در چنین شرایطی، یک ناجی برای تیم ملی ایران باشد؟ او آخرین بار در لیگ دوازدهم جام قهرمانی را به دست آورده و بعد از آن، برنده هیچ جامی نشده است.

آیا واقعا پاداش یک دهه بدون جام در فوتبال ایران، رسیدن به نیمکت تیم ملی است؟ شاید اگر گل گهر همین حالا در صدر جدول رده‌بندی لیگ قرار داشت، می‌شد به امیر فکر کرد اما تیم او مثل همیشه در دیدارهای حساس، موفق ظاهر نشده است. تیمی که این‌چنین در اولین نبردهای تعیین‌کننده دچار لغزش می‌شود، شانس چندانی برای موفقیت در لیگ برتر ندارد.