سالاد نیم‌فصل!

حالا که نیم‌فصل اول لیگ برتر رسما به پایان رسیده و بعضی تیم‌ها به تعطیلات بسیار کوتاه چند روزه رفته‌اند، بد نیست مروری دقیق از نیم‌فصل اول لیگ برتر بیست و دوم داشته باشیم. نیم‌فصل عجیبی که یک دوره از جام جهانی از وسط آن عبور کرد و غیبت تماشاگرها آن را به شدت تحت تاثیر قرار داد. لیگ برتر در این فصل هم لیگ کم گلی بوده و کم‌تر هوادارها را به وجد آورده اما تیم‌ها از نظر فنی، حرف‌هایی برای گفتن در این فصل داشته‌اند.

آریا طاری

 

تزریق خارجی‌ها به نیمکت

یکی از اولین ماجراهای مهم این فصل از لیگ برتر، اضافه شدن سه مربی سرشناس خارجی به نیمکت‌ها بود. در حقیقت چند باشگاه حاضر شدند هزینه خوبی انجام بدهند تا سطح تیم‌شان را به لحاظ فنی بالا ببرند. سپاهان به سراغ ژوزه مورایس رفت. مردی که در چند باشگاه بزرگ دنیای فوتبال با مورینیو کار کرده بود و در آسیا نیز موفقیت‌های قابل توجهی داشت. تراکتوری‌ها نیز قربان بردی‌اف را جذب کردند. چهره سرشناس فوتبال روسیه، هدایت تیم‌های زیادی را در این کشور بر عهده داشته و اساسا یک مربی تیم‌ساز است. خارجی بعدی لیگ نیز ریکاردو ساپینتو بود که جانشین فرهاد مجیدی در تیم قهرمان لیگ برتر شد. مرد پرجنب و جوش و پرانگیزه کنار زمین، حالا به تازگی اولین نیم‌فصل را در فوتبال ایران پشت سر گذاشته است. ساپینتو و تیمش اولین جام فصل را نیز با بردن سوپرجام از آن خودشان کردند.

هوادارها، آمدند و رفتند

ماجراهای تماشاگرها و این فصل از لیگ برتر هم ماجراهای عجیبی بوده است. بالاخره در این فصل بحران کرونا را پشت سر گذاشتیم و راه برای ورود هوادارها به ورزشگاه‌های مختلف هموار شد. استقبال خوبی هم از بازی‌ها به عمل آمد. در چند شهر حتی بانوان نیز وارد ورزشگاه شدند و اساسا جو جذاب و متفاوتی در استادیوم‌ها شکل گرفت. این ماجرا در حال جلو رفتن بود و انتظار می‌رفت رکورد حضور تماشاگر در یک فصل از لیگ برتر جابه‌جا شود اما دوباره موانعی بر سر حضور تماشاگرها ایجاد شد و بخش بسیار زیادی از نیم‌فصل اول روبه‌روی سکوهای خالی انجام گرفت. اتفاقی که بدون تردید تاثیر مخرب بسیار زیادی روی کیفیت بازی‌های لیگ برتر ایران دارد.

تغییرات؛ کم‌تر از همیشه

باشگاه‌ها در بیست و دومین دوره از لیگ برتر، اساسا صبر بیشتری مقابل تغییر مربی از خودشان نشان دادند و با اولین نتایج بد به سراغ تغییر سرمربی و ایجاد شوک در تیم نرفتند. اولین مربی برکنارشده این فصل لیگ رضا پرکاس بود که بعد از 6 هفته، جای خودش را به فیروز کریمی داد. خود فیروز البته تنها در پنج بازی سرمربی نفتی‌ها به شمار می‌رود و پس از آن استعفا کرد تا ادسون تاوارز برزیلی جانشین او شود. در پایان هفته یازدهم لیگ، تراکتوری‌ها با قربان بردی‌اف قطع همکاری کردند. اتفاقی که دلیلش هیچ‌وقت مشخص نشد. شاید دلیل اصلی این اتفاق، پیشنهادی بود که از باشگاه سوچی روسیه برای بردی‌اف ارسال شد. رضا مهاجری نیز از نفت مسجدسلیمان رفت و ابراهیم اشکش جای او را گرفت. در حقیقت از 16 باشگاه حاضر در این فصل از لیگ برتر، فقط سه تیم در نیم‌فصل اول سرمربی‌شان را عوض کرده‌اند و این، آمار بسیار خوبی به نظر  می‌رسد.

هر بازی، کم‌تر از دو گل

این حقیقت را باید بپذیریم که آمار گلزنی در فوتبال ایران به معنای واقعی کلمه افتضاح است. میانگین گل رد و بدل شده به ازای هر بازی در فوتبال ایران عدد 1.85 را نشان می‌دهد. در حقیقت در هر بازی از لیگ برتر حتی دو گل هم زده نمی‌شود و این اصلا پذیرفتنی نیست. بیشتر تیم‌های لیگ برتر ایران با رویکرد بسیار تدافعی بازی می‌کنند و خیلی از تیم‌ها اساسا بعد از زدن گل اول، کاملا عقب می‌کشند و به دفاع مطلق فرو می‌روند. همین فلسفه و سبک بازی موجب شده که آمار گلزنی در لیگ برتر بسیار پایین باشد. در این لیگ، هفته‌هایی داشتیم که مجموع گل‌ها در آن به زحمت به تعداد بازی‌ها رسیده است. این آماری است که در درازمدت اقبال عمومی نسبت به این لیگ را به حداقل خواهد رساند.

نفت مسجدسلیمان، یک آمار باورنکردنی

یکی از عجیب‌ترین داستان‌های این فصل لیگ برتر، متعلق به نفت مسجدسلیمان است. تیمی که فصل را عالی شروع کرد و مدام مورد تحسین قرار گرفت. آنها یک تیم هجومی با فوتبال جذاب بودند اما درست از بازی مقابل نساجی به بعد، تبدیل به کیسه بوکس تیم‌های لیگ برتری شدند. نفت مسجدسلیمان آمارهای زیادی را در لیگ برتر تغییر داد. بدون شک اگر این تیم نبود، میانگین گلزنی در لیگ از این هم کم‌تر می‌شد! زردها در این فصل چهار گل از نساجی و سپاهان و پنج گل از ذوب آهن و گل گهر دریافت کرده‌اند تا بدترین شکست‌های خانگی و خارج از خانه را با اقتدار به خودشان اختصاص بدهند. این تیم که با پنج شکست متوالی رکوردهای باخت‌های پیاپی لیگ هم هست، در 15 بازی 35 گل خورده تا بدترین میانگین گل خورده به ازای هر بازی در تاریخ لیگ برتر را به خودش اختصاص بدهد. با این روند آنها در این فصل بدترین آمارهای دفاعی همه تاریخ لیگ را خلق خواهند کرد.

نبردهای 6 گله

پرگل‌ترین بازی‌های این فصل لیگ برتر، 6 گل داشته‌اند. نبرد جذاب تراکتور و سپاهان با برتری چهار بر دو تیم مورایس همراه شد تا یکی از زیباترین بازی‌های این فصل لیگ رقم بخورد. دقیقا یک هفته بعد از این بازی، پای یک اصفهانی دیگر در ساخته شدن یک نتیجه پرگل وسط بود. این بار ذوب آهن توانست با نتیجه پنج بر یک نفت مسجدسلیمان را شکست بدهد. در آخرین هفته نیم‌فصل نیز یک برد بسیار جذاب و یک‌طرفه برای پرسپولیس به دست آمد. تیمی که در آزادی پنج گل به نساجی زد تا قهرمانی نیم‌فصل را در اوج اقتدار به دست بیاورد. آنها البته یک بار هم دروازه‌شان را مقابل تیم مطهری باز شده دیدند.

ببرها و نبازها

رکورد بیشترین برد متوالی در این فصل از لیگ برتر به پرسپولیس اختصاص دارد. تیمی که در فاصله هفته‌های سوم تا ششم، برنده چهار بازی پیاپی شد و خودش را خیلی زود در قامت یک تیم مدعی تثبیت کرد. استقلال ساپینتو هم در این فصل رکورد جالبی دارد. آنها 13 بازی متوالی بدون شکست را پشت سر گذاشته‌اند و از این حیث رکورددار هستند. این تیم در اولین و آخرین بازی نیم‌فصل شکست خورد و بین این دو بازی در هیچ نبرد دیگری به عنوان تیم بازنده از زمین مسابقه خارج نشد.

علیرضا بیرانوند با کلین شیت در 10 مسابقه، رکورددار بسته نگه داشتن دروازه در فوتبال ایران به شمار می‌رود. باشگاه مس رفسنجان هم البته در این فصل 10 کلین‌شیت داشته اما این کار را با دو سنگربان مختلف انجام داده است

آمار فاجعه، آمار درخشان

عملکرد مهاجم‌ها در این فصل از لیگ برتر اصلا عملکرد خوبی نبوده است. 15 هفته از لیگ برتر سپری شده و بهترین گلزنان این فصل فقط 6 گل زده دارند. آماری که در قیاس با استانداردهای جهانی فاجعه به نظر می‌رسد. یکی از این دو گلزن هم از فوتبال ایران رفته اما بعد از چند هفته هنوز صدرنشینی مشترک جدول گلزنان را از دست نداده است! فعلا محمد عباس‌زاده کاندیدای اول آقای گلی لیگ برتر است و محبی و یامگا نیز او را تعقیب می‌کنند. برخلاف آمار گلزن‌ها، آمار بهترین پاسورها در این فصل درخشان بوده است. ریکاردو آلوز با هشت پاس گل در یک نیم‌فصل، رکورد جالبی را به نام خودش ثبت کرده و مهدی ترابی و فرشاد احمدزاده نیز هر کدام پنج پاس گل به هم‌تیمی‌ها داده‌اند.

لیگی با سه صدرنشین

این فصل از لیگ برتر تا امروز سه صدرنشین مختلف داشته است. اولین صدرنشین لیگ سپاهان بود که در سه هفته اول بسیار خوب کار کرد و صدر جدول رده‌بندی را از دست نداد. از هفته چهارم به بعد اما دیگر خبری از صدرنشینی سپاهان نبود و پرسپولیس در بالاترین رده جدول قرار گرفت. گل گهر نیز با امیر قلعه‌نویی یک هفته به صدر جدول رسید اما در مجموع پرسپولیس با 11 هفته صدرنشینی از این حیث بهترین تیم لیگ بوده است. این تیم فعلا نیم‌فصل را با قهرمانی تمام کرده است.

بیرو، سلطان کلین‌شیت

علیرضا بیرانوند با کلین شیت در 10 مسابقه، رکورددار بسته نگه داشتن دروازه در فوتبال ایران به شمار می‌رود. باشگاه مس رفسنجان هم البته در این فصل 10 کلین‌شیت داشته اما این کار را با دو سنگربان مختلف انجام داده است. بعد از بیرو و آمار جذابی که خلق کرده، پورحمیدی با 9 کلین شیت در رده دوم این فهرست دیده می‌شود. سنگربانی که یک فصل رویایی را در تیم مهدی رحمتی پشت سر گذاشته و یکی از بهترین گلرهای این فصل لیگ بوده است. جایگاه‌های بعدی این فهرست نیز به کریستوفر کنت و حسین حسینی با هشت کلین شیت اختصاص دارد.

تیم جذاب آقای ژنرال

یکی از جذاب‌ترین تیم‌های این فصل لیگ، گل گهر سیرجان بوده است. آنها توانسته‌اند در 11 بازی از 15 بازی‌شان در لیگ برتر گل بزنند. این دستاورد جذاب، برای سه باشگاه هوادار، نساجی و تراکتورسازی نیز رقم خورده است. پرسپولیس صدرنشین در 10 و استقلال در 9 بازی گل زده‌اند. نقطه مقابل جذابیت گل گهر، بدون شک مس‌های لیگ برتر هستند. مس رفسنجان فقط در 6 و مس کرمان فقط در چهار بازی این فصل موفق به گلزنی شده‌اند. آماری که آنها را به تیم‌های خسته‌کننده این فصل لیگ برتر تبدیل می‌کند.

یکی از اولین ماجراهای مهم این فصل از لیگ برتر، اضافه شدن سه مربی سرشناس خارجی به نیمکت‌ها بود. یکی از این خارجی‌ها ریکاردو ساپینتو بود که با تیمش اولین جام فصل را نیز با بردن سوپرجام از آن خودشان کردند

وی.ای.آر، رویای دور و دراز

 بر اساس وعده چند ماه قبل وزیر ورزش و جوانان، وی.ای.آر باید از شروع نیم‌فصل دوم در لیگ برتر به کار گرفته می‌شد اما خیلی خوب می‌دانیم که این فقط یک وعده و یک رویای دور و دراز است. کاملا بعید به نظر می‌رسد که در ادامه این فصل نیز از کمک‌داور ویدئویی استفاده شود. احتمالا برای استفاده از این تکنولوژی در فوتبال ایران به شکل مطلوب و کامل، باید تا فرارسیدن فصل بعدی رقابت‌های لیگ برتر صبر کنیم. البته اگر در آن زمان هم همه چیز به یک آینده نامشخص و وعده‌های بی سرانجام بعدی گره نخورد.