آریا رهنورد

در زمین فوتبال، معمولا این بازیکن‌ها هستند که سهم بیشتری از تشویق‌ها و ستایش‌ها دارند اما نقش مربیان در ساخت یک تیم، از هر نقش دیگری پررنگ‌تر به نظر می‌رسد. این مربیان هستند که به ایده‌های اولیه بال و پر می‌دهند و در نهایت آن ایده‌ها را در زمین پیاده می‌کنند. در این گزارش، به مرور وضعیت 6 مربی می‌پردازیم که به دلایل مختلف این روزها در فوتبال ایران خبرساز هستند. چهره‌هایی که قرار است روز یا روزهای بسیار سرنوشت‌سازی را پشت سر بگذارند.

وقتی فرهاد «تبرئه» می‌شود

استفاده از چند بازیکن ذخیره در دیدار حذفی با نساجی، هنوز هم موجب انتقادهایی از فرهاد مجیدی می‌شود. خیلی‌ها باور دارند این مربی بازی خوبی را برای «جدی نگرفتن» انتخاب نکرده و باعث از دست رفتن یک جام شده است. جالب اینجاست که در انگلیس نیز به همین دلیل از مربی محبوب فرهاد یعنی پپ گواردیولا انتقاد می‌شود. او روبه‌روی لیورپول به چند مهره اصلی استراحت داد و گلر دوم تیمش را روی خط دروازه گذاشت. حالا شاید بتوان بهتر دلیل تصمیم فرهاد را درک کرد. به هر حال مهره‌های جوان‌تر نیز در مقطعی از فصل به انگیزه و اشتیاق برای ادامه دادن نیاز دارند. این مهره‌ها دکوری نیستند و نباید برای همیشه به نیمکت دوخته شوند. شاید تیم در چنین مسابقه‌ای شکست بخورد و ناکام شود اما این جوان‌ترها تجربه فوق‌العاده‌ای برای آینده به دست می‌آورند. نه علیرضا رضایی دیدار با نساجی را فراموش می‌کند و نه زک استفن تجربه روبه‌رو شدن با لیورپول را از یاد می‌برد. به هر حال ماجرای پپ برای تبرئه فرهاد کافی به نظر می‌رسد. هرچند که مجیدی باید جدا از مسائل دیگر، مصاحبه کردن را هم از این سرمربی اسپانیایی یاد بگیرد. جمله‌ای شبیه «اگر گل سالم نبود، دیگر مربیگری نمی‌کنم!» هرگز بر زبان یک مربی بزرگ مثل گواردیولا جاری نشده و نخواهد شد.

دراگان و یک جلد تاریخی

رسانه‌ها اخیرا یک قاب کاملا کی‌روشی از دراگان اسکوچیچ شکار کرده‌اند. دراگان در دفتر کارش، جلد روزنامه سان انگلیس را بعد از قرعه‌کشی جام جهانی به دیوار چسبانده است. «خداروشکر، مردان ایرانی!». این عبارت روی جلد روزنامه سان البته بیشتر از آن‌که برای تحقیر تیم ملی ایران باشد، یک جور بازیگوشی کلامی با یک آهنگ آمریکایی برای نشان دادن دو همگروه انگلیس در جام جهانی است. با این وجود از لحن این تیتر این‌طور برمی‌آید که انگلیسی‌ها حسابی از روبه‌رو شدن با ایران ذوق‌زده هستند. به سبک و سیاق کی‌روش که زمانی برای انگیزه دادن به پسرانش عکس سرمربی کره را به دیوار رختکن چسبانده بود، حالا اسکوچیچ هم این تیتر را به عنوان یک انگیزه قوی در کنار خودش نگه داشته است. مردی که البته این روزها به دلیل مشکلات مالیاتی فدراسیون، نمی‌تواند ایران را ترک کند. جالب اینکه در چنین شرایط اسفباری و در حالی که یکی از اعضای فدراسیون دستگیر شده و حساب‌های این نهاد هم مسدود هستند، حرف زدن از جذب مربی بزرگ خارجی هم در نوع خودش اوج ساده‌لوحی برخی افراد را به نمایش می‌گذارد. افرادی که ظاهرا هیچ شناختی از شرایط خاص فدراسیون و مشکلات مالی بزرگ این نهاد ندارند.

کریم؛ همه جا و هیچ جا

هیچکس نمی‌داند آینده کریم باقری در تیم ملی چه خواهد شد اما بر مبنای گزارشی که به صورت رسمی نیز تایید نشده و هنوز اطلاعات کاملی از صحت آن در دسترس نیست، هر بار نشستن روی نیمکت تیم ملی حدود صد میلیون درآمد برای کریم باقری دارد. به همین خاطر فدراسیون در مورد تمدید قرارداد او با تردید روبه‌رو شده است. کریم باقری نام بزرگی برای فوتبال ایران است و یکی از بهترین بازیکنان تاریخ این فوتبال به شمار می‌رود اما آیا واقعا حضورش در تیم ملی به اندازه این رقم‌ها موثر است؟ اصلا کریم چطور می‌تواند حضور همزمان در پرسپولیس و تیم ملی را کنترل کند؟ طبیعتا یک مربی چه در رده باشگاهی و چه رده ملی، وظایف بسیار سنگینی دارد و این حضور همزمان اصلا به سود هر دو تیم نخواهد بود. به نظر می‌رسد باقری بیشتر نقشی شبیه یک ناظم در اردوها ایفا می‌کند و مسئولیتش در داد زدن سر بازیکن‌ها خلاصه می‌شود. اگر واقعا این‌طور باشد، بهتر است او همین حالا از تیم ملی جدا شود و دیگر در اطراف این تیم دیده نشود.

فرزاد؛ نسل تازه‌نفس

دومین جدال از مرحله نیمه‌نهایی جام حذفی، امروز بین مس کرمان و نساجی در استادیوم آزادی برگزار می‌شود. سرمربی مس در این مسابقه، چهره آشنای ترکیب این تیم در سال‌های گذشته یعنی فرزاد حسین‌خانی است. هافبکی با موهای بلند و جنگجویی ذاتی که همه سال‌های دوران فوتبالش را در باشگاه مس سپری کرد. او به عنوان یک بازیکن جوان راهی مس شد و بعدها برای مدت طولانی بازوبند کاپیتانی این تیم را به بازو بست. حسین‌خانی از اواسط دهه 70 تا اواخر دهه 90، حدود 22 سال برای مس به میدان رفت و چیزی فراتر از یک بازیکن برای این باشگاه بود. او در آخرین ما‌ه‌های بازی، مدتی بازیکن-مربی باشگاه مس بود، سپس یک فصل در مس نوین کرمان کار کرد و حالا هدایت مس را در لیگ دسته یک بر عهده گرفت است. مس در این فصل با حضور حسین‌خانی، عملکردی فراتر از حد انتظار داشته است. آنها توانسته‌اند به جمع چهار تیم برتر جام حذفی برسند. اتفاقی که برای هیچکدام از تیم‌های بزرگ و مدعی استقلال، پرسپولیس، سپاهان، تراکتور و فولاد رخ نداده است. مس می‌تواند امروز برای دومین بار در تاریخش به فینال جام حذفی برسد. هدف مهم‌تر آنها اما صعود به رقابت‌های لیگ برتر است. نارنجی‌ها با ایستادن در رده دوم جدول، شانس خوبی برای قطعی کردن این صعود دارند و فاصله ایده‌آلی نیز با تیم سوم ایجاد کرده‌اند.

ساکت؛ به دنبال دبل

در طول تاریخ، مربیان کمی در فوتبال ایران موفق به قهرمانی در دو دوره جام حذفی شده‌اند و ساکت الهامی قصد دارد این کار را انجام بدهد. او در صورت شکست دادن حسین‌خانی و تیمش در جدال جذاب امروز، دومین تجربه حضور در فینال حذفی را به دست خواهد آورد. الهامی که یک بار با تراکتور این جام را فتح کرده، مسیر بسیار سختی برای رسیدن به این مرحله داشته و قبل از استقلال، تیمی مثل سپاهان را نیز از جام کنار زده است. کاری که او در نساجی انجام داده، فقط از مربیان سختکوش و جنگجو برمی‌آید. تیمی که بدون حتی یک مسابقه خانگی در این فصل، تسلیم نشده و حالا مدعی اصلی قهرمانی در جام حذفی به شمار می‌رود. الهامی با روحیه‌ای که دارد، به خوبی تیمش را برای رسیدن به موفقیت تهییج می‌کند. با این وجود او باید مراقب باشد تا مثل گذشته در دیدارهای حساس و نفس‌گیر، عصبانی نشود و در کنار زمین کنترلش را از دست ندهد. این اتفاق برای ساکت و تیمش اصلا خوب نخواهد بود.

جواد؛ برداشتن قدم بزرگ‌تر

جواد نکونام یکی از آن مربیان جوانی است که مسیر درستی را برای تبدیل شدن به یک سرمربی طی کرده‌اند. مسیری که از تجربه بازی در فوتبال اروپا به تجربه کوتاه دستیاری، تجربه کار کردن در لیگ‌های پایین‌تر و در نهایت تجربه حضور در لیگ برتر طی کرده است. جواد به خوبی مسیر را به شکل تدریجی گذرانده و این روزها در لیگ قهرمانان آسیا سرمربی فولاد خوزستان است. او به خوبی توانسته یک تحول بزرگ نسبت به شروع فصل در فولاد به وجود بیاورد و تیم را برای چنین شرایط حساسی آماده کند. اگر نکو بتواند از این مرحله صعود کند، قدم بعدی دوران مربیگری‌اش را محکم‌تر برداشته است. برای جواد این یک تجربه بسیار خوب به نظر می‌رسد. اگر او بتواند در همین مسیر بماند و به کارش ادامه بدهد، حتی این شانس را خواهد داشت که زمانی نیمکت تیم ملی یا حتی نیمکت یک تیم خارجی را به دست بیاورد. اتفاقی که در همه این سال‌ها هرگز برای یک سرمربی ایرانی در دنیای فوتبال رقم نخورده و فوتبال ایران برخلاف سایر رشته‌های ورزشی، نماینده‌ای را به عنوان سرمربی در این تیم‌ها نداشته است.