آریا طاری

اینکه راه و رسم «وزیر جوان» با برخی وزرای دیگر کمی فرق داشته باشد، اصلا عجیب نیست اما اینکه او به عنوان نفر اول وزارت متولی اینترنت در کشور، خودش در دام اینترنت و شبکه‌های اجتماعی بیفتد، جای هیچ‌گونه دفاعی باقی نمی‌گذارد. کری‌خوانی او برای استقلالی‌ها، حالا به یک سوژه جدید در فوتبال ایران تبدیل شده است. موضوعی که به نظر می‌رسد حتی هواداران باشگاه پرسپولیس نیز اصلا از آن رضایت ندارند؛ چراکه نمی‌خواهند به همین سادگی و با یک جمله نسنجیده، دوباره با اتهام حمایت شدن از سوی مقام‌های ارشد دولتی روبه‌رو شوند.

طرفداری از یک تیم فوتبال، «جایگاه» نمی‌شناسد. خیلی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین سیاستمداران دنیا نیز هوادار بعضی تیم‌ها هستند و این طرفداری را پنهان نمی‌کنند اما اینکه دائما اصرار داشته باشند چنین علاقه‌ای را در یک «ویترین» به نمایش بگذارند و حرف‌هایی را به زبان بیاورند که معمولا تنها در گعده‌های هواداری بچه‌های کم‌سن‌وسال به گوش می‌رسد، عادت چندان دلچسبی نیست. باز هم اگر شرایط «عادی» باشد، می‌توان با اغماض به ماجرا نگاه کرد اما وقتی حساسیت‌های زیادی روی باشگاه «پرسپولیس» وجود دارند و موفقیت‌های این تیم دائما از سوی رقبا به مسائل دیگری ربط داده می‌شوند، هواداری مقامات دولتی از این تیم فقط دردسرهای پرسپولیس را بیشتر و بیشتر خواهد کرد. محمدجواد آذری‌جهرمی، به عنوان یک فرد حقیقی می‌تواند طرفدار هر تیمی باشد و از هر تیمی حمایت کند اما در جایگاه یک فرد حقوقی، باید کمی بیشتر به مراقبت از ادبیاتش بپردازد. اینکه او تا این سطح خودش را برای کری خواندن با رقبا پایین می‌آورد و وقتی با انتقاد روبه‌رو می‌شود هم این‌چنین برخوردهای تند و تیزی نشان می‌دهد، به هیچ وجه امیدوارکننده به نظر نمی‌رسد. آیا واقعا طرفداری از یک تیم فوتبال آنقدر مهم است که حتی آینده سیاسی این چهره را با مشکلات بزرگی روبه‌رو کند؟

چنین اظهارنظرهایی غالبا برای خرید «محبوبیت» بین هواداران یک تیم خاص مطرح می‌شوند اما حقیقت آن است که حتی طرفداران همان تیم هم از چنین صحبت‌هایی راضی نخواهند بود. چراکه اظهارنظر یک مقام مسئول دولتی، همواره شائبه‌برانگیز خواهد بود. پرسپولیسی‌ها به سختی تلاش کرده‌اند تا جایگاه امروزشان را به دست بیاورند. آدم‌های زیادی عرق ریخته‌اند تا این تیم پس از سپری کردن کابوس‌وارترین سال‌ها، به نقطه اوج آرامش برسد و اولین تیمی باشد که در تاریخ فوتبال باشگاهی ایران چهار قهرمانی متوالی در لیگ را جشن می‌گیرد. مربیان زیادی آمده‌اند و رفته‌اند تا این باشگاه به وضعیت مطلوب امروزش برسد. تماشاگران زیادی روی سکوها از سلامت حنجره گذشته‌اند تا تیم حمله کند و یک قدم رو به جلو بردارد. حالا بی‌انصافی است اگر چند مدیر دولتی «جوان» بخواهند همه چیز را «مصادره» کنند و با اظهارنظرهای خام‌دستانه این ذهنیت را به وجود بیاورند که پرسپولیس به مدد همین «حمایت»‌ها به اهدافش رسیده است. وقتی اپراتورهای تلفن همراه بدهی‌شان را به این باشگاه پرداخت نمی‌کردند و عملا پرسپولیس را «گروگان» گرفته بودند، آقای وزیر حساسیتی از خودش نشان نداد. وقتی سامانه‌های خاص هواداری مشغول سوءاستفاده از احساسات پاک تماشاگرها برای کلاهبرداری از آنها بودند، خبری از آقای وزیر نشد و وقتی کمپین‌های جعلی در اینستاگرام، طرفداران واقعی فوتبال را فریب می‌دادند و از همه درآمدها تنها بخش کوچکی را به باشگاه می‌سپردند، باز هم صدایی از جناب وزیر جوان به گوش نرسید. جناب آذری‌جهرمی که در جریان همه این اتفاق‌ها «سکوت» کرده بود، بهتر است همچنان در سکوت بماند و سعی نکند خودش را بیشتر از آن‌چه که واقعا هست، «شیفته» فوتبال نشان بدهد. چقدر خوب می‌شود اگر جناب وزیر کمی هم چشم‌ها را روی فوتبال ببندد. آن‌وقت هم فوتبال به مسیر طبیعی‌اش ادامه می‌دهد و هم فرصت بیشتری برای حل مشکلات مردم در حوزه ارتباطات وجود خواهد داشت. چقدر خوب می‌شود اگر آقای جهرمی، «طرفداری» از فوتبال و یک تیم باشگاهی را به اهلش واگذار کند و سرگرم پیگیری مشکلات پرشمار سازمان خودش شود.

اصرار برای نمایش «افراطی» کری در حوزه‌ای مثل فوتبال که حساسیت جوان‌ترها نسبت به آن با هیچ حوزه‌ دیگری قابل مقایسه نیست، برای آینده سیاسی خود آقای وزیر هم فوق‌العاده مضر به نظر می‌رسد. اگر قرار باشد که او روزی برای ریاست جمهوری رقابت کند، طبیعتا درصد زیادی از مردم خواهان رئیس‌جمهوری نیستند که تا این اندازه خودش را در معرض بحث‌های هواداری قرار می‌دهد و خط و ربطش با فوتبال را این‌چنین روشن می‌کند. همین حالا هم دولت روحانی به خاطر چند اشتباه ساده از سوی برخی اعضای خانواده وزیر ورزش، با فشارهای زیادی از سوی فوتبالی‌ها روبه‌رو شده و طبیعتا در چنین جوی، دامن زدن به ماجرا هیچ کمکی به بهتر شدن جو فوتبال نخواهد کرد. وزیر که اتفاقا حضور فعالی در شبکه‌های اجتماعی هم دارد، باید خیلی زودتر از دیگران ضرورت‌های چنین فضایی را درک کند. اینکه او «عذرخواهی» کند یا نه، هیچ چیزی را تغییر نخواهد داد. مساله این است که مردم از یک فرد در چنین جایگاه مهمی، انتظار جدیت به مراتب بیشتری دارند.