پروژه محمود فکری در نساجی، بی‌نهایت هیجان‌انگیز به نظر می‌رسید. او در این باشگاه، طعم شکست را نچشید و با بردن بسیاری از تیم‌های بزرگ، مسیر استقلال به سمت لیگ قهرمانان را هموار کرد. حالا همان تیمی که فکری در سهمیه آسیایی‌اش موثر بوده، به سراغ این مربی رفته و او را به خدمت گرفته است. تا اینجا همه چیز طبیعی به نظر می‌رسد اما این همه عجله برای ترک قائمشهر از سوی فکری، در نوع خودش کمی عجیب است. اگر او به همین سادگی توانسته همه چیز را در مورد باشگاه نساجی فراموش کند و تصمیمی متفاوت بگیرد، بعید نیست فردا هم با رسیدن یک پیشنهاد بهتر، ترک استقلال را به شکلی عجولانه در راس اولویت‌هایش قرار بدهد!

همین چند هفته قبل بود که نام محمود فکری، در بین گزینه‌های مربیگری استقلال در لیگ قهرمانان آسیا دیده شد. فکری که آن روزها روی نیمکت نساجی حضور داشت، این پیشنهاد را رد کرد و مدعی شد که عده‌ای می‌خواهند با اسم بردن از او، تمرکز تیم را بر هم بزنند. فقط چند هفته بعد اما محمود خان، در ساختمان باشگاه با مدیران استقلال عکس یادگاری گرفت تا در فصل جدید با یک کادر تازه، به این باشگاه ملحق شود. اینکه فکری تصمیم گرفته نساجی را ترک کند و به استقلال بپیوندد، اصلا غیرحرفه‌ای به نظر نمی‌رسد اما راه و روشی که او برای این کار در نظر گرفته، نسبتی با فوتبال حرفه‌ای ندارد. او با نساجی قرارداد داشته و قانونا باید به کار در این باشگاه ادامه می‌داده و برای جدایی نیز، باید رضایت مالکان این تیم را به دست می‌آورده اما محمود خان با عجله‌ای مثال‌زدنی، از هدایت نساجی استعفا کرده و قبل از رد و بدل کردن هر صحبتی با نساجی‌چی‌ها، راهی تهران شده تا به تیم محبوب دوران بازی‌اش بپیوندد.

هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند که محمود فکری، نباید سرمربی استقلال می‌شد. هیچ‌کس نمی‌تواند انتظار داشته باشد که او پیشنهاد پیوستن به نیمکت تیم محبوبش را رد کند. کاملا طبیعی به نظر می‌رسد که فکری پس از سال‌ها بازی برای این باشگاه، علاقه داشته باشد تا در نقش سرمربی به استقلال برگردد و مسئولیت تازه‌ای را در این تیم بر عهده بگیرد. با این وجود روشی که او برای رفتن به باشگاه استقلال انتخاب کرده است، چندان جالب و حرفه‌ای به نظر نمی‌رسد. فکری با باشگاه نساجی قرارداد داشته و قانونا باید به این باشگاه متعهد باشد. او به جای حضور ناگهانی در ساختمان باشگاه استقلال و توافق شخصی با این باشگاه، می‌توانست رضایت مالکان نساجی را به دست بیاورد و با لبخند و در اوج آرامش از این باشگاه جدا شود. او به جای این جاروجنجال‌ها که حالا به شکسته شدن شیشه‌های ماشینش توسط برخی هواداران نساجی منجر شده، می‌توانست این باشگاه را به شکلی مسالمت‌آمیز ترک کند.

 قبلا در رسانه‌ها بارها به نقد جدایی یحیی گل‌محمدی از شهرخودرو در میانه فصل برای امضای قرارداد با پرسپولیس پرداخته شده است اما حتی در آن پرونده هم، باشگاه مشهدی با دریافت رقم 6 میلیارد تومان برای رضایتنامه، حاضر به جدایی یحیی شد و حق و حقوقش را در این مورد دریافت کرد. در داستان فکری اما باشگاه نساجی با فسخ یک‌طرفه قرارداد و استعفای ناگهانی روبه‌رو شده و به نظر می‌رسد این پرونده به زودی به دادگاه کشیده خواهد شد. اتفاقی که به وجهه فکری به ویژه در استان زادگاهش،

لطمه خواهد زد.

محمود فکری، همیشه طمانینه منحصربه‌فردی را در دوران مربیگری به نمایش گذاشته است. او هرگز برای پیوستن به تیم بعدی، بیش از حد «عجله» نداشته و همیشه تصمیم‌های مهمش را در اوج آرامش گرفته است. سال‌های زیادی از اولین تجربه سرمربیگری فکری می‌گذرد اما او اصراری برای حضور سریع در لیگ برتر نداشته و پس از چندین سال، بالاخره تجربه کار در سطح اول فوتبال ایران را به دست آورده است. مردی که همه تصمیم‌هایش را این‌چنین با صبر و حوصله گرفته، حالا یک روند کاملا متفاوت را در پیوستن به تیم جدیدش انتخاب کرده است.

روندی که در آن، عجله حرف اول و آخر را می‌زند. کاپیتان سابق آبی‌ها و سرمربی فعلی این باشگاه، نباید چیزهای زیادی را از یاد ببرد. او نباید فراموش کند که نساجی در قامت یک باشگاه فوتبال، فرصت حضور او در فوتبال حرفه‌ای ایران به عنوان یک بازیکن را فراهم کرده است.

او نباید فراموش کند همین باشگاه نساجی، اولین فرصت مربیگری‌اش در لیگ برتر را به وجود آورده است. اگر فکری به همین سادگی به نساجی قائمشهر و هوادارانش پشت کند، بعید نیست که فردا چنین کاری را با استقلال هم انجام بدهد. فکری، مردی از جنس منطق و آرامش است اما نحوه پیوستن او به استقلال، نشانی از منطق و آرامش ندارد. او می‌توانست به شکلی کاملا متفاوت و با حالتی شکیل‌تر، تصمیم به ترک باشگاه مازندرانی بگیرد اما با این نحوه جدایی، حالا هواداران نساجی تصور می‌کنند که به سادگی هرچه تمام‌تر، پس زده شده‌اند. موضوعی که به اعتبار خودساخته فکری در قائمشهر پس از سال‌ها، لطمه وارد می‌کند.