رئیس موقت، انتخاب دائم!

مذاکره‌ها با گزینه‌‌های نهایی هدایت تیم ملی، به انتها نزدیک شده‌اند و به نظر می‌رسد جانشین مارک ویلموتس، به زودی معرفی شود. بعد از امضای قرارداد رسمی برانکو ایوانکوویچ با فدراسیون فوتبال عمان، واضح است که مرد کروات دیگر گزینه هدایت تیم ملی نیست و به احتمال بسیار زیاد سرمربی بعدی این تیم «داخلی» خواهد بود. در این مورد اما هنوز هم یک سوال بزرگ و جدی مطرح است. چرا قبل از نیمکت تیم ملی، سرنوشت ریاست فدراسیون مشخص نمی‌شود؟ آیا بهتر نیست ابتدا رئیس جدید فدراسیون معرفی شود و در ادامه، خود او سرمربی تیم ملی را انتخاب کند؟

آریا رهنورد

اداره‌ فدراسیون‌‌های مختلف ورزشی توسط «سرپرست» عادتی است که ظاهرا وزارت ورزش قصد ندارد از آن فاصله بگیرد. در مورد فوتبال، دست و بال آنها کمی بسته‌تر هم هست. چراکه همیشه ممکن است با اتهام دخالت از سوی فیفا روبه‌رو شوند و حکم تعلیق فدراسیون را از همه فعالیت‌ها دریافت کنند. وزارت از مدت‌ها قبل، خواهان کنار رفتن مهدی تاج در راستای اجرای قانون منع به کارگیری بازنشسته‌ها بود اما سرانجام به این هدف نرسید و رئیس سابق، در سمت خود ابقا شد. با این وجود هیچ‌کس تصور نمی کرد مدتی بعد این کشمکش، با جدایی تاج به دلیل «مسائل پزشکی» اتفاق بیفتد. رفتن تاج، می‌توانست شروع تزریق هوای تازه به فوتبال باشد. شروع دورانی که در آن، مدیران متخصص روی کار بیایند و «شفافیت» به فضای فوتبال برگردد. با این حال ترکیب فدراسیون، هنوز هم مثل سابق است و به جز رفتن آقای رئیس، تغییر بزرگ دیگری در این ترکیب به وجود نیامده است. ظاهرا انتخابات بعدی حداقل تا اسفندماه برگزار نخواهد شد. حتی زمزمه‌هایی در مورد برگزاری این انتخابات در اردیبهشت نیز به گوش می‌رسد. به نظر می‌رسد نشستن بر مسند قدرت، برای حیدر بهاروند تجربه جذابی بوده و او قصد ندارد خیلی زود این صندلی را به شخص دیگری واگذار کند. بعید نیست بهاروند در ماه‌های باقی مانده در انتخابات، حتی برای ریاست فدراسیون در دوران بعدی نیز تلاش به خرج بدهد. این اتفاق درست در ملتهب‌ترین و نگران‌کننده‌ترین روزهای فوتبال ایران رخ داده است. از یک طرف، ای.اف.سی باشگاه‌های ایرانی را از میزبانی در فصل جدید رقابت‌های  لیگ قهرمانان محروم کرده و فدراسیون، در آستانه اتخاذ یک تصمیم کلیدی قرار دارد. هم تن دادن به این روند و هم انصراف از آسیا، عواقب خاصی برای فوتبال ایران خواهند داشت. فدراسیونی که هنوز «رئیس» ندارد و توسط رئیس سابق سازمان لیگ اداره می‌شود، چطور می‌تواند در این پرونده سخت و حساس، حق فوتبال ایران را بگیرد؟ فوتبال ایران در این تلاطم، به یک رئیس مقتدر و حرفه‌ای نیاز خواهد داشت. مردی که هم با زیر و بم فوتبال آشنا باشد و هم به یک دوره ناامیدکننده از مدیریت در اطراف تیم ملی، پایان ببخشد. البته که ممکن است رئیس بعدی، حتی ناامیدکننده‌تر از بهاروند نیز باشد. به طور کلی نباید هیچ احتمالی را در فوتبال ایران نادیده گرفت اما رئیس آینده فدراسیون، حداقل باید این شانس را داشته باشد که سرمربی تیم ملی را خودش انتخاب کند.

تا مسابقه رسمی بعدی در تقویم تیم ملی، هنوز چند ماه فرصت باقی مانده است. با این وجود هرچقدر که بلاتکلیفی فوتبال بیشتر طول بکشد، شانس نتیجه گرفتن تیم ملی نیز به شکل قابل توجهی کم خواهد شد. چراکه یک مربی باید به اندازه کافی برای ساختن تیمش وقت داشته باشد و یک مدیر نیز باید بتواند شرایط لازم را برای موفقیت فوتبال فراهم کند. این همه تعلل برای معرفی رئیس جدید، حیرت‌انگیز به نظر می‌رسد. اگر علی دایی یا امیرقلعه‌نویی روی نیمکت تیم ملی حضور پیدا کنند و رئیس بعدی به هر دلیلی با این انتخاب موافق نباشد، یک کابوس بزرگ در فوتبال ایران به وجود خواهد آمد. انتخاب مربی قبل از انتخاب رئیس، اصلا منطقی به نظر نمی‌رسد. این کار عملا «تحمیل» سرمربی به مرد اول آینده فدراسیون خواهد بود. این رئیس اگر خواهان جذب یک مربی خارجی و یا گزینه دیگر باشد، باید غرامت سنگینی پرداخت کند. علاوه بر از این، از اسفندماه تا زمان برگزاری جدال بعدی تیم ملی در مرحله پیش مقدماتی جام جهانی، کم‌تر از یک ماه فاصله است و طبیعتا جدایی سرمربی تیم در آن مقطع، امکان‌پذیر نخواهد بود. فوتبال ایران ابتدا باید رئیس فدراسیونش را بشناسد و سپس این رئیس باید با توجه به سلیقه خودش، سرمربی بعدی را انتخاب کند و «مسئولیت» این انتخاب را نیز به صورت تمام و کمال بپذیرد. در غیر این صورت، نمی‌توان آینده خوبی برای تیم ملی متصور بود.

فدراسیونی که هنوز «رئیس» ندارد و توسط رئیس سابق سازمان لیگ اداره می‌شود، چطور می‌تواند در این پرونده سخت و حساس، حق فوتبال ایران را بگیرد؟ فوتبال ایران در این تلاطم، به یک رئیس مقتدر و حرفه‌ای نیاز خواهد داشت

تحمیل سرمربی جدید به رئیس آینده فدراسیون فوتبال، از همین حالا مقدمات مسئولیت‌گریزی او را فراهم خواهد کرد. این رئیس می‌تواند ادعا کند که نقشی در جذب سرمربی نداشته و با توجه به زمان بسیار کم از شروع دوران ریاست تا دیدارهای حساس در پیش‌مقدماتی جام جهانی، هیچ مسئولیتی در خصوص نتایج تیم ملی نمی‌پذیرد. وقتی یک جای خالی بزرگ‌تر و مهم‌تر در فوتبال وجود دارد، این همه اصرار به پر کردن جای خالی کوچک‌تر و اینهمه بی‌توجهی نسبت به ترتیب درست تصمیم‌ها، تنها ممکن است در فوتبال ایران اتفاق بیفتد!