آریا رهنورد

«حیا رفت، یحیی ماند!» این تیتر یکی ار روزنامه‌های ورزشی صبح ایران، در روز شکست پرسپولیس یحیی برابر سپاهان در فینال جام حذفی بود. تیتری که به خداحافظی مهدی‌ مهدوی‌کیا و رفتار گل‌محمدی با او اشاره داشت. برخلاف چیزی که آن روزنامه تصور می‌کرد، یحیی نیز چند روز بعد از باشگاه جدا شد. او به عنوان یک شکست‌خورده از پرسپولیس رفت اما چند سال بعد با استقبالی شبیه استقبال از یک «قهرمان» روبه‌رو شد. این مربی با حمایت حداکثری پروژه تازه‌اش را در باشگاه شروع نکرده اما حتما به خوبی می‌داند که در پرسپولیس، هر شکست می‌تواند شروعی برای یک فاجعه بزرگ باشد.

جانشینی یک مربی خارجی در نیم‌فصل، این درست همان اتفاقی است که «هفت سال» قبل نیز برای یحیی رخ داده بود. در آن مقطع البته او تجربه امروزش را نداشت. تیم یحیی شروع شگفت‌انگیزی داشت. اولین بازی این مربی، مسابقه جام حذفی با ملوان بندرانزلی بود. جدالی که به خاطر جنجال‌های مربوط به مازیار زارع، شرایط خاصی داشت. قرمزها، بازی را توفانی آغاز کردند و در همان دقیقه دوم، توانستند توپ را از خط دروازه حریف عبور بدهند. پرسپولیس برابر ملوان، به یکی از بهترین بردهایش در تاریخ لیگ برتر رسید و توانست حریف را با 6 گل از پیش رو بردارد. این پیروزی برابر مازیار زارع و هم‌تیمی‌ها، چیزی فراتر از یک برد عادی برای باشگاه و هوادارانش بود. قرمزها در دومین تجربه سرمربیگری یحیی، در دقیقه اول مسابقه با نفت آبادان دو گل به ثمر رساندند اما آن مسابقه در نهایت با تساوی دو بر دو به پایان رسید. نکته محسوس درباره این تیم، نمایش‌های هجومی، جذاب و رو به جلوی پسران گل‌محمدی بودند. تیمی که با پاسکاری‌های کوتاه به دروازه رقبا نزدیک می‌شد و در هر بازی، موقعیت‌های گل پرشماری به دست می‌آورد. سومین تجربه سرمربیگری گل‌محمدی، با یک پیروزی بزرگ دیگر همراه شد. آنها این بار چهار گل به نفت آبادان زدند تا به جمع هشت تیم برتر جام حذفی راه پیدا کنند. آن هم در حالی که گل اول بازی را خورده بودند. پرسپولیس یحیی در شروع کار تنها در سه مسابقه، 12 گل به ثمر رساند. آماری که بی‌نهایت درخشان به نظر می‌رسید. با این وجود روزهای متوسط‌تری نیز برای این مربی و تیمش در راه بودند. وقتی هیجان اولیه تیم یحیی فروکش کرد، آنها در پنج مسابقه متوالی لیگ برتر تنها یک بار برنده شدند و فقط دو بار توانستند دروازه رقبا را باز کنند. در همان هفته‌ها، واضح بود که پرسپولیس لیگ دوازدهم دیگر هیچ شانسی برای قهرمانی لیگ ندارد اما آنها هنوز یک هدف بزرگ در سر داشتند و آن، فتح جام حذفی بود. شکست دادن ذوب در اصفهان با درخشش تکراری محمد نوری، قرمزها را به نیمه‌نهایی جام حذفی رساند. جایی که آنها این بار داماش را در زمین حریف در ضربات پنالتی از پیش رو برداشتند. تا پیش از فینال جام حذفی، همه هوادارها معتقد بودند که یحیی باید روی نیمکت این تیم ماندگار شود اما تنها یک مسابقه، برای تغییر نظرها در مورد این مربی جوان کافی بود.

هواداران پرسپولیس، شیفته مهدی مهدوی‌کیا بودند و رفتاری که کادر فنی تیم با این ستاره داشت را نپسندیدند. مهدی روی آنتن زنده تلویزیون اشک ریخت و بلافاصله یحیی در واکنشی دراماتیک، از سمتش استعفا داد اما آن‌ دو تا پایان فصل همدیگر را «تحمل» کردند. آن‌چه در ماجرای میان آنها اتفاق افتاده بود، عملا بخشی از محبوبیت گل‌محمدی را زیر سوال برد. تیم او در فینال جام حذفی روبه‌روی سپاهان، دو بار از حریف پیش افتاد و فاصله‌ای با بردن جام قهرمانی نداشت اما هر دو بار این سپاهانی‌ها بودند که بازی برگشتند. تعویض‌های گل‌محمدی هیچ کمکی به سرنوشت پرسپولیس در این مسابقه نکرد تا او متهم ردیف اول از دست رفتن یک جام قهرمانی در یک مسابقه خانگی باشد. پرسپولیس در ضربات پنالتی شکست خورد اما دو بار از دست رفتن برتری در جریان بازی، موضوعی نبود که هوادارها به سادگی با آن کنار بیایند. این مسابقه در کنار همه اتفاق‌هایی که میان این مربی و چند مهره سرشناس تیم افتاد، در نهایت او را از باشگاه دور کرد و این علی دایی بود که در شروع لیگ سیزدهم، مرد اول نیمکت سرخپوشان شد. حالا یحیی دوباره به خانه‌اش برگشته و شاید این بار، کار به مراتب سخت‌تری دارد. پرسپولیس برای جذب دوباره این مربی، هزینه‌های زیادی انجام داده و همه انتظار دارند که او بیشتر روی نیمکت این تیم دوام بیاورد.

در 22 تجربه هدایت پرسپولیس، یحیی گل‌محمدی 10 پیروزی، 10 تساوی و دو شکست را پشت سر گذاشت. اگرچه آخرین تساوی در آخرین بازی نیز عملا به یک شکست بزرگ برای او تبدیل شد. میانگین امتیازی او در تیم، قابل قبول بوده و رسیدن به دیدار نهایی جام حذفی نیز، یک دستاورد قابل توجه به شمار می‌رود اما هنوز گروهی باور دارند که این مربی با شخصیت آرام‌اش اساسا برای کار در باشگاه‌های بزرگ و پرحاشیه ساخته نشده است. او حالا فرصت تازه‌ای به دست آورده تا علیه این فرضیه، عرض اندام کند.