نسل‌های سوخته!

وقتی توپ مهدی قائدی در آخرین ثانیه‌های دیدار با تیم ملی امید چین از دست رفت، دیگر به نظر می‌رسید که هیچ امیدی برای باقی ماندن ایران در این تورنمنت وجود ندارد. باید بپذیریم که این تیم از مدت‌ها قبل و با انتخاب حمید استیلی، عملا حذف شده بود. این حذف تلخ، شانس حضور در المپیک را از ستاره‌های جوان زیادی گرفت. مهره‌هایی که شاید در میدان المپیک، فرصت خوبی برای دیده شدن و درخشیدن به دست می‌آوردند و در نهایت راهی فوتبال اروپا می‌شدند.

آریا طاری

تیم 2020، پرستاره‌ترین تیم امید تاریخ فوتبال ایران به شمار نمی‌رفت اما بدون شک، یکی از پرتجربه‌ترین تیم‌های «امید» در دیدارهای انتخابی المپیک بود. تیمی که تقریبا همه بازیکنانش به صورت فیکس در لیگ برتر بازی می‌کنند و چند نفر از مهره‌هایش نیز تجربه بازی در فوتبال اروپا را داشته‌اند. بسیاری از شاگردان حمید استیلی، این فصل جزو مهره‌های آماده لیگ برتر بوده‌اند و نفراتی مثل نورافکن و محبی، حتی به اردوهای حساس تیم ملی بزرگسالان نیز رسیده‌اند. این، یکی از تیم‌هایی بود که می‌توانست طلسم رسیدن به المپیک را برای همیشه باطل کند اما در عمل باز هم یک انتخاب اشتباه برای نیمکت، شانس درخشیدن را از آنها گرفت. امید نورافکن پس از فصل درخشانی که در سپاهان سپری کرده بود، می‌توانست به عنوان کاپیتان تیم راهی المپیک شود. امید یک دوران ناموفق را در فوتبال اروپا سپری کرده اما هنوز بسیار جوان است و بدون تردید در سال‌های پیش رو، می‌تواند به اروپا برگردد. شاید رسیدن به المپیک، روند بازگشت به فوتبال اروپا را برای این بازیکن، تسریع می‌کرد. مهدی قائدی نیز در لیگ برتر، مهارنشدنی بوده و المپیک می‌توانست حکم یک سکوی پرتاب جدی را برای این بازیکن جوان و بااستعداد داشته باشد. از زمانی که به جای تیم‌های بزرگسالان، تیم‌های زیر 23 سال در رقابت‌های المپیک شرکت می‌کنند، این رقابت‌ها همیشه برای استعدادیاب‌های باشگاه‌های اروپایی بسیار مهم تلقی می‌شود. تقریبا همه استعدادیاب‌های باشگاه‌های بزرگ، جایی برای تماشای المپیک در بین برنامه‌های‌شان در نظر می‌گیرند. غیبت همیشگی در المپیک، یکی از دلایل کند بودن روند انتقال بازیکنان ایرانی به اروپا محسوب می‌شود. همین حالا هم نفرات زیادی با از دست رفتن این فرصت، باید سال‌های بیشتری در انتظار یک پیشنهاد اروپایی بمانند. از محمد محبی تا رضا شکاری؛ حذف از دور گروهی رقابت‌های قهرمانی زیر 23 سال آسیا، یک نسل دیگر از فوتبال ایران را درگیر شکست و ناکامی کرد.

چهار سال قبل نیز، تیم ملی امید اصلا تیم کم‌ستاره‌ای به نظر نمی‌رسید. شاید رسیدن به المپیک، می‌توانست سرنوشت بسیاری از آن مهره‌ها را تغییر بدهد. مهدی ترابی و روزبه چشمی، ستاره‌های تیم خاکپور بودند. بازیکنانی که حالا در لیگ برتر می‌درخشند اما هرگز پای‌شان به رقابت‌های المپیک 2016 باز نشد. در انتخابی المپیک لندن نیز، احسان حاج‌صفی و کریم انصاری‌فرد ناکامی بزرگی را تجربه کردند. حذف ایران از آن رقابت‌ها نه به دلایل فنی، بلکه به خاطر اشتباه انضباطی در بازی دادن به کمال کامیابی‌نیا با وجود دو اخطاره بودن رقم خورد. کریم و احسان حالا مهره‌های مهمی برای تیم ملی هستند اما آنها نیز حضور در المپیک را تجربه نکرده‌اند. در تیمی که برای المپیک 2008 می‌جنگید، مهره بااستعدادی مثل میلاد میداوودی وجود داشت اما شاید یکی از بزرگ‌ترین حسرت‌های تاریخ فوتبال ایران، به تیم ملی امید در انتخابی المپیک 2004 مربوط می‌شود. تیمی که با وجود در اختیار داشتن ستاره‌های درخشانی مثل جواد کاظمیان، مبعلی، کعبی و محرم نویدکیا، باز هم المپیکی نشد. همه آن ستاره‌ها در آن سال، در دوران اوج‌شان قرار داشتند. چهار سال پیش از آن نیز، نفراتی مثل علی کریمی، مهدی مهدوی‌کیا، انصاریان و کاویانپور نتوانسته بودند زیر نظر علی پروین، به المپیک 2000 سیدنی راه پیدا کنند. کریم باقری و مهدی پاشازاده در جریان مرحله مقدماتی المپیک 96، عضو تیم ملی امید بودند اما این در برای آنها نیز باز نشد و المپیک برای این نفرات نیز دست‌یافتنی نبود. قبل از آن، نفراتی مثل شاهرودی و گل‌محمدی المپیک 92 را از دست دادند و عابدزاده نیز جایی در رقابت‌های المپیک 88 پیدا نکرد.

در تیمی که برای المپیک 2008 می‌جنگید، مهره بااستعدادی مثل میلاد میداوودی وجود داشت اما شاید یکی از بزرگ‌ترین حسرت‌های تاریخ فوتبال ایران، به تیم ملی امید در انتخابی المپیک 2004 مربوط می‌شود. تیمی که با وجود در اختیار داشتن ستاره‌های درخشانی مثل جواد کاظمیان، مبعلی، کعبی و محرم نویدکیا، باز هم المپیکی نشد

فاصله‌ای که مدیریت غلط میان فوتبال ایران و المپیک به وجود آورده، بیشتر از همه به ضرر ستاره‌های فوتبال تمام شده است. ستاره‌هایی که هیچ‌وقت شانس ایستادن روی این سکوی پرتاب بزرگ را نداشته‌اند. باید شانس بیاوریم تا زمزمه‌های حذف رشته ورزشی فوتبال از المپیک، به حقیقت تبدیل نشود. اگر چنین اتفاقی رخ بدهد، شاید حسرت فوتبال ایران برای رسیدن به المپیک، «ابدی» شود. هرچند که با شرایط فعلی و با این سبک از مدیریت فدراسیون، اگر فوتبال تا سال 2100 هم در المپیک باشد، باز هم فوتبال ایران نمی‌تواند خودش را به این رقابت‌ها برساند. شاید دیگر وقت آن رسیده که از انتخاب‌های تکراری و منجر به شکست در این تیم دست برداریم. ستاره‌های امید، سزاوار مربیان بهتری هستند و باید در شرایط به مراتب ایده‌آل‌تری، برای رسیدن به المپیک تلاش کنند.