رئیس مزرعه!

آریا رهنورد

این تنها «نتایج» نبودند که برچسب مربی اخراجی را مقابل نام ارنستو والورده قرار دادند. اتفاقا والورده، نتایج نسبتا خوبی به دست آورد و در دو فصل پیاپی، روی سکوی اول لالیگا ایستاد. او یک بار قهرمان کوپا‌دل‌ری شد و یک بار نیز به فینال این تورنمنت راه پیدا کرد. رسیدن به نیمه نهایی لیگ قهرمانان، دستاورد دیگری برای این مربی به شمار می‌رفت اما بارسا در این دوران دو سال و نیمه، گمشده‌های بزرگی داشت. اولین گمشده بزرگ بارسا در دوران ارنستو، «بازی زیبا» بود. تیم به ندرت تماشاگرانش را به وجد می‌آورد و همه شور و حالی که در اطراف بارسا وجود داشت هم تنها وابسته به ساق‌های لئو مسی بود. والورده این شانس بزرگ را داشت که یکی از آماده‌ترین مسی‌های این سال‌ها را تحویل گرفت و این بازیکن، بارها و بارها گره بازی‌های بزرگ برای مربی‌اش باز کرد. هر وقت که به درخشش یک فوق ستاره نیاز بود، لئو از راه می‌رسید اما هر وقت که این ستاره از آمادگی مطلوب به دور بود، بارسا عملا حرفی برای گفتن نداشت. دو شکست فراموش‌نشدنی روبه‌روی رم و لیورپول، عملا اعتماد هواداران بارسا به سرمربی‌شان را از بین برد. این باخت‌ها به شخصیت اروپایی بلوگرانا لطمه زدند. حالا دیگر همه به این باور رسیده بودند که بارسا ممکن است همه برتری‌هایش را دیدارهای خانگی را در مسابقه‌های برگشت از دست بدهد. کیکه ستین، باید برای همیشه این روند را به پایان برساند. او اساسا تا امروز سرمربی هیچ باشگاه بزرگی نبوده و بارسلونا، بزرگ‌ترین چالش زندگی‌اش را خواهد ساخت. با این حال هواداران بارسا و البته اعضای کادر مدیریتی باشگاه این مربی را نسبت به گزینه‌های «در دسترس» در اولویت قرار دادند. چراکه او در دوران حضور در رئال بتیس، به بازی‌های زیبا و پرگل شهرت داشت. ستین به اصول کرویف وفادار است و این همان روحیه‌ای است که بارسلونایی می‌خواهند به باشگاه‌شان برگردد. فوتبال مالکانه، گل‌های زیاد، موقعیت‌های متعدد و نمایش‌های شورانگیز در کنار فتح لیگ قهرمانان، مهم‌ترین خواسته‌های هواداران بارسا از ستین هستند.

مرد 61 ساله نیمکت بارسا در دوران بازی یک هافبک میانی بود و حتی شانس بازی در باشگاه اتلتیکومادرید را نیز به دست آورد. 19 سال قبل، او کارش را به عنوان سرمربی راسینگ و سپس اخیدو در سطح دوم فوتبال اسپانیا آغاز کرد. کیکه که همیشه به دنبال تجربه‌های متفاوت بود، برای چند ماه در تیم ملی فوتبال ساحلی روسیه دستیار شد و سپس برای هدایت تیم ملی گینه، به این کشور سفر کرد. گینه البته زیر نظر این مربی در طول یک سال، فقط یک بازی انجام داد و سرانجام ستین با رکورد صددرصد شکست از این تیم جدا شد. شکست بعدی این مربی در باشگاه لوگورنس در سطوح پایین‌تر فوتبال اسپانیا رقم خورد. به نظر می‌رسید آینده روشنی در مسیر این مربی نیست اما او سال 2009 هدایت باشگاه لوگو را بر عهده گرفت و در سومین فصل، این تیم از ایالت گالیسیا را یک دسته بالاتر برد. او به مدت 6 سال سرمربی این باشگاه بود و در این مدت، استعدادهایش را نشان داد. اگر چه همه چیز برای ستین، به کندی پیش می‌رفت. سال 2015 این مربی بالاخره به آرزویش برای کار در لالیگا رسید و لاس‌پالماس را از منطقه سقوط نجات داد. با این حال کیکه به دلیل اختلاف با کادر مدیریتی، مدت زیادی در این باشگاه ماندگار نشد. بتیس، تجربه مهم بعدی این مربی بود. او با رده ششم لالیگا و رساندن سفید و سبزها به مرحله گروهی یورولیگ، نگاه‌ها را به طرف خودش برگرداند. هرچند که درنهایت، پس از دو سال از این باشگاه نیز جدا شد. کیکه ستین حالا در هفتمین دهه زندگی‌اش، صاحب شغلی شده که خودش هم هنوز آن را باور ندارد. تجربه‌ای رویایی برای پیرمردی از سانتاندر.

کیکه که همیشه به دنبال تجربه‌های متفاوت بود، برای چند ماه در تیم ملی فوتبال ساحلی روسیه دستیار شد و سپس برای هدایت تیم ملی گینه، به این کشور سفر کرد

قرارداد کیکه با بارسا، دو سال و نیمه است اما بندهای این قرارداد، به راحتی به مدیران باشگاه اجازه می‌دهند پس از 6 ماه اول، با این مربی فسخ کنند. آنها هنوز نمی‌توانند برای همه پروژه‌های آینده روی ستین حساب کنند و گزینه‌های بزرگی مثل ژاوی و رونالد کومان را نیز در آب نمک نگه داشته‌اند. شاید ستین تنها برای یک مدت کوتاه روی نیمکت بارسا بنشیند اما همین دوران کوتاه نیز می‌تواند او را از یک مربی ناشناخته، به یک مربی جاودانه تبدیل کند.