آریا طاری

این فقط خبرنگار واحد مرکزی خبر تلویزیون ایران نیست که برای مصاحبه گرفتن از آندره‌آ استراماچونی، ساعت‌ها انتظار می‌کشد. همه نشریات مطرح ورزشی و چند شبکه تلویزیونی در ایتالیا نیز در روزهای گذشته بدون استثنا مصاحبه‌هایی با این مربی انجام داده‌اند. آخرین باری که استراما تیتر یک روزنامه‌ها بود، به دوران حضورش در اینتر برمی‌گشت و آخرین بار که خبری در صفحه‌های میانی از او کار شد، به اخراجش از لیگ‌های خارجی مربوط بود. او حالا اما درست در کانون توجه قرار گرفته است. شاید وقتش رسیده از خودمان بپرسیم، نکند او دارد از وضعیت امروزش لذت می‌برد؟

اگر جای آندره‌آ استراماچونی بودید، چه حس و حالی داشتید؟ از یک طرف چمدان‌های‌تان هنوز در خانه باز نشده بودند، از طرف دیگر تیم‌تان در تهران به حال خودش رها شده بود و دائما با امتیاز دادن به تیم‌های کوچک‌تر، از صدر جدول فاصله می‌گرفت. از طرف دیگر نیز، به یک پسربچه نابینا در پایتخت ایران قول قهرمانی داده بودید و او در انتظار بازگشت‌تان بود. از این زاویه، شرایط استراماچونی خیلی سخت به نظر می‌رسد اما بیایید برای یک بار هم که شده، از زاویه دیگری به ماجرا نگاه کنیم. حقیقت آن است که استراما روزهای خاصی را تجربه می‌کند و هرگز در زندگی ورزشی، چنین روزهای عجیبی نداشته است. روزهایی که شاید در نهایت، کاملا به «سود» این مربی تمام شوند. در درجه اول، توجه به این نکته ضروری است که او هیچ‌وقت یک «بازیکن» نبوده است. در واقع در اولین سال‌های جوانی، شهرتی نداشته و حتی در خیابان‌های رم نیز هیچ‌کس با دیدن او، ژستی شبیه دیدن یک آدم معروف به خودش نمی‌گرفته است. در ایتالیا، فوتبالیست‌ها همیشه از شهرت زایدالوصفی برخوردار هستند اما آقای استراماچونی، چنین فرصتی نداشته است. او البته کارش را به عنوان یک مربی خوب شروع کرد و به نیمکت باشگاه بزرگی مثل اینتر هم رسید اما از آن‌جایی که یک مربی ناکام حتی زودتر از یک شیروانی‌ساز مست سقوط می‌کند، دوران فراموشی او نیز به سرعت پدیدار شد. شکست‌های سریالی در باشگاه‌های مختلف، استراما را به یک «مربی فراموش‌شده» تبدیل کرد. اگر چنین نبود، او هرگز حاضر به پذیرفتن پیشنهاد استقلال و کار کردن در فوتبال ایران نمی‌شد. این در واقع «تنها» پیشنهاد آقای مربی بعد از چند سال دوری از فوتبال بود. اگرچه دی‌مارتزیو با گزارش‌های سفارشی‌اش گاهی خبری از این مربی در تهران منتشر می‌کرد اما در کشوری که مهد مربیان بزرگ و درجه یک دنیای فوتبال است، سفر استراماچونی به ایران برای هیچ‌کس جذاب به نظر نمی‌رسید. استراما اما بالاخره دوباره به نقش «سلبریتی» برگشت و بعد از تصمیم جنجالی ترک فوتبال ایران، حالا دوباره همه از او حرف می‌زنند. عملا هیچ روزی نیست که بدون انتشار یک خبر یا یک مصاحبه از مرد طغیانگر نیمکت استقلال به پایان برسد. شاید اگر شما هم جای استراما بودید، از شرایط فعلی‌تان لذت می‌بردید. یک طرف ماجرا، تمام مدیران و مسئولین کشور ایران دست به کار شده‌اند تا با دور زدن تحریم‌ها و برداشتن همه موانع بانکی، رقم قرارداد او را پرداخت کنند و طرف دیگر ماجرا، رسانه‌هایی هستند که در ایتالیا دوباره نام استراماچونی را بر سر زبان‌ها انداخته‌اند.

این داستان کشدار بالاخره باید به پایان برسد. داستانی که دیگر حوصله همه را سر برده است. بازیکنان استقلال حتی به قیمت خداحافظی همیشگی با استراما، دوست دارند که سرمربی‌شان هرچه زودتر معرفی شود و تیم از بلاتکلیفی تکراری این روزها دربیاید. شاید تنها سه سناریو برای پایان داستان مربی ایتالیایی و استقلال وجود داشته باشد. اولین سناریو، این است که استراماچونی به تهران برگردد، هدایت استقلال را دوباره بپذیرد و با این تیم به یک موفقیت بزرگ در فوتبال ایران برسد. در این صورت با توجه به یک‌ساله شدن زمان قرارداد، مرد ایتالیایی احتمالا در پایان فصل با یک دستمزد بهتر راهی یک تیم دیگر خواهد شد. سناریوی دوم کمی بدبینانه‌تر است. اینکه آندره‌آ به تهران بیاید و با وجود سپری شدن دوران جدایی، نتواند به نتایج مطلوب دست پیدا کند و سرانجام از کار برکنار شود. این اتفاق هم برای او و هم برای باشگاه، تلخ‌ترین داستان ممکن خواهد بود. سناریوی سوم اما این است که او دیگر به تهران برنگردد و با استفاده از شهرتی که دوباره این روزها پیدا کرده، هدایت یک باشگاه اروپایی را قبول کند. حالا که دوباره در ایتالیا همه از او حرف می‌زنند، بعید نیست یک باشگاه نیز نیمکتش را به این مربی بسپارد. شهرتی که او با این قهر به دست آورده، شاید حتی از «قهرمانی» در لیگ برتر ایران موثرتر باشد. او حالا در ایتالیا با نشان دادن تصاویر جمع هوادارها برای بازگشتش، به دیگران فخر می‌فروشد! لغو احتمالی دیدار استقلال و سپاهان، حداقل نگرانی بزرگ این روزهای استقلالی‌ها را برطرف می‌کند اما باز هم دلیلی ندارد که دوران مربیگری با «ساعت هوشمند» در این تیم ادامه داشته باشد. استراما تا این‌جا پای تصمیمش ایستاده و باشگاه باید یک تصمیم مهم برای آینده بگیرد. استراما که حالا دوباره سلبریتی شده، کم‌تر برای آینده «نگران» است اما باشگاه برای گرفتن این تصمیم، تا ابد فرصت نخواهد داشت.