«معجزه هزاره سوم» همین فدراسیون فوتبال خودمان است. فدراسیونی که یک مربی را بدون بررسی شرایط کاری‌اش انتخاب می‌کند، خیلی زود قید این مربی را می‌زند، ضررش را از جیب مردم می‌دهد و آن‌وقت به جای استعفای دسته جمعی و عذرخواهی، با یک بیانیه طلبکارانه دیگران را به عذرخواهی دعوت می‌کند. جالب اینکه رسانه‌های وابسته هم «به به» کنان از راه می‌رسند و به تطهیر فدراسیون مشغول می‌شوند. ما هم لابد باید باور کنیم که بندهای بیانیه جدید فدراسیون، حقیقت دارند. برخلاف چیزی که فدراسیون تصور می‌کند، حافظه اهالی فوتبال چندان هم ضعیف نیست. همیشه این دروغگوها هستند که نباید روی حافظه‌شان حساب کرد.

«معجزه هزاره سوم» همین فدراسیون فوتبال خودمان است که یک مربی را بدون بررسی شرایط کاری‌اش انتخاب می‌کند، خیلی زود قید این مربی را می‌زند، ضررش را از جیب مردم می‌دهد و آن‌وقت به جای استعفای دسته جمعی و عذرخواهی، با یک بیانیه طلبکارانه دیگران را به عذرخواهی دعوت می‌کند

بیانیه جدید فدراسیون در واکنش به انتقادها از ماجرای مارک ویلموتس، با یک اشاره عجیب آغاز می‌شود. آنها تاکید دارند که «همه» دستمزد مربیان خارجی در فوتبال ایران، از محل «عواید فیفا» پرداخت می‌شود و منابع داخلی تاثیری روی این اتفاق ندارند. یعنی باید باور کنیم در همه این سال‌ها فیفا رقم قرارداد «کی‌روش» را پرداخت کرده است؟ یعنی باید باور کنیم ضرر و زیان قرارداد ویلموتس را هم «فیفا» با سخاوتمندی از جیب خودش می‌دهد؟ چرا یک بار برای همیشه، در مورد رابطه مالی فدراسیون فوتبال ایران با فیفا، شفاف‌سازی نمی‌شود؟ بر اساس شنیده‌ها ایران همه پاداش‌های صعود به جام جهانی را دریافت کرده و طلبش از فدراسیون بین‌المللی فوتبال، تنها به «کمک‌»‌های مالی مربوط می‌شود. این کمک‌ها دقیقا چقدر هستند؟ هر سال چه مبلغی از سوی فیفا به فدراسیون فوتبال ایران پرداخت می‌شود؟ سوال مهم‌تر این است که اگر «همه» دستمزد مربیان خارجی تیم ملی را فیفا می‌پردازد، چرا فدراسیون در این سال‌ها دست به دامان چهره‌هایی مثل هدایتی شده تا به هر قیمتی، دستمزد سرمربی تیم ملی را فراهم کند؟ فدراسیون فوتبال «تحریم‌های ظالمانه» را عامل مشکل ویلموتس می‌داند اما به نظر می‌رسد مشکل اصلی «تدبیرهای عامدانه» باشد! چراکه همین حالا با کمک سیاسیون، همه موانع از سر راه پرداخت حقوق استراماچونی برداشته شده‌اند. در بند دوم این قرارداد، از مارک ویلموتس به عنوان «نوزدهمین مربی جهان» نام برده شده است. آن هم بر اساس رتبه‌بندی فدراسیون تاریخ و آمار فوتبال. جالب اینکه بر اساس همین فهرست، ارنستو والورده بهترین مربی دنیای فوتبال است! حتی اگر این فرض درست باشد و ویلموتس در میان 20 مربی برتر دنیای فوتبال قرار دارد، چرا فدراسیون پشت او را با دو شکست خالی کرده است؟ راستی برانکو در این فهرست چه جایگاهی دارد؟

در بخش دیگری از این بیانیه، به این موضوع اشاره شده که برکناری ویلموتس از هدایت تیم ملی، به هیچ وجه «رزومه» و توانایی‌های این مربی را زیر سوال نمی‌برد. آن‌هم در حالی که اتفاقا رزومه ویلموتس در سال‌های گذشته، سرشار از شکست‌های مختلف و متنوع است! در واقع فدراسیون از یک سو، حتی حاضر نیست برای دیدارهای خانگی باقی‌مانده در این مرحله به ویلموتس اعتماد کند اما از سوی دیگر، ضعف فنی این مربی را هم نمی‌پذیرد. چراکه اعتراف به این ضعف، نشانه اعتراف به یک اشتباه بزرگ است و فدراسیون فوتبال که همه می‌دانند همیشه «مصون» از اشتباه بوده و خواهد بود! در بخش دیگری از این بیانیه جالب توجه، به این نکته اشاره شده که «اصل قرارداد» با سرمربی بلژیکی، به نهادهای مختلفی در درون کشور فرستاده شده است. در واقع ظاهرا تنها «مردم» نامحرم هستند و افرادی مثل ریاست کمیسیون فرهنگی مجلس، باید جزئیات قرارداد را بدانند. اصلا قرارداد سرمربی تیم ملی فوتبال ایران، چرا و چگونه به کمیسیون «فرهنگی» مجلس مربوط می‌شود؟ فدراسیون علاوه بر بندهای قبلی، تاکید دارد که پرداخت «مالیات» در این قرارداد بر عهده ویلموتس خواهد بود اما آیا ویلموتس تا امروز مالیاتی در ایران پرداخت کرده است؟ آیا او دوباره به ایران برمی‌گردد تا مالیاتش را بدهد؟ واضح است که چنین اتفاقی هرگز رخ نخواهد داد.

چه کسی باید از مردم عذرخواهی کند؟ منتقدان قرارداد مارک ویلموتس یا آنهایی که پای این سرمربی را به فوتبال ایران باز کردند؟ چرا فدراسیون از موضع «طلبکارانه‌»اش فاصله نمی‌گیرد و حداقل لحنش را عوض نمی‌کند؟ مهدی تاج و همکارها، باید از بیانیه‌نویسی فاصله بگیرند و به وظیفه قانونی‌شان برای «توضیح‌ دادن» به هواداران پرشمار تیم ملی عمل کنند. تیمی که در سایه تصمیم‌های نابخردانه، حالا با مشکلات زیادی روبه‌رو شده است. بخش اعظمی از سال 98 برای این تیم «بدون مربی» گذشت. زمستان گذشته بود که پرونده کارلوس کی‌روش در فوتبال ایران بسته شد. فدراسیونی‌ها زمان زیادی را هدر دادند تا گزینه جانشینی او را معرفی کنند و زمان بیشتری را نیز از دست دادند تا به این نتیجه برسند که ویلموتس، مرد روزهای سخت و شرایط دشوار نیست. در واقع تیم ملی در یک سال گذشته، تنها چند ماه سرمربی داشته و در اوقات دیگر به حال خودش رها شده است. ایران برای رسیدن به مرحله نهایی از دور مقدماتی جام جهانی، به یک اراده همه جانبه نیاز دارد. سرمربی بعدی باید خیلی زود معرفی شود. اردوها و دیدارهای تدارکاتی نیز باید در برنامه قرار بگیرند اما ظاهرا «فرار رو به جلو» در بیانیه‌‌ها، اولویت اصلی این روزهای فدراسیون فوتبال است.