آریا رهنورد

ادعاهای فرهاد مجیدی روی آنتن تلویزیون درباره ماجراهایش در تیم ملی امید «تکان‌دهنده» بودند. بدون شک اگر فدراسیون به «سلامت» فوتبال اهمیت می‌داد، صبح روز بعد از این مصاحبه، همه اعضای کمیته فنی را از کار برکنار می‌کرد اما از آن‌جایی که ظاهرا این کمیته نیز تصمیم‌های فدراسیون را به مربیان تحمیل می‌کند، اعضای آن در هر شرایطی مورد حمایت مدیران فدراسیون فوتبال قرار می‌گیرند. با این روند، اصلا نباید به آینده تیم ملی امید امیدوار باشیم. تیمی که در سیطره انتخاب‌های نادرست و کمیته‌های اشتباهی قرار گرفته است. ماجرای انتخاب دستیارهای فرهاد مجیدی در تیم ملی امید، یکی از حیرت‌آورترین داستان‌های مربوط به فوتبالفارسی بوده است. سرمربی سابق امیدها به گفته خودش، ابتدا با دو مربی رده‌های پایه باشگاه اسپانیول با حقوق هفت هزار یورو در ماه به توافق رسید و پس از روبه‌رو شدن با پاسخ منفی اعضای کمیته فنی، به سراغ یک مربی صرب با سابقه کار کردن در رده‌های پایه رئال مادرید رفت. با این وجود اعضای کمیته فنی حاضر نشدند این مربی‌ها را در تیم بپذیرند. ماجرا زمانی جالب‌تر می‌شود که بدانیم اعضای این کمیته، به دنبال تحمیل خودشان به نیمکت تیم ملی امید بودند. در واقع حضور در کمیته فنی، برای آنها کافی به نظر نمی‌رسد و همه آنها به دنبال راهی برای رسیدن به نیمکت هستند. به گفته فرهاد مجیدی، مرتضی محصص در جلسه با این مربی «فریدون معینی» را به او پیشنهاد داده و اکبر محمدی در یک جلسه خصوصی دیگر، انتخاب «محصص» به عنوان دستیار را تنها راه صعود به رقابت‌های المپیک دانسته است. ظاهرا در کمیته فنی، رقابت عجیبی برای نشستن روی نیمکت امیدها وجود داشته است. جالب اینکه حتی محمدرضا ساکت نیز امامی‌فر را برای دستیاری به فرهاد مجیدی معرفی کرده بود. در واقع هر کدام از اعضای فدراسیون، به سهم خودشان برای نشستن یک نفر کنار فرهاد روی نیمکت تلاش کردند اما وقتی همه این تلاش‌ها به بن‌بست رسید و مجیدی «توصیه‌پذیر» نشان نداد، زمان برای عبور از این مربی جوان از راه رسید. فرهاد شاید مربی پرتجربه‌ای نباشد اما او یکی از مهم‌ترین سرمایه‌های فوتبال ایران به شمار می‌رود و حالا در اولین تجربه رسمی کار به عنوان سرمربی، با حجم انبوهی از فشارهای روحی روبه‌رو شده است. اگر مدیران ارشد فدراسیون به انتخاب فرهاد باور داشتند، باید فضا را برای او مهیا می‌کردند و اجازه نمی‌دادند اعضای کمیته فنی به همین سادگی در کارهای این مربی دخالت کنند. اگر هم چنین باور و اعتمادی وجود نداشت، بهتر بود از همان ابتدا «استیلی» به عنوان سرمربی انتخاب می‌شد و فرهاد در معرض یک نقشه از پیش تعیین‌شده قرار نمی‌گرفت.

مصاحبه تازه فرهاد، از داستان‌هایی شوکه‌کننده در تیم ملی امید پرده برداشته است. از دلخوری «مدیر تیم» به خاطر مشورت نشدن با او برای چیدن ترکیب اصلی تا حضور استیلی در جلسه‌های تمرینی به عنوان تمرین‌دهنده. از برگزاری جلسه آنالیز توسط حمید استیلی تا گرفتن ویزا برای بازیکنان بر اساس فهرست‌های تعیین‌شده توسط این مربی؛ همه چیز بیش از حد «جهان ‌سومی» بوده است. دلیل ناکامی طولانی‌مدت برای صعود به المپیک نه مربیان و بازیکنان، بلکه چهره‌هایی هستند که همواره با تلاش برای «سهم‌خواهی» از نیمکت، فضا را ملتهب و متشنج می‌کنند. زمانی تصور می‌شد دخالت‌های کمیته ملی المپیک در سرنوشت تیم ملی امید و ناهماهنگی این کمیته با فدراسیون فوتبال، مشکلات بزرگی برای امیدها ایجاد کرده اما حالا که مدیریت این تیم به صورت تمام و کمال به فدراسیونی‌ها سپرده شده، اوضاع به مراتب بدتر نیز شده است. اعضای فعلی کمیته فنی فدراسیون بدون هیچ رزومه قابل توجهی، سال‌ها با پیشوند «مدرس ای.اف.سی» و ... در اطراف فوتبال دیده شده‌اند اما به لحاظ فنی، عملا هیچ دستاوردی نداشته‌اند. آنها حتی بازیکنان بزرگ دنیای فوتبال را نمی‎شناسند و تلفظ صحیح نام آنها را نمی‌دانند اما به شکل خجالت‌آوری، منشا تصمیم‌های بزرگ فوتبالی شده‌اند و قرار است سرنوشت یک نسل از فوتبالیست‌های جوان را با تصمیم‌های‌شان، تعیین کنند. ادعاهای فرهاد یک «رسوایی» بزرگ برای فوتبال ایران به شمار می‌رود اما درست مثل همیشه، فدراسیون واکنشی به این ماجراها نشان نخواهد داد. چراکه اگر داستان‌هایی از این دست موجب استعفا و یا برکناری مدیران متخلف شوند، بعید به نظر می‌رسد که دیگر حتی یک مدیر نیز در فدراسیون فوتبال باقی بماند!

تنهایی فرهاد مجیدی مقابل کمیته فنی و توصیه‌های غیرفنی‌اش، تلخی قابل توجهی برای این مربی جوان داشته است. شاید بهتر بود او همه این مدت سکوت نمی‌کرد و کمی زودتر، عطای کار در رده امید را به لقایش می‌بخشید و همه این افشاگری‌ها را کمی زودتر انجام می‌داد. با این وجود او بالاخره چهره واقعی بسیاری از اعضای کمیته فنی را آشکار کرد و به همه فهماند که توصیه‌های آنها، چقدر غیرمسئولانه و برای رسیدن به امیال شخصی بوده است. از قبل هم به چنین کمیته‌هایی در فوتبال ایران، اعتبار نبود اما حالا دیگر ته مانده اعتبار آنها نیز، مخدوش شده است. حالا آنها به گزینه مطلوب‌شان رسیده‌اند و با مربیگری استیلی، می‌توانند تا جایی که می‌خواهند در کارهای تیم دخالت کنند. با این وجود تیمی که این چهره‌ها را در کنارش دارد، حتی با یک معجزه نیز المپیکی نمی‌‌شود.