یک داستان ناتمام!

خبر شوکه‌کننده خروج آندره‌آ استراماچونی و دستیارانش از ایران، بعدازظهر یکشنبه در خروجی خبرگزاری‌ها قرار گرفت. البته که در روزهای گذشته غیبت استرا در جلسه‌های تمرینی، نشانه امیدوارکننده‌ای نبود اما مدیران باشگاه مثل همیشه دست روی دست گذاشتند و هیچ اقدامی برای پایان دادن به این وضعیت انجام ندادند. سرانجام مرد ایتالیایی، تصمیم به ترک تیمی گرفت که به سختی، صدرنشین لیگ برتر شده بود. هر لحظه که از خبر جدایی این مربی سپری می‌شود، بارقه‌های امید برای بازگشت او نیز کمرنگ‌تر به نظر می‌رسند.

آریا طاری

همه می‌دانستند که استراماچونی از شرایط کار در استقلال و وعده‌های بی‌سرانجام مدیران باشگاه راضی نیست اما هیچ‌کس انتظار نداشت که او ناگهان تصمیم به ترک ایران بگیرد. همین چند ماه قبل بود که قرمزها، مربی قهرمان لیگ را به خاطر مسائل مالی از دست دادند و حالا نوبت آندره‌آ بود که در واکنش به عدم دریافت دستمزدش، قرارداد با باشگاه استقلال را «فسخ» کند. در نگاه اول، همه چیز آنقدر سریع اتفاق افتاده که مجال واکنش نشان دادن را از باشگاه می‌گیرد اما در حقیقت، از مدت‌ها قبل مشخص بود که حقوق این سرمربی باید پرداخت شود تا او انگیزه‌ای برای باقی ماندن در فوتبال ایران داشته باشد. دوران حضور مرد ایتالیایی روی نیمکت استقلال، کوتاه اما پرماجرا بود. او کارش را با جدیت در جلسه‌های تمرینی تیم آغاز کرد. هر بازیکنی که مرتکب بی‌نظمی می‌شد، بلافاصله در لیست مازاد این مربی قرار می‌گرفت. او بعد از مدت‌ها، نظم و دیسیپلین را در اردوی تیم حاکم کرد و شرایط استقلال را تغییر داد. استراماچونی هم درست مثل کی‌روش، هیچ‌وقت از شرایط موجود «راضی» به نظر نمی‌رسید و همیشه قصد داشت تیمش را یک قدم جلوتر ببرد. لیگ برتر برای او در اوج «عصبانیت» آغاز شد. ماجرای مترجم نداشتن و بعدها پرتاب صندلی در کنفرانس خبری، نشان داد که او در فوتبال ایران با هیچ‌کس شوخی ندارد. روزهای سخت و کابوس گل‌ خوردن در دقایق پایانی اما بالاخره پشت سر گذاشته شد. استقلال «برنده بودن» را در جام حذفی شروع کرد و دیگر از این روند فاصله نگرفت. شاید مهم‌ترین تغییر در ترکیب این تیم، از دربی رقم خورد. جایی که مرد ایتالیایی تصمیم گرفت سیستم دفاع سه نفره موردعلاقه‌اش را در باشگاه پیاده کند. با وجود شکست در آن مسابقه حساس و تعیین‌کننده، استراما پا پس نکشید و ایده‌های جدیدش را عوض کرد. در یادگار امام بود که همه به قدرت این تیم پی بردند و استقلال در ادامه راه نیز شگفت‌انگیز ظاهر شد. تیمی که در پنج هفته ابتدایی لیگ فقط سه امتیاز گرفته بود، در هشت مسابقه بعدی هفت پیروزی و یک تساوی را تجربه کرد. این تیم در جمع هشت تیم نهایی جام حذفی نیز قرار گرفت تا یک فصل بی‌نظیر را تجربه کند. درست بعد از صدرنشینی لیگ اما خبر تلخ جدایی سرمربی به گوش هواداران باشگاه رسید. هوادارانی که هنوز هم امیدوارند راهی برای بازگشت استرا باز شود. استقلال در این فصل دو تیم مدعی را شکست داده و در مصاف با تیم مدعی دیگر نیز تا آخرین لحظه‌ها برنده بوده است. آنها در نیم‌فصل دوم تنها یک بار برای برخورد با مدعیان از آزادی خارج می‌شوند. همه چیز برای قهرمانی این تیم مهیا به نظر می‌رسد اما حالا با رفتن استراماچونی، بال‌های امیدواری در استقلال قیچی شده‌اند.

همین امروز اگر مربیانی مثل پپ گواردیولا و یورگن کلوپ نیز حقوق‌شان را دریافت نکنند، از باشگاه‌های‌شان جدا خواهند شد. همه مربی‌ها باید بر اساس بندهای درج شده در قرارداد، «دستمزد» بگیرند و استراما نیز از این قاعده مستثنی نیست

جدایی غیرمنتظره استراماچونی از استقلال، واکنش‌های متفاوتی را به همراه داشته است. بعضی‌ها او را به «پولکی» بودن متهم می‌کنند و معتقدند این مربی هم درست مثل ویلموتس به جز دریافت پول، به هیچ موضوع دیگری اهمیت نداده است. بعضی‌های دیگر نیز معتقد هستند که او درست قبل از یکی از مسابقه‌های تیمش، این نمایش را برای دریافت دستمزد راه انداخته و صدرنشینی تیم را با خطر روبه‌رو کرده است. این باورها اما هیچ نسبتی با «فوتبال حرفه‌ای» ندارند. همین امروز اگر مربیانی مثل پپ گواردیولا و یورگن کلوپ نیز حقوق‌شان را دریافت نکنند، از باشگاه‌های‌شان جدا خواهند شد. همه مربی‌ها باید بر اساس بندهای درج شده در قرارداد، «دستمزد» بگیرند و استراما نیز از این قاعده مستثنی نیست. به جای اتهام زدن به این مربی، باید به این موضوع فکر کرد که چه کسانی او را از فوتبال ایران فراری داده‌اند. به جای اتهام زدن به این مربی، باید به این موضوع فکر کرد که چطور رویای بزرگ استقلال در این فصل، جایش را به یک کابوس بزرگ و تمام‌نشدنی داده است.

شاید تیم‌های رقیب از جدایی استراماچونی «ناراضی» نباشند اما این بحرانی است که دیر یا زود گریبان همه تیم‌ها را خواهد گرفت. تا همین یک هفته قبل، فوتبال ایران سه مربی خارجی بیشتر از امروز داشت اما ظرف چند روز قرارداد ویلموتس، دنیزلی و استراماچونی فسخ شده است. با این روند دیگر مربیان خارجی هیچ رغبتی برای حضور در فوتبال ایران ندارند و احتمالا مربیانی که همین حالا در این فوتبال شاغل هستند نیز تصمیم به فسخ قراردادشان خواهند گرفت. شاید خیلی زود ناچار شویم به تماشای «فوتبال داخلی» با مربیان و بازیکنان بومی عادت کنیم. موضوعی که بدون شک فاصله فوتبال ایران را با قدرت‌های دیگر آسیا بیشتر خواهد کرد.