در اولین ساعت‌های بامداد یکشنبه، رئال مادرید در زمین خودش برابر رئال بتیس متوقف شد. به نظر می‌رسید آنها در خانه مشکلی برای کنار زدن تیم چهاردهم جدول ندارند اما تنها گل سفیدها در این بازی، توسط وی.ای.آر مردود شد و بهترین موقعیت‌های تیم زیدان نیز، مقابل مندی و وینیسیوس قرار گرفتند. پس از تساوی بدون گل در برنابئو، مندی به شدت مورد انتقاد هواداران رئال قرار گرفته بود. او عملا شانس صدرنشینی را از تیمش گرفت. شگفتی بزرگ‌تر لالیگا اما چند ساعت قبل رخ داده بود. جایی که ارنستو والورده و تیمش طعم یک شکست دیگر را نیز چشیدند. بارسا در نیمه اول با پنالتی مسی از لوانته جلو افتاده بود. در همین نیمه، لوئیس سوارز به دلیل مصدومیت ناچار به ترک زمین بازی شده بود. در نیمه دوم و تنها ظرف 9 دقیقه، دروازه کاتالان‌ها سه بار باز شد. 

به نظر می‌رسید این تیم با گل دوم مسی به بازی برگردد اما این بار کمک‌داور ویدئویی، گل را مردود دانست تا آخرین شانس بارسا برای بازگشت نیز از بین برود. همزمان با کام‌بک دوباره برای والورده و تیمش، لیورپولی‌ها نیز در آخرین ثانیه‌های دیدار با استون ویلا، کامبک زدند و تساوی را به پیروزی تبدیل کردند. لیورپول تا دقیق پایانی از حریف عقب افتاده بود. درست مثل منچسترسیتی که با درخشش کایل واکر و سرخیو آگرو، شکست برابر ساوتهمپتون را به پیروزی تبدیل کرد. بوندس‌لیگا نیز، روز حیرت‌آوری را پشت سر گذاشت. بایرن‌مونیخ در زمین فرانکفورت در مسابقه‌ای که به صورت رایگان روی تلویزیون آلمان پخش می‌‎شد، با اخراج زودهنگام بوآتنگ به دردسر افتاد و در نهایت پنج گل دریافت کرد. از آخرین شکست پنج گله آنها در بوندس‌لیگا قبل از این مسابقه، 10 سال سپری شده بود. به نظر می‌رسد با این باخت، کار کواچ دیگر تمام است و بایرنی‌ها باید هرچه زودتر تلفن را بردارند و شماره یوپ هاینکس را بگیرند! اتفاق عجیب دیگر این روز، پیروزی هشت گله لایپزیش برابر ماینتس بود. لایپزیش با درخشش ستاره‌هایی مثل ورنر و پولسن، در یک مسابقه تقریبا به اندازه یک هفته از لیگ برتر ایران گل‌زنی کرد. اگر شکست جمعه‌شب پی‌اس‌جی برابر دیژون را نیز به این فهرست اضافه کنیم، باید بپذیریم که فوتبال اروپا هفته بسیار عجیبی را می‌گذراند. ممکن است در ادامه این هفته، نتایج عجیب و شگفت‌انگیز دیگری نیز از راه برسند و همه هواداران فوتبال را به شدت غافلگیر کنند.

فوتبال اروپا رفته رفته به روزهای حساس نزدیک می‌شود اما در استادیوم‌های خارجی، همچنان خبری از توهین به خانواده مربی‌ها، شعار حیا کن رها کن برای بازیکن‌ها و انتقاد از وزرا نیست! آنها می‌دانند که چطور غرق در لذت شوند، از پاس‌ها، شوت‌‎ها و گل‌ها لذت ببرند و منطق را با تعصب افراطی، به تعطیلی نکشانند. آنها می‌دانند که فوتبال، چقدر مهم است و چقدر باید مراقب این پدیده باشند. در فوتبال ایران اما همچنان، همه شمشیرها را برای هم از رو بسته‌اند. همه «اعتراض» دارند. همه بیانیه می‌نویسند و در واقع، هیچکس از خود فوتبال لذت نمی‌برد.