اوضاع تیم‌های ملی رده پایه، این روزها تعریف چندانی ندارد. از یک طرف تیم ملی نوجوانان نتایج ناامیدکننده‌ای را پشت سر گذاشته و حرف‌های خوشایندی درباره نحوه دعوت نفرات به این تیم شنیده نمی‌شود و از طرف دیگر، تیم ملی امید برابر ازبکستان متحمل دو شکست شده است. البته که نباید فراموش کرد ازبکستان در رده پایه، یکی از قدرت‌های اصلی آسیا به شمار می‌رود و در سال‌های گذشته موفقیت‌های چشمگیر زیادی را جشن گرفته و دلیلی ندارد که شکست برابر این تیم، بهانه‌ای برای کوبیدن سرمربی امیدها باشد اما واکنش فرهاد مجیدی به انتقادها نیز در حد و اندازه‌های یک سرمربی در رده ملی نیست. تا شروع رقابت‌های انتخابی المپیک در توکیو، تنها چهار ماه باقی مانده و او فرصت زیادی برای سروسامان دادن به وضعیت تیمش ندارد. فرهاد از نداشتن استقلال کافی گلایه دارد و معتقد است «دخالت‌هایی» در کارش صورت می‌گیرد. اگر این ادعا صحت داشته باشد، ماندن او روی نیمکت تیم ملی امید، نه به سود خودش خواهد بود و نه به تیم ملی کمک زیادی خواهد کرد. به نظر می‌رسد فدراسیونی‌ها با انتخاب یک مربی کم‌تجربه، قرار است تصمیم‌های خاص خودشان را به تیم امید تحمیل کنند و فرهاد مجیدی نیز نمی‌تواند مانعی برای این اتفاق باشد. این موضوع بیشتر از هر چیزی، آینده کاری خود فرهاد را تهدید می‌کند. با این روند به نظر می‌رسد تنها راه پایان یافتن حسرت المپیک برای فوتبال ایران، حذف این رشته ورزشی از المپیک است!

فرهاد مجیدی مربیگری را با یک انتخاب درست شروع کرد و دستیار وینفرد شفر در استقلال شد. با این حال ظاهرا تجربه سرمربیگری موقت برای او آنقدر لذتبخش بود که این مربی دیگر حاضر نشد «نفر دوم» نیمکت هیچ تیمی باشد. فرهاد می‌توانست مثل وحید هاشمیان قدم‌های تدریجی‌تری بردارد و به عنوان دستیار به کار ادامه بدهد. او حتی می‌توانست به جای کار در رده ملی، به سراغ باشگاه‌های کم‌نام و نشان برود و مربیگری را با فشار کم‌تری آغاز کند اما تصمیم گرفت به تیمی ملحق شود که پیش از این چهره‌هایی مثل عبدا... ویسی و یحیی گل‌محمدی پیشنهاد پیوستن به آن را رد کرده بودند. یحیی و ویسی از دشواری‌های این جایگاه خبر داشتند و به خوبی می‌دانستند که در تیم ملی امید، چه اتفاقات تلخی برای مربیان جوانی مثل علیرضا منصوریان و محمد خاکپور رخ داده بود. جایگاه امروز فرهاد، همیشه دردسرهای زیادی برای مربیان مختلف ساخته است. باشگاه‌های داخلی معمولا با تیم ملی امید همکاری نمی‌کنند و بازیکنان جوان لژیونرشده نیز به این تیم اضافه نمی‌شوند. در واقع تیم ملی امید با همه بضاعت فوتبال کشور شکل نمی‌گیرد. مخالفت فدراسیون با انتخاب دستیار خارجی برای مجیدی، یکی دیگر از نشانه‌هایی است که ثابت می‌کند این شغل، برای یک مربی کم‌تجربه بیش از حد دشوار خواهد بود. مجیدی با قبول کردن این جایگاه، دست به یک ریسک بسیار بزرگ زده است. ریسکی که ممکن است آینده مربیگری او را با یک تهدید بزرگ روبه‌رو کند. تیمی که حتی با کرانچار موفق نبود، شانس زیادی برای موفقیت با فرهاد مجیدی نخواهد داشت.