نازنین دشتی

دیروز در تالار کنفدراسیون فوتبال آسیا، گوی‌ها دوباره چرخیدند تا سرنوشت تیم‌های راه‌یافته به مرحله حذفی لیگ قهرمانان آسیا ‌۲ مشخص شود. نام استقلال ایران از گلدان بیرون آمد تا در تقابل با الحسین اردن، مسیر خود را برای بازگشت به قله‌های افتخار ترسیم کند. اما در حالی  که هواداران باید غرق در تحلیل‌های فنی حریف اردنی باشند، یک بغض فروخورده در گلوی هر استقلالی سنگینی می‌کند. قرعه‌کشی دیروز، بیش از آنکه یک رویداد ورزشی باشد، یادآور حقیقتی تلخ بود؛ ما حتی برای میزبانی از رویاهای‌مان هم خانه نداریم.

شکرانه برای نیامدن اسطوره! عجیب است، نه؟ سال‌ها آرزو داشتیم بزرگ‌ترین ستاره‌های جهان فوتبال پا به تهران بگذارند. وقتی کریستیانو رونالدو با النصر در همین جدول حضور دارد، قاعدتا باید برای تماشای او در تهران لحظه‌شماری می‌کردیم. اما چقدر تلخ و گزنده است که ته دل‌مان می‌گوییم:«خوب شد رونالدو با استقلال نیفتاد!»

این جمله، نه از ترس قدرت فنی او، بلکه از شرم است. شرم از اینکه او را به کدام ورزشگاه می‌بردیم؟ در کدام رختکن از او پذیرایی می‌کردیم؟ روی کدام چمن تکه‌تکه و زردشده قرار بود ساق‌های گران‌قیمت او به حرکت درآیند؟ وقتی به یاد می‌آوریم که در بازی‌های قبلی، چمن قرضی و سکوهای مخروبه مایه سرافکندگی ملی شد، ترجیح می‌دهیم ستاره‌ها از دور برای‌مان دست تکان دهند تا اینکه در متن فاجعه زیرساختی ما قرار بگیرند. این بهترین اتفاق بود که استقلال فعلا با النصر روبه‌رو نشد، چون ما هنوز لباسی درخور برای مهمانی بزرگ‌مان نداریم. استقلال، با دو ستاره طلایی روی سینه، میراث‌دار تاریخی است که آسیا به آن احترام می‌گذارد. اما امروز این غول کهن، مانند آواره‌ای است که هر شب را در یک اتاق اجاره‌ای به صبح می‌رساند. یک روز در تختی، یک روز در شهر قدس و روزی دیگر در انتظار آماده شدن جنازه‌ 

ورزشگاه آزادی.

تصور کنید تیمی که می‌خواهد برای قهرمانی در سطح دوم آسیا بجنگد، دغدغه‌ اولش نه سیستم دفاعی حریف، بلکه کیفیت استوک بازیکنان روی زمین ناهموار باشد. این فقط یک مشکل سخت‌افزاری نیست؛ این یک ترومای روانی است. بازیکن استقلال وقتی وارد زمین می‌شود، به جای تمرکز روی تاکتیک‌های سرمربی، باید مراقب باشد که مچ پایش در چاله‌های زمین نچرخد. هوادار استقلال به جای کری‌خوانی برای حریفان، باید نگران باشد که آیا بازی تیمش اصلا در تهران برگزار می‌شود یا باید دوباره راهی شهرهای دیگر شود؟

از داستان تلخ میزبانی استقلال بگذریم که به نظر می‌رسد برای مسئولان خیلی هم مهم نیست! استقلال در مرحله یک‌هشتم نهایی به مصاف الحسین اردن می‌رود. تیمی که شاید در نگاه اول نام‌دار نباشد، اما ساختار دفاعی منسجم و دوندگی بی‌امانی دارد. بر اساس قرعه، بازی رفت ۲۱ بهمن ۱۴۰۴ برگزار خواهد شد. استقلال به عنوان تیم دوم صعود کرده و این یعنی بازی رفت را باید در خانه (اگر خانه‌ای باشد!) 

برگزار کند.

اما چالش اصلی کجاست؟ اگر استقلال از سد الحسین بگذرد، به احتمال بسیار زیاد در یک‌چهارم نهایی با برنده دیدار سپاهان و الاهلی قطر روبه‌رو خواهد شد؛ یک دربی آسیایی تمام‌عیار. تقابلی که می‌تواند تمام انرژی فوتبال ایران را ببلعد. در مسیری که به فینال ختم می‌شود، سایه سنگین تیم‌های متمول عربی حس می‌شود. برنده استقلال و سپاهان در نهایت باید با النصر عربستان بازی کند؛ تیمی که رونالدو و ستاره‌های زیادی دارد. اما درد ما، نه دلارهای نفتی رقیب، بلکه بی‌تدبیری داخلی است.

اگر استقلال با همین فرمان پیش برود و معجزه‌ای در بازسازی ورزشگاه‌ها رخ ندهد، حتی رسیدن به فینال هم طعم گسی خواهد داشت. فوتبال برای لذت بردن است، برای نمایش زیبایی. اما وقتی زیبایی در چاله‌چوله‌های زمین ذبح می‌شود، چه چیزی برای دفاع باقی می‌ماند؟

هوادار استقلال امروز با بیم و امید به جدول نگاه می‌کند. امید به ساق‌های بازیکنانش و بیم از آبرویی که ممکن است در یک زمین بی‌کیفیت دیگر حراج شود. بیایید امیدوار باشیم که تا بهمن‌ماه، حداقل یک زمین چمن در خور نام ایران آماده شود تا اگر قرار است استقلال ببازد، به فوتبال ببازد، نه به خاک و خل ورزشگاه‌های فرسوده.

این مسیر تا فینال، فقط یک مسیر فوتبالی نیست؛ این یک آزمون بزرگ برای مدیرانی است که باید ثابت کنند آیا لیاقت میراث دو ستاره استقلال را دارند یا خیر.