دبیر انجمن زغالسنگ:
تقریباً هیچ برنامهای برای بهرهبرداری از منابع زغالسنگ نداریم

دبیر انجمن زغالسنگ با اشاره به بیتوجهی تاریخی به معادن زغالسنگ در سیاستگذاریهای انرژی کشور، گفت: در حالی که طی ۵۰ سال گذشته، کشورهای مختلف بین ۳۰ تا ۵۰ درصد از انرژی خود را از زغالسنگ تأمین کردهاند، ایران تقریباً هیچ برنامهای برای بهرهبرداری از این منبع انرژی نداشته و تمام تمرکز خود را روی نفت و گاز گذاشته است. همین بیتوجهی موجب شده تا معادن زغال توسعه نیابند و زیرساختهای مرتبط با آن شکل نگیرد؛ در حالی که کشور ما از ذخایر قابل توجهی در این حوزه برخوردار است.
سعید صمدی در گفتوگو با تجارتنیوز، با تأکید بر اینکه زغالسنگ در شرایط فعلی میتواند راهحلی برای بحران انرژی کشور باشد، اظهار کرد: اکنون ایران با چالشهای جدی در تأمین گاز و برق مواجه و تازه متوجه اهمیت منابع جایگزین شده است. تولید فولاد با استفاده از زغالسنگ دو مزیت اساسی دارد؛ نهتنها مصرف گاز ندارد، بلکه مصرف برق آن نیز ناچیز است.
او با بیان اینکه نظام قیمتگذاری دستوری به تولید زغالسنگ آسیب جدی وارد کرده است، تشریح کرد: در حال حاضر قیمت هر تن زغالسنگ داخلی حدود هفت میلیون تومان است، در حالی که قیمت زغال وارداتی حدود ۲۱ میلیون تومان برآورد میشود. این تفاوت چشمگیر اصلاً ناشی از تفاوت کیفی نیست، چرا که در بازار جهانی تفاوت کیفیت حداکثر میتواند ۲۰ تا ۳۰ درصد بر قیمت اثر بگذارد. در واقع با پایین نگهداشتن دستوری قیمت داخلی، انگیزه سرمایهگذاری در این حوزه از بین رفته و بسیاری از معادن یا با کاهش تولید مواجه شدهاند یا در آستانه
تعطیلی هستند.
این مقام صنفی افزود: این در حالی است که تا چند سال پیش، ۹۰ درصد زغالسنگ مورد نیاز کشور از منابع داخلی تأمین میشد، اما اکنون این عدد به ۴۰ درصد کاهش یافته و ۶۰ درصد وارداتی شده است. طی سه سال اخیر، بیش از دو میلیارد دلار صرف واردات زغالسنگ شده؛ در شرایطی که ذخایر داخلی همچنان دستنخورده باقی ماندهاند.
صمدی با اشاره به بحران نقدینگی اخیر در صنعت عنوان کرد: شرایط اقتصادی کشور باعث شده واحدهای تولیدی در تأمین منابع مالی برای خرید زغالسنگ دچار مشکل شوند. چون حدود ۶۰ درصد هزینه تولید زغالسنگ مربوط به نیروی انسانی است، امکان به تعویق انداختن این هزینهها وجود ندارد. اما خریداران زغالسنگ که اغلب فولادسازان هستند به دلیل کمبود نقدینگی، نمیتوانند بهموقع پرداخت کنند؛ این یعنی فشار مضاعفی بر تولیدکننده زغالسنگ است.
او مطرح کرد: زغالسنگ برخلاف گاز، قابلیت ذخیرهسازی بلندمدت دارد و به راحتی قابل حمل و نقل است. شما نمیتوانید گاز را بهصورت انبوه ذخیره کنید یا بدون زیرساخت گسترده منتقل نمایید، اما زغالسنگ را میتوان به آسانی انبار یا حتی صادر کرد. این ویژگی در شرایط بحرانی یک مزیت بزرگ است.
دبیر انجمن زغالسنگ در پایان با بیان اینکه روند مصرف زغالسنگ در جهان رو به افزایش است، خاطرنشان کرد: برخلاف تصور عمومی، تفاوت چندانی میان تأثیرات زیستمحیطی زغالسنگ و گاز وجود ندارد. هر دو منبع در فرآیند سوختن، دیاکسیدکربن تولید میکنند و در بحث گرمایش زمین مشابه عمل میکنند. بنابراین توجیهات زیستمحیطی برای حذف زغالسنگ در ایران، فاقد پشتوانه علمی و اقتصادی است. کشور باید از این غفلت تاریخی درس بگیرد و سیاستهای انرژی خود را بر پایه تنوع منابع و مزیتهای اقتصادی بازنگری کند.
طبق این گزارش، نگاهی به وضعیت معادن زغالسنگ نشان میدهد که آنچه این دو بخش را با چالشهای جدی مواجه کرده، نه کمبود منابع و نه ضعف فنی، بلکه نبود سیاستهای روشن، پایدار و اقتصادی است. از قیمتگذاریهای دستوری تا نبود استراتژی بلندمدت برای تأمین انرژی و توسعه زنجیره ارزش، همگی باعث شدهاند ظرفیتهای بالقوه این دو ماده معدنی حیاتی، بالفعل نشوند و به جای نقشآفرینی در رشد صنعتی و امنیت انرژی به نقطهای از بحران و رکود برسند. مطابق گزارش اخیر مرکز پژوهشهای مجلس، ۴۴ درصد مشکلات بخش معدن مستقیماً ناشی از خلأ قانونی، عملکرد ضعیف دولت و فقدان راهبرد جامع در حوزه سیاستگذاری معدنی است. این آمار، زنگ خطر مهمی است که نشان میدهد اصلاح ساختار سیاستگذاری ضرورت فوری برای بقای معادن کشور است.
دیدگاه تان را بنویسید