«سعدوندی» با «مندرآوردی» و محکوم به شکست دانستن ۶ فرمان ساختمان میرداماد:
بانک مرکزی در مسیر «چرخه اضمحلال» حرکت میکند
رامتین موثق
در روزهای اخیر تمام توجهها به سمت رشد بیوقفه قیمت دلار رفته که سقف تاریخی 130 هزار تومان را شکسته و مدام در حال رکوردشکنی جدید است و به نظر نمیرسد که سر ایستادن داشته باشد.
در سال ۱۳۷۴ قیمت ارز افزایش پیدا کرد و یک روز نیروهای امنیتی و نظامی رو یک حمله، کل بازار استانبول و فروشندگان ارز را تخلیه و همه را زندانی کردند در حالی که رئیس سازمان برنامه و بودجه وقت، ریاست بانک مرکزی و سیاستگذاران اقتصادی کشور متهمان ردیف اول وضعیت دلار بودند!
هرچند که روز گذشته دلار یک کاهش جزئی داشته و به 129 هزار تومان بازگشته است، اما این مقدار کاهش در مقابل صعود بیسابقه قیمت آن در روزهای گذشته به چشم نمیآید. کارشناسان موافق بانک مرکزی این کاهش جزئی را نتیجه سیاست بانک مرکزی میدانند که در روزهای گذشته به «6 فرمان» معروف شده است. اما بازار اعتنایی به دستورهای بانک مرکزی نداشت و افزایش قیمت خود را در پیش گرفت و حتی نرخ ارز دولتی نیز مغلوب نرخ ارز بازار آزاد شد. قیمت اسکناس و حواله دلار توافقی در بازار ارز تجاری سهشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۴ توسط بانک مرکزی اعلام شد و به ترتیب با رشد قابل توجه به نرخ ۷۵ هزار و ۲۷۴ تومان و ۷۳ هزار و ۸۲ تومان رسید. یعنی طی 2 روز، نرخ ارز دولتی نیز 2 هزار تومان افزایش نشان داد.
علی سعدوندی در گفتوگو با «توسعه ایرانی»: بانک مرکزی کوچکترین آشنایی با سیاستگذاری در دنیا ندارد، با مباحث علمی و با تجربه بشری کشورهای دیگر آشنا نیست و تنها دنبال پیادهسازی سیاستهای «مندرآوردی» است که اتفاقا این سیاستها در کشورهایی که شکست خورده بودند و به سمت ابرتورمها رفته بودند، تجربه شده بود. بنابراین 6 فرمان بانک مرکزی برای بازار ارز، نتیجه مطلوبی نخواهد داشت
به گفته بسیاری از تحلیلگران، عامل اصلی رشد دلار سیاستهای بانک مرکزی است اما برخی ریسکهای سیستماتیک موجب نوساناتی میشوند که روز شنبه، اجرای طرح 3 نرخی شدن بنزین جزو این ریسکها بود و به احتمال زیاد، کاهش جزئی قیمت در روز گذشته به دلیل خالی شدن اثر ریسکها بوده است و نه 6 فرمان بانک مرکزی!
تصمیمات پلیسی بانک مرکزی برای دلار
یکشنبه 23 آذر، سخنگوی بانک مرکزی تصمیمات ششگانه این بانک برای مدیریت بازار ارز و ثبات بخشی به آن را اعلام کرد و گفت: «بجز موارد ششگانه، تصمیمات دیگری نیز در بانک مرکزی برای کنترل و مدیریت بازار ارز و طلا اتخاذ شده که در روزهای آینده اطلاعرسانی میشود.» این تصمیمات بدین شرح است: «1- بازنگری و بازآرایی نظام بودجه بندی و تخصیص و تأمین ارز با اولویت تخصیص و تأمین ارز برای بنگاههای اقتصادی ارزآور؛ 2- تلاش برای کاهش فاصله زمانی بین تخصیص و تأمین ارز در مرکز مبادله ایران به ویژه تأمین به روز ارز برای تخصیص های معتبر در تالار دوم این مرکز با اولویت تخصیص ارز برای متقاضیان خرد زیر ۵۰ هزار دلار؛ 3- گسترش پیشفروش ارز برای کلیه شرکتهایی که به موقع رفع تعهد ارزی انجام دادهاند؛ 4- تقویت تأمین مالی ارزی پروژههای از طریق انتشار انواع صکوک ارزی به ویژه اوراق مرابحه ارزی، صندوق پروژه ارزی، صندوق درآمد ارزی و پیش فروش ارز در تالار دوم برای سرمایهگذاران؛ 5- تنظیم اقدامات نظارتی انضباطی بانک مرکزی برای مواجهه با گردشهای مالی کلان با قصد سوداگری و اخلال در بازارهای ارز و طلا؛ 6- همزمان با تأمین موثر ارز در تالار اول، تقویت عمق بازار و تسریع تأمین ارز در بازار توافقی تالار دوم مرکز مبادله ایران در دستور کار بانک مرکزی قرار گرفت.»
همچنین یک روز پس از اعلام این سیاستهای بانک مرکزی، سخنگوی این نهاد از برخورد با شعب اخلالگر در بازار طلا و ارز، خبر داد. محمد شیریجیان توضیح داد: «12 تیم بازرسی ویژه برای رسیدگی به شعب مشکوک به تراکنشهای پولشویی و ایجاد اختلال در بازار ارز و طلا تشکیل شده است. همچنین روز گذشته بازرسان به 20 شعبه بانکی مراجعه کردهاند که برای مدیران و مسئولان آنها پرونده انتظامی تشکیل شده است.» این رفتار سیاستگذار برای بسیاری یادآور رفتارهای پلیسی سیاستگذار در گذشته است چرا که در سالهای پیش، برخی از سوداگران بازار تحت عناوین سلطان سکه یا سلطان دلار دستگیر و حتی اعدام شده بودند. وقتی وحید مظلومین و محمد سالم در سال 1397، به جرم سلطان سکه اعدام شدند، سکه ۳ میلیون تومان بود اما امروز فقط در عرض چند ساعت، سکه 3 میلیون تومان گران شد و به 144 میلیون تومان رسید.
با استناد به تجربه گذشته، رفتار پلیسی در بازار ارز محکوم به شکست بوده و بازار نیز از فرمانهای سیاستگذار تبعیتی نداشته است اما بانک مرکزی، به جای کنترل موثر بازار، تنها به این اقدامات اکتفا کرده است به گفته عدهای، به دلیل انتفاع از گرانی ارز است اما برخی دیگر اعتقاد دارند که بانک مرکزی توانایی نظارت موثر را ندارد و تنها به برخی اقدامات نمایشی بسنده میکند.
کارشناس اقتصادی: مسئولینی که در راس امور قرار دارند، معمولا خود را منزه میدانند و خود را بالاتر از بقیه درنظر میگیرند و معمولا وقتی به منصب میرسند، از حالت انسانی سابق خود تغییر حالت میدهند و به همین دلیل است که میبینیم در مواقع بروز مشکلات، خود را کنار میکشند و مشکل را به گردن بقیه میاندازند، به دیگران انگ و تهمت میزنند، آنها را بازخواست میکنند و یا حتی به زندان میفرستند
سیاست «مندرآوردی» بانک مرکزی
یک اقتصاددان در گفتوگو با «توسعه ایرانی»، درباره 6 فرمان بانک مرکزی برای مقابله با نوسانات نرخ ارز در بازار آزاد، گفت: زمانی که ریشه سیاستگذاری اشتباه است اما سیاستگذار دانش کافی ندارد تا تشخیص بدهد همین سیاستهایی که اعمال میکند، ریشه بحران و مشکل است، باز به تکرار آن روی میآورد. علی سعدوندی تصریح کرد: زمانی که این سیاستها با شکست مواجه میشوند، سیاستگذار نیز بر سیاستهای گذشته خود پافشاری بیشتری میکند.
او افزود: برای مثال بانک مرکزی درنظر دارد انضباط و نظارت بیشتری بر بازار حکمفرما کند، دستگیریها، بازخواستها و بازجوییها را افزایش دهد اما در این مسائل، ذات انسان را درنظر نمیگیرد و این رویه به یک چرخه، که به چرخه اضمحلال مشهور است، میانجامد.
این کارشناس حوزه اقتصاد اظهار کرد: بانک مرکزی متاسفانه در مسیر این چرخه حرکت میکند؛ یعنی کوچکترین آشنایی با سیاستگذاری در دنیا ندارد، با مباحث علمی و با تجربه بشری کشورهای دیگر آشنا نیست و تنها دنبال پیادهسازی سیاستهای «مندرآوردی» است که اتفاقا این سیاستها در کشورهایی که شکست خورده بودند و به سمت ابرتورمها رفته بودند، تجربه شده بود. بنابراین این 6 فرمان بانک مرکزی نتیجه مطلوبی
نخواهد داشت.
سیاستگذاران اقتصادی
مقصران اصلی هستند
سعدوندی همچنین عنوان کرد: راه دیالوگ با این نوع سیاستگذاران کاملا بسته است زیرا این افراد یک نوع الوهیت و قداست برای خود تعریف کردهاند که توانایی شنیدن صدای منتقد و مخالف را ندارند. او با تاکید بر اینکه نشنیدن صدای منتقد به وخامت اوضاع منجر خواهد شد، درباره اینکه «در سالهای گذشته نیز تجربیات پلیسی در بازارهای مالی مانند اعدام سلطان سکه و استیضاح همتی انجام شده بود اما با شکست کامل مواجه شد؛ چرا این تفکر همواره همراه سیاستگذار است؟»، پاسخ داد: این مسئله به منیت آن فردی برمیگردد که در راس امور، مانند بانک مرکزی، قرار گرفته است.
این تحلیلگر مسائل اقتصادی توضیح داد: این افراد معمولا خود را منزه میدانند و خود را بالاتر از بقیه درنظر میگیرند و معمولا وقتی به منصب میرسند، از حالت انسانی سابق خود تغییر حالت میدهند و به همین دلیل است که میبینیم در مواقع بروز مشکلات، خود را کنار میکشند و مشکل را به گردن بقیه میاندازند، به دیگران انگ و تهمت میزنند، آنها را بازخواست میکنند و یا حتی به زندان میفرستند.
سعدوندی با اشاره به تجربه دستگیری و اعدام سلطان سکه، یادآور شد: در سال ۱۳۷۴ همین مسائل تکرار شد؛ قیمت ارز افزایش پیدا کرد و یک روز نیروهای امنیتی و نظامی در یک حمله، کل بازار استانبول و فروشندگان ارز را تخلیه و همه را زندانی کردند در حالی که رئیس سازمان برنامه و بودجه وقت، ریاست بانک مرکزی و سیاستگذاران اقتصادی کشور متهمان ردیف اول وضعیت دلار بودند!
او تاکید کرد: حتی در آن زمان نیز مشکل را از خود نمیدیدند و پاسخگوی وضع موجود نبودند و در همان زمان هم هیچکس نپرسید که چرا فروشندگان ارز زندانی شدند اما مقصران اصلی و ریشه مشکلات، آزاد و در راس امور اقتصادی هستند. اکنون نیز همین چرخه در حال تکرار است.
رفاه بسیار زیاد مدیران بانک مرکزی
اشکال بزرگی است
این اقتصاددان در پاسخ به سوالی درباره احتمال انتفاع بانک مرکزی از گرانی ارز در بازار، بیان کرد: اینطور نیست که بانک مرکزی انتفاعی از گرانی نرخ ارز در بازار آزاد ببرد و کارشناسان و مدیران ارشد بانک مرکزی همواره در سطح بسیار خوبی از رفاه قرار دارند. سعدوندی ادامه داد: این رفاه بسیار زیاد مدیران بانک مرکزی نیز اشکال بزرگی است؛ چه تورم کشور چند صد درصد باشد و چه 5 درصد، کارشناسان بانک مرکزی از رستوران بسیار عالی، امکانات بسیار خوب، وام کم بهره منتفعند و همه امکانات رفاهی در اختیار آنها قرار میگیرد.
به اعتقاد او، بانک مرکزی از فروش ارز گران منتفع نمیشود اما در برخی اوقات قیمت ارزی را که تحت کنترل بانک مرکزی و یا دولت است، افزایش میدهند تا برخی ناترازیها را جبران کنند که این نیز سیاست غلطی است.
این کارشناس در پایان خاطرنشان کرد: بهتر است تا ارز تکنرخی و به بازار سپرده شود تا شناور باشد و ارز دولت هم صرف ساخت کشور بشود، اما این امر اکنون تحقق نمییابد.
دیدگاه تان را بنویسید