«هاشم اورعی» در گفتوگو با «توسعه ایرانی» و با اشاره به از دست رفتن کامل دریاچه ارومیه:
ستاد احیا باوجود شکست کامل، همچنان بودجهخواری میکند!
رامتین موثق
تیرماه امسال مسئولین حوزه هشدار دادند که تا آخر تابستان دریاچه ارومیه به صورت کامل خشک خواهد شد. این هشدار به وقوع پیوست واکنون دریاچه ارومیه به صورت کامل از دست رفته است.
رئیس اتحادیه انجمنهای علمی انرژی: به شخصه چند نفر از اعضای این ستاد را میشناختم. افراد خبرهای بودند. اما فکر میکنم نسخههای پیشنهادی آنان با درمان همراه با درد بوده و حاکمیت هم مانند همیشه، قبول نکرده است. برای مثال یکی از این پیشنهادها، مقابله با 100 هزار چاه غیرمجاز بود اما حاکمیت از بیم تحتتاثیر قرار گرفتن کشاورزی منطقه، با این پیشنهاد مخالفت کرد
البته روند خشک شدن دریاچه ارومیه به تابستان امسال محدود نمیشود و از سالها پیش به دلایل متعدد و عموما سوء مدیریت، بحران خشک شدن این دریاچه کلید خورد. ستاد احیای دریاچه ارومیه نیز برای مقابله با این روند تاسیس شد که خشکی کامل دریاچه، شاهدی بر عملکرد آن است. بهتازگی مدیر دفتر برنامهریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه با بحرانی خواندن وضعیت موجود این تالاب بینالمللی، گفت: «هم اکنون بر اساس آخرین آمار آب منطقهای دریاچه ارومیه کمتر از ۴۰ میلیون مترمکعب آب دارد و سال گذشته حقآبه دریاچه ارومیه تخصیص نیافت.»
در این گفتوگوی سعید عیسیپور با خبرگزاری مهر در 18 آبان 1404، مسئله تخصیص بودجه یکی از محورهای کلیدی بود و این مسئول به دولت در این خصوص انتقاداتی وارد کرد. عیسیپور با اشاره به تصویب طرحهایی برای احیای دریاچه ارومیه در کارگروه ملی نجات دریاچه، اظهار کرد: «متأسفانه با وجود تصویب این طرحها و مصوب شدن بودجه آنها در سازمان برنامه و بودجه تاکنون دولت ریالی برای این طرحها اختصاص نداده است.»
در نتیجه این انتقادات در 21 آبان 1404، پس از گذشت ۴ سال، اعتبارات جدید به مبلغ ۸ هزار میلیارد ریال برای احیای دریاچه اختصاص یافت. اما تزریق مجدد بودجه به این ستاد برخی حواشی را به دنبال داشت. در سالیان پیش هم بسیاری از ناکارآمدی این ستاد، انتقاد کرده بودند. ستادی ناموفق که بودجهای کلان دریافت کرده و حتی از کمکهای بینالمللی نیز بیبهره نبوده است. برای مثال ژاپن طی چندسال اخیر و در چند نوبت مجموعا حدود 1,150,000,000,000 تومان برای احیای دریاچه ارومیه کمک کرده و با تمام این مسائل، این ستاد مجددا درخواست تزریق بودجه دارد. هرچند که مسئله بودجهخواری فقط مختص به ستاد احیا نیست و به یک پدیده رایج در دستگاهها و نهادهای دولتی تبدیل شده است.
گناه پنهانکاری بخشودنی نیست
رئیس اتحادیه انجمنهای علمی انرژی در گفتوگو با «توسعه ایرانی»، درباره خشک شدن دریاچه ارومیه، اظهار کرد: خشک شدن دریاچه ارومیه تحتتاثیر عوامل بسیاری است و نمیتوان تنها یک عامل برای آن درنظر گرفت.
ای کاش مشکلات دریاچه ارومیه با خشکسالی، تمام میشد و ماجرا ادامه پیدا نمیکرد. برخی کارشناسان معدن و زمینشناسی میگویند اگر نمکهای کف دریاچه ارومیه را بین تمام مردم ایران تقسیم کنیم، به هر نفر بیش از ۱ تن نمک میرسد. اما این نمک در همان دریاچه باقی نمیماند و با باد منتقل و در طول زمان پخش میشود
هاشم اورعی تاکید کرد: این خشکی هم به صورت ناگهانی و یک شبه اتفاق نیفتاده است و از دهه 70 برخی کارشناسان درباره کم شدن آب این دریاچه هشدار داده بودند اما حاکمیت در قبال آن سهلانگاری کرد. نوعی سهلانگاری که هیچ توجیهی ندارد.
او درباره عوامل تاثیرگذار بر خشک شدن دریاچه ارومیه، توضیح داد: اولین عامل بحث تغییرات اقلیمی است اما مواردی مانند سدسازی نیز بیتاثیر نبودهاند. اکنون حدود 17 سد بر رودخانههایی که به دریاچه ارومیه منتهی میشوند، ساخته شده است و طبیعتا این سدها مانع ورود آب این رودخانهها به دریاچه میشوند. به عبارت دیگر، ورودی دریاچه بسته میشود. عامل بعدی که در همه سطح کشور مشاهده میشود و به خصوص در استانهای اردبیل و آذربایجان شرقی شایع است، تعدد چاههاست؛ در ظرف 2 تا 3 دهه، 950 هزار حلقه چاه حفر شده است که نیمی از آن غیرمجاز است و تاکنون برخورد درستی حتی با یک چاه غیرمجاز، نشده است.
به گفته این استاد دانشگاه، تمام این چاهها برای مصارف کشاورزی است اما دولت چشم بر کشاورزی بسته است و کوچکترین اقدامی برای اصلاح الگوی کشت نمیکند.
اورعی افزود: در آن منطقه محصولات پرآبی نظیر سیبزمینی، انگور، گندم و ... کاشته میشود. علاوه بر این، چاههای بدون مجوز و یا با مجوز اما بدون حساب و کتاب حفر شده است، با سدها جلوی ورود رودخانهها به دریاچه بسته شده اما دولت برای توجیه این خشکی دریاچه، فقط به تغییرات اقلیمی چسبیده است!
او بیان داشت: تغییرات اقلیمی تنها بخشی از مشکل است اما ما در همین تغییرات اقلیمی هم سهم داریم. اکنون متوسط افزایش دما در ایران، نسبت به کشورهای دیگر به مراتب بیشتر است زیرا درست عمل نمیکنیم.
این کارشناس تصریح کرد: در خشک شدن دریاچه ارومیه، بیش از 90 درصد مقصریم؛ شاید مردم ایران گناه سهلانگاری را ببخشند اما گناه پنهانکاری و عدم صداقت بخشودنی نیست. 6 ماه پیش از وقوع فاجعه دریاچه ارومیه، حاکمیت وانمود کرد که دریاچه تازه در خطر قرار گرفته است.
مصائب دریاچه ارومیه
محدود به خشکی نیست
این تحلیلگر ارشد مسائل انرژی ارومیه، با اشاره به روند 30 ساله خشک شدن دریاچه و با تشبیه از دست رفتن ارومیه به انسانی که یک ریه خود را از روی نادانی از دست داده است، ادامه داد: ای کاش مشکلات دریاچه ارومیه با خشکسالی، تمام میشد و ماجرا ادامه پیدا نمیکرد. برخی کارشناسان معدن و زمینشناسی میگویند اگر نمکهای کف دریاچه ارومیه را بین تمام مردم ایران تقسیم کنیم، به هر نفر بیش از ۱ تن نمک میرسد. اما این نمک در همان دریاچه باقی نمیماند و با باد منتقل و در طول زمان پخش میشود.
هاشم اورعی در گفتوگو با «توسعه ایرانی»: ستاد احیای دریاچه ارومیه نیز دچار بودجهخواری شده است و متاسفانه هیچکدام از برنامههای این ستاد به موفقیت نرسیده و تمام کارها بر زمین مانده است اما مانند بقیه دستگاهها، بودجه تا به آخر مصرف شده است
به گفته وی، این روند اکنون آغاز شده است و برخی روستاهای اطراف دریاچه در حال تخلیه هستند زیرا دیگر قادر به کشاورزی نیستند. این نمک میتواند به سراسر کشور پخش شود و همه مناطق را درگیر کند و بعد از آن، دیگر فقط قادر به کاشت «خیارشور» خواهیم بود.
او تاکید کرد: اکنون تمام ضرر و زیان ماجرا را ندیدهایم اما در سالهای گذشته، از سر نادانی تنها دنبال راهحلهای کوتاهمدت بودیم که در انتخابات رأی جمع کنیم و به دنبال درمان این قضیه نرفتیم. در این اقدامات پوپولیستی به مردم مجوز حفر چاه برای کشاورزی دادیم و حتی چشم بر چاههای غیرمجاز نیز بستیم تا کشاورزی تداوم یابد اما با همین اقدامات ابلهانه، کل کشاورزی منطقه را از بین بردیم.
شکست کامل
ستاد احیای دریاچه ارومیه
رئیس اتحادیه انجمنهای علمی انرژی در ادامه، به بررسی عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه پرداخت و یادآور شد: این ستاد در اوایل دولت روحانی تشکیل شد و بودجهای هم برای این کار در نظر گرفتند و این ستاد حتی از بودجههای بینالمللی هم مانند کمکهای سازمان ملل بهرهمند شد.
اورعی افزود: من نیز امیدوار بودم که این ستاد قادر به انجام کاری برای احیای دریاچه باشد اما اکنون میبینیم که عملکرد این ستاد کاملا ناموفق بوده و شکست کامل خورده است زیرا اگر موفق بودند، دریاچه ارومیه امروز از بین نرفته بود.
او اظهار داشت: به شخصه چند نفر از اعضای این ستاد را میشناختم. افراد خبرهای بودند. اما فکر میکنم نسخههای پیشنهادی آنان درمان همراه با درد بوده و حاکمیت هم مانند همیشه، قبول نکرده است. برای مثال یکی از این پیشنهادها، مقابله با 100 هزار چاه غیرمجاز بود اما حاکمیت از بیم تحتتاثیر قرار گرفتن کشاورزی منطقه، با این پیشنهاد مخالفت کرد. به اعتقاد این استاد دانشگاه، عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه ناموفق بوده و این شکست به احتمال زیاد، به این دلیل اجرا نکردن نسخههای کارشناسان بوده است.
بودجهخواری در ستاد احیای دریاچه ارومیه
اورعی با تشبیه ستاد احیای دریاچه ارومیه به آبهای ژرف، گفت: تشکیل و عدم موفقیت ستاد احیای دریاچه ارومیه مانند قضیه آبهای ژرف در سیستان و بلوچستان است. در سالهای گذشته ادعا شد که آبهای ژرفی در عمق 3 هزار متری وجود دارد و 15 هزار میلیارد تومان نیز بودجه تخصیص پیدا کرد اما به موفقیتی نرسید.
او تصریح کرد: ستاد احیای دریاچه ارومیه نیز دچار بودجهخواری شده است و هیچ نتیجهای هم از این بودجه بیرون نیامده است. انتظار این بود که با این بودجه کلان، یا برخی اصلاحات انجام شود یا این بودجه به جبران برخی تبعات تعلق گیرد. برای مثال میتوانستند با این بودجه جلوی برخی کشاورزیها را بگیرند و در عوض ضرر و زیان کشاورزان را تا چند سال پرداخت کنند. این کارشناس حوزه انرژی در پایان خاطرنشان کرد: متاسفانه هیچکدام از برنامههای ستاد احیای دریاچه ارومیه به موفقیت نرسیده و تمام کارها بر زمین مانده است، اما مانند بقیه دستگاهها، بودجه را تا به آخر مصرف کردهاند.
دیدگاه تان را بنویسید