«علی حیدری» با انتقاد از نبود معیارهای دقیق برای دهکبندی خانوارها:
کسانی همچنان یارانه میگیرند که میتوان درباره بینیازیشان قسم خورد!
رامتین موثق
با تشدید تورم در ایران، زنگ خطر بحرانهای معیشتی، و به خصوص فقر، بیش از پیش به صدا درآمده و معیشت خانوارهای ایرانی را تهدید میکند و کارشناسان در خوشبینانهترین حالت، درباره فقر 30 تا 36 درصد جمعیت ایران هشدار میدهند. بانک جهانی هم در تازهترین گزارش خود، اعلام کرده است که بیش از ۳۵ درصد از جمعیت ایران در سال جاری زیر خط فقر قرار گرفتهاند. هادی موسوینیک، عضو هیات علمی مرکز پژوهشهای مجلس، در این باره گفته است: «حدود 26 میلیون نفر دچار فقر مطلق داریم که از متوسطهای دنیا بالاتر هستیم.» به گفته او، درآمد ۴ میلیون نفر در کشور، کفاف غذایشان را هم نمیدهد.
در این اوضاع، و در پی مصوبه نمایندگان، احمد میدری، وزیر کار و رفاه اجتماعی، روز چهارشنبه 7 آبان در مجلس گفت که بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران، هر خانواده با 3 عضو و صاحب خانه، با ۳۰ میلیون تومان درآمد ماهیانه، در دهک هشتم قرار میگیرد. برخی کارشناسان واکنشهای تندی نسبت به این اظهارات میدری نشان داده و آن را مانند پاشیدن نمک به زخم مردم تعبیر کردند.
این اظهارات زمانی اهمیت پیدا میکند که دولت بر اساس همین دهکبندی قصد دارد یارانه 27 میلیون نفر را حذف کند؛ روندی که اکنون نیز آغاز شده است و هر ماه 3 میلیون نفر از لیست یارانهبگیران خارج میشوند. البته این تصمیم دولت در تئوری، بسیار مطلوب است زیرا اکنون بسیاری از افرادی که یارانه میگیرند، وضعیت اقتصادی خوبی دارند و این تصمیم در کلیت امر میتواند منابع بهتری برای دولت فراهم آورد اما با این اظهارات وزیر کار، بسیاری در عادلانه بودن شیوه دهکبندی خانوارها شک کردهاند و حتی برخی گزارشها حاکی از اینست که در مرحله اولیه حذف یارانهها، علیرغم حذف صحیح یارانه برخی دهکهای بالایی، بسیاری از خانوارهای نیازمند یارانه، به خصوص خانوارهای کارگری، از لیست کنار گذاشته شدهاند.
درآمد ۳۰ میلیون تومانی فقط شرط دوام است
فارغ از بحث حذف یارانهها، اظهارات وزیر کار از جنبههای دیگری نیز اهمیت پیدا میکند زیرا ظاهرا میدری سعی دارد واقعیات اجتماعی و اقتصادی ایران را کتمان کند؛ روندی که کارشناسان آن را به مثابه نوعی سکوت رسمی درباره خط فقر تعبیر کردهاند.
میدری در توجیه سخنان خود به گزارشهای مرکز آمار استناد کرده است اما بر اساس آمارهای همین نهاد، «متوسط هزینه ماهانه خانوار شهری در کشور در نیمه نخست سال ۱۴۰۴ به بیش از ۳۰ میلیون تومان رسیده است. در تهران به دلیل رشد سریع تورم خدمات عمومی، قیمت مسکن و هزینههای انرژی، این عدد بسیار بالاتر است و بین ۳۶ میلیون تا ۴۰ میلیون تومان برای خانوار 3 نفره در محدودههای میانی شهر گزارش میشود. این فاصله آماری عملاً پایتخت را به گرانترین نقطه زیست شهری ایران تبدیل کرده است.»
در واکنش به اظهارات میدری، خبرگزاری مهر در گزارشی نوشت: «تحلیل اقتصادی همه دادهها نشان میدهد که درآمد 30 میلیون تومان در تهران در سال ۱۴۰۴، نه نشانه رفاه بلکه بیانگر موقعیت طبقه متوسط با توان مالی محدود است. چنین خانواری در برابر هزینهها میایستد اما توان پیشرفت ندارد. رفاه واقعی در ساختار شهری تهران امروز، نیازمند درآمد ماهانهای بین ۴۵ تا ۵۰ میلیون تومان است تا پسانداز و پوشش هزینههای غیراساسی ممکن شود؛ رقمی که تنها در دهک هشتم به بالا یافت میشود.»
تسنیم نیز در واکنش به میدری، نوشته است: «شاخصهای مورد استفاده وزارت رفاه به جای سنجش توان اقتصادی واقعی، صرفا بر داراییهای ظاهری تمرکز دارند، در حالی که اقتصاد خانوار ایرانی بر پایه جریان نقدی در حال گردش است، نه صرف دارایی اسمی.»
فرض کنیم خانوادهای ۳۰ میلیون تومان درآمد ناخالص دارد، اما 20 میلیون تومان آن بابت پرداخت اقساط وام مسکن کسر میشود؛ به این ترتیب خالص درآمدی این خانوار، برای رفع نیازها، به 10 میلیون تومان میرسد. آیا این خانوار واقعا باید در دهک ۸ تا ۱۰ قرار بگیرد یا پایینتر؟
«توسعه ایرانی» در گفتوگو با نایبرئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری، علاوه بر پرداختن به اظهارات میدری، ارزیابی کلی از شیوه کنونی حذف دهکبندی و یارانهها داشته است.
دهکبندی باید بر اساس مصرف رفاهی باشد
یک کارشناس رفاه اجتماعی در گفتوگو با «توسعه ایرانی»، درباره اظهارات وزیر کار درباره دهکبندی خانوارها، اظهار کرد: شاخص دهکبندی نباید فقط متکی به مجموع درآمدهای کارکنان یک خانوار، برای مثال مجموعا 30 میلیون تومان باشد اما اکنون شیوه دهکبندی به صورتی است که فقط همین درآمد ناخالص برای طبقهبندی افراد اعمال میشود.
علیرضا حیدری توضیح داد: برای دهکبندی موثر، متغیرهای متعدد هزینهای و درآمدی وجود دارد که میتواند طبقهبندی دهکی کنونی را جابهجا کند. برای مثال فرض میکنیم خانوادهای ۳۰ میلیون تومان درآمد دارد. این خانواده اراده میکند که با سختی و مشقت از وام بانکی استفاده کند تا صاحب یک خانه شود. در شروع این داستان 20 میلیون تومان از درآمدش بابت پرداخت اقساط این وام کسر میشود. بنابراین این خانوار 30 میلیون تومان درآمد ناخالص دارد اما خالص درآمدی این خانوار، برای رفع نیازها، به 10 میلیون تومان میرسد. آیا این خانوار واقعا باید در دهک ۸ تا ۱۰ قرار بگیرد یا پایینتر؟
او تصریح کرد: شاخص مهم برای دهکبندی خانوار، میزان مصرف آن خانوار برای رفاه خود است؛ اینکه خانوادهای درآمد دارد اما در جهت رفاه آن را مصرف نمیکند، بدین معنی نیست که باید در دهک بالایی جای بگیرد.
نایبرئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری افزود: میتوان دهکها را در 2 کتگوری طبقهبندی کرد، یکی دهک ثروتی است و یکی دهک درآمدی که به مصرف میرسد. بنابراین برای طبقهبندی باید به میزان بهرهمندی و استفاده از امکانات رفاهی توجه شود. مثلا اگر خانواری تمام درآمد خود را هم مصرف کند، باز هم قادر به تامین نیازهای خوراکی خود نباشد، باید در دهک اول جای بگیرد.
علیرضا حیدری: دیتاها و متغیرهای تعیینکننده و اصلی طبقهبندی دهکهای درآمدی، متاسفانه به حد کفایت نیست. شاخص دهکبندی نباید فقط متکی به مجموع درآمدهای کارکنان یک خانوار، برای مثال مجموعا 30 میلیون تومان باشد اما اکنون شیوه دهکبندی به صورتی است که فقط همین درآمد ناخالص برای طبقهبندی افراد اعمال میشود
معیارهای مناسبی برای دهکبندی
وجود ندارد
حیدری درباره سوالی در خصوص ارزیابی شیوه دهکبندی در ایران، بیان داشت: اگر بخواهم کلی بگویم، دیتاها و متغیرهای تعیینکننده و اصلی طبقهبندی دهکهای درآمدی، متاسفانه به حد کفایت نیست.
او ادامه داد: اینکه خانواری 30 میلیون تومان درآمد داشته باشد و در دهک 8 تا 10 قرار بگیرد و یارانهاش حذف شود، عادلانه نیست. شاید یک خانوار درگیر بیماری شود که برای درمان آن باید هزینههای سنگینی بپردازد. اکنون خانوارها قادر نیستند از نظامهای بیمهای موجود به شکلی که باید و شاید بهرهمند شوند زیرا سهم پرداختی مردم در حوزه سلامت بیش از ۶۰ درصد است و از ۱۰۰ درصد هزینه، بیمهها در خوشبینانهترین حالت، ۳۰ درصد هزینه را پوشش میدهند و اگر این خانواده در دهک بالایی قرار بگیرد و یارانهاش حذف شود، به سمت نابودی میرود.
این تحلیلگر مسائل اقتصادی تاکید کرد: با توجه به نبود متغیرهای تعیینکننده برای دهکبندی خانوارها، شیوه کنونی با هر شاخص و معیاری اشتباه است و خطای محاسباتی دارد.
حذف یارانه افراد مستحق
حیدری درباره اینکه «با توجه به نبود معیارهای دقیق برای دهکبندی، چگونه میتوان به موثر بودن حذف یارانهها امید داشت؟»، پاسخ داد: خود وزارتخانه و کارشناسان آن هم اعتقاد دارند که دهکبندی کنونی با شاخصهایی که تعریف شده است، دقت لازم را برای کمک به سیاستگذار، در جهت تعیین محرومیت یا برخورداری خانوارها از یارانه، ندارد.
او عنوان کرد: هماکنون در اطراف خود میبینیم کسانی هستند که از یارانهها استفاده میکنند اما با تمام وجود میتوان قسم خورد که این افراد نیازمند دریافت یارانه نیستند. به گفته این کارشناس حوزه رفاه، یارانه در سبد درآمد هزینهای جایی ندارد زیرا اطلاعات و دیتا درباره خانوارها کم است.
نایبرئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری در گفتوگو با «توسعه ایرانی»: اعتراضهایی که به سازمان هدفمندی شده، موید اینست که برخی از خانوارهایی که یارانهشان حذف شده، واقعا مستحق دریافت این مبلغ هستند اما به دلیل دقیق نبودن طبقهبندی، این مشکل برای آنها به وجود آمده است. ازسویدیگر در اطراف خود کسانی را میبینیم که از یارانه بهرهمندند اما با تمام وجود میتوان قسم خورد که نیازمند دریافت یارانه نیستند
حیدری افزود: اکنون به تمام بانکهای اطلاعاتی موجود در کشور متصل نیستیم. برای مثال با بررسی پایگاه رفاه ایرانیان، متوجه میشویم که همین پایگاه هم دیتاهای خود را از چند جای محدود بیشتر نمیگیرد و اکنون حتی پایگاههای اطلاعاتی گستردهای که به کمک تجدیدنظر در دهکبندی افراد بیاید، وجود ندارد.
او درباره حذف یارانه افراد مستحق دریافت، گفت: اعتراضهایی که به سازمان هدفمندی شده، کاملا موید اینست که برخی از خانوارهایی که یارانهشان حذف شده، واقعا مستحق دریافت این مبلغ هستند اما به دلیل دقیق نبودن طبقهبندی، این مشکل برای آنها به وجود آمده است.
نایبرئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری در پایان خاطرنشان کرد: نمیتوان به صورت 100 درصد نیز تمام شیوه کنونی را زیر سوال برد اما حتما خطا و اشتباه بالایی صورت گرفته است زیرا تا زمانی که اطلاعات ورودی جامع و کاملی درباره خانوارها موجود نباشد، طبیعتا قضاوت درباره افراد و اشخاص هم میتواند با انحراف روبهرو شود و مستنداتی وجود ندارد که بتوان تغییرات را اعمال کرد.
          
دیدگاه تان را بنویسید