یک کارشناس ارشد انرژی عنوان کرد: اگر مکانیسم ماشه فعال شود و قطعنامه‌های تحریمی سازمان ملل دوباره برقرار گردد، احتمالا در کوتاه‌مدت، بخشی از صادرات ایران از طریق همان مسیرهای خاکستری (تغییر مبدأ، تهاتر کالا و انتقال کشتی به کشتی) ادامه پیدا می‌کند و افت صادرات پلکانی خواهد بود؛ یعنی از حدود ۱.۴ میلیون تا ۱.۵ میلیون بشکه فعلی به محدوده یک میلیون تا ۱.۱ میلیون بشکه در سال ۱۴۰۴ می‌رسد. اما در افق بلندمدت، اگر فشار سازمان ملل با بیمه و کشتیرانی هماهنگ شود، ایران با کاهش پایدارتر ۵۰۰ تا ۸۰۰ هزار بشکه در روز در سال ۱۴۰۵ مواجه می‌شود و تخفیف‌های بیشتر یا تهاتری‌شدن درآمدها اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.

عبدالله باباخانی در گفت‌وگو با تجارت‌نیوز، درباره تاثیر ماشه بر فروش نفت، گفت: اگر مکانیسم ماشه فعال شود و قطعنامه‌های تحریمی سازمان ملل دوباره برقرار گردد، وضعیت حقوقی خرید نفت ایران از «تحریم‌های یک‌جانبه» به «تحریم‌های چندجانبه الزام‌آور» تغییر می‌کند. در چنین شرایطی پالایشگاه‌های خصوصی چین که اکنون بازیگر اصلی خرید نفت ایران‌ هستند، بیشترین ریسک را احساس خواهند کرد، زیرا علاوه بر تهدید تحریم‌های ثانویه آمریکا، با فشار رسمی سازمان ملل و محدودیت بیمه‌ای و بانکی روبه‌رو می‌شوند. تجربه دوره ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳ نشان داد که حتی چین و هند، با وجود روابط سیاسی نزدیک با تهران، خرید رسمی نفت را کاهش دادند و به سمت قراردادهای تهاتری، استفاده از بانک‌های کوچک و ناوگان «سایه» رفتند.

او تاکید کرد: واکنش خریداران عمده به احتمال زیاد کاهش رسمی خرید، انتقال به کانال‌های غیررسمی و افزایش چانه‌زنی برای تخفیف خواهد بود و این به معنای افزایش هزینه فروش و کاهش درآمد خالص ایران است، حتی اگر حجم صادرات به صفر نرسد.

این تحلیلگر ادامه داد: ایران سال‌هاست علاوه بر صادرات نفت، بخشی از مزیت خود را در «ترانزیت انرژی» تعریف کرده است؛ از جمله سوآپ گاز ترکمنستان به آذربایجان یا عراق و حتی بحث ترانزیت فرآورده‌های نفتی آسیای مرکزی به خلیج فارس. اقدام آمریکا برای منصرف‌کردن ترکمنستان از سوآپ گازی با ایران در واقع مکمل همان فشار بر نفت است: محدودکردن ایران از تبدیل‌شدن به مسیر امن و درآمدزا در تجارت انرژی منطقه‌ای. ترکمنستان تاکنون با استفاده از ظرفیت خطوط انتقال گاز به ایران، بخشی از گاز خود را به آذربایجان و ارمنستان می‌رساند و ایران در ازای این ترانزیت یا گاز مصرفی دریافت می‌کرد یا کارمزد می‌گرفت. قطع این مسیر، ایران را از یک ابزار نفوذ منطقه‌ای و منبع درآمدی غیرنفتی محروم می‌کند و به خریداران و همسایگان پیام می‌دهد که حتی همکاری انرژی غیرنفتی با تهران پرریسک است.

وی افزود: فعال‌شدن مکانیسم ماشه و منع سوآپ گازی یکدیگر را تکمیل می‌کنند و ایران را از «صادرکننده و ترانزیت‌کننده» به «بازاری محلی و کم‌اثر» تبدیل می‌کنند؛ مگر اینکه سیاست‌گذار با دیپلماسی انرژی فعال و اصلاح ساختار داخلی، مسیرهای تازه‌ای برای حضور در بازارهای آسیایی و همسایگی طراحی کند.