نایبرئیس کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی در گفتوگو با «توسعه ایرانی»:
گرانی بذر و رواج دلالی، کشاورزی را بدون صرفه اقتصادی کرده است

رامتین موثق
امسال نیز مانند سال گذشته پرداخت مطالبات کشاورزان به یک چالش در دولت تبدیل شده و چهبسا به دلیل عمیقتر شدن چالشهای اقتصادی و معیشتی در سال جاری، آسیبهای این امر رنگ و بوی شدیدتری به خود گرفته است.
آسیب رواج دلالی مستقیما در زیان تولیدکننده و کاهش تولید محصولات کشاورزی، نمود دارد. در کشور ما کشاورزی معاشمحور و جزیرهای است و اگر کشاورز نتواند معاش زندگی و خانهاش را تامین کند، قطعا دیگر به کشاورزی مشغول نمیشود
روز گذشته اعلام شد که گندم 33 درصد کمتر از سال گذشته به دولت تحویل داده شده است. رئیس بنیاد ملی گندمکاران در گفتوگو با مهر، از تحویل ۷ میلیون و ۵۷۰ هزار تن گندم به ارزش ۱۵۶ هزار میلیارد تومان خبر داد و گفت: «تاکنون ۱۱۵ همت یعنی حدود ۷۲ درصد از مطالبات گندمکاران از سوی دولت پرداخت شده و ۴۱ همت باقی مانده است.» عطاءالله هاشمی، با بیان اینکه میزان تحویل گندم به دولت نسبت به مدت مشابه سال قبل حدود ۳۳ درصد افت داشت، ادامه داد: «بخشی از محصولات مزارع دیم به دلیل کاهش بارش از بین رفت. بخشی هم با افزایش قیمت نهادههای دامی، خوراک دامها شد.»
این مسئول صنفی همچنین به واقعیتی دیگر از اوضاع گندم در کشور اشاره و اظهار کرد: «حتی اگر یک تن گندم یا کمتر از چرخه مصرف انسانی خارج شود باید به همان میزان گندم وارد کشور کنیم. امسال کسری گندم به میزان ۴.۵ میلیون تن باید از محل واردات تامین شود تا نیازهای مصرفی خبازیها، صنف و صنعت برآورده شود.»
نایب رئیس اول کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی ایران در گفتوگو با «توسعه ایرانی»: مالکان بزرگ عمدتا خود صادرکننده هستند یا بازارهای فروش را میشناسند اما از نظر بهرهبرداری، بیش از 80 درصد بهرهبرداران کشاورزی ما خرده مالک هستند و خرده مالکی بودن کشاورزی آسیبهای رواج دلالی را برای کشاورز تشدید میکند
گندم کشاورزان به جای دولت نصیب دلالان میشود
درباره علت کاهش تحویل گندم به دولت، و دیگر آثار پرداخت دیرهنگام مطالبات کشاورزان، کارشناسان مختلفی اظهارنظر کردهاند و درباره این روند هشدار دادهاند.
در همین راستا، علیقلی ایمانی، مدیرعامل بنیاد گندمکاران کشور، در گفتوگو با رکنا، در خصوص اینکه عدم پرداخت به موقع مطالبات گندمکاران باعث میشود که کشاورز برای تامین معیشت خود، گندم را زیر قیمت به دلالها بفروشد، گفت: «سیاست دولت خرید تضمینی گندم است که متاسفانه به موقع پرداخت نمیشود و چون کشاورزی در ایران، معیشتی است و کشاورز به پول گندم نیاز دارد، مجبور میشود که محصول خود را زیر قیمت به دلالها بفروشد.»
او افزود: «کشاورز بیش از نیمی از سال را هزینه میکند، از بانک وام میگیرد و برای تهیه سم، کود، ماشینآلات و ... پول قرض میگیرد و خرید نسیه میکند و وعده بازپرداخت را به اصطلاح سرِخرمن میدهد اما وقتی دولت در پرداخت مطالبات تعلل میکند، کشاورز هم مجبور میشود گندم را زیر قیمت به دلالها بفروشد. از سوی دیگر با توجه به اینکه قیمت جو بالاتر از قیمت گندم است، کارخانجات خوراک دام و دامدار، گندم را به جای جو استفاده میکنند.»
این مقام صنفی با بیان اینکه تمام این مسائل برای دولت خسران است، عنوان کرد: «به هر میزان که گندم در کشور موجود باشد، تا گندم به سیلوهای دولتی نرسد، نمیتوان اطمینان داشت که نان مردم دچار چالش نمیشود. بنابراین دولت کسری نیاز سالانه گندم را از بازار جهانی وارد میکند. امسال بیش از 7.5 میلیون تن گندم خریداری شده و پیشبینی میشود که با برداشت گندم در مناطق سردسیر و کوهستانی کشور نهایتا به 8.5 میلیون تن برسد. با توجه به نیاز سالانه 12 میلیون تن گندم کشور برای نان، صنف و صنعت، دولت ناچار است کسری را از بازار جهانی تأمین کند تا مشکلی در تأمین نان مردم و ذخایر استراتژیک کشور ایجاد نشود.»
ایمانی درباره دیگر دلایل کاهش گندم تحویلی به دولت، تاکید کرد: «از سوی دیگر وزارت جهاد کشاورزی قیمت بذر گندم آبی را کیلویی 32 هزار و 500 تومان و بذر گندم دیمی را 29 هزار و 500 تومان اعلام کرده است. لذا کشاورزان بخشی از محصول خود را برای بذر استفاده میکنند، زیرا قیمت بذر دولتی بالاتر از قیمت گندم 20 هزار و 500 تومانی است که به دولت تحویل میدهند. اختلاف حدود 12 هزار تومان بذر با محصول، یکی از دلایل دیگر عدم تحویل گندم است. این موضوع نیز در میزان تولید گندم کشور موثر است.»
تغییر شغل کشاورزان
با رواج دلالی و گرانی بذر
نایب رئیس اول کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی ایران در گفتوگو با «توسعه ایرانی»، درباره تاثیر پرداخت دیرهنگام مطالبات گندمکاران بر رواج دلالی در بخش کشاورزی، اظهار کرد: وقتی که مطالبات گندمکاران به موقع پرداخت نشود، به دلیل نیاز مالی خود مجبور میشوند بار خویش را با قیمت کمتری به دلالان بفروشند تا بتوانند پول خود را زودتر دریافت کنند.
محمدرضا ترابی موسوی افزود: وقتی کشاورز پول در اختیار داشته باشد و نیاز مالی نداشته باشد بار خود را دست دلال نمیدهد اما اکنون همه کشاورزان در فصل کاشت، داشت و برداشت هزینه کردهاند و به پول نیاز دارند و این امر باعث میشود که به سمت فروش به دلالان بروند و محصول خود را با قیمت ارزانتری به واسطهها بفروشند.
او درباره تاثیر گرانی بذر بر تولید گندم، عنوان کرد: گرانی بذر و نهادهها هزینه تولید را بالا میبرد و در نتیجه آن قیمت تمام شده محصول بالا میرود و این هم میتواند به عاملی تبدیل شود که کشاورز به دلیل نبود صرفه اقتصادی، از کشاورزی صرفنظر کند.
محمدرضا ترابی موسوی: گرانی بذر و نهادهها هزینه تولید را بالا میبرد و در نتیجه آن قیمت تمام شده محصول افزایش مییابد و میتواند به عاملی تبدیل شود که کشاورز به دلیل نبود صرفه اقتصادی، از کشاورزی صرفنظر کند
به گفته این عضو اتاق بازرگانی، کشاورزان خرده مالک عمدتا در نقاط روستایی و دورافتاده هستند و علت بسیاری از مهاجرتها، همین عدم درآمدزایی در تولیدات کشاورزی است.
سه عامل اصلی رواج دلالی در کشاورزی
ترابی موسوی با اشاره به اینکه دلالی در همه بخشهای اقتصاد کشاورزی و تولیدات آن رواج دارد، درباره دلایل آن مطرح کرد: اولین دلیل رواج دلالی، نیاز به نقدینگی و نبود سرمایه در گردش کافی در دست کشاورزان است. بانکها هم چندین سال است وامهای تبصرهای و سرمایه در گردش نمیپردازند و این باعث میشود که نیاز کشاورز به پول بیشتر باشد.
او درباره دیگر دلایل ادامه داد: دلیل دوم، عدم دسترسی تولیدکنندگان به صادرکنندگان اصلی است. گندم اکثرا مصرف داخلی دارد اما در بخشهای دیگر که محصول تولیدی صادراتی است، وقتی کشاورز به خریدار اصلی دسترسی و با او آشنایی ندارد، دلالی نیز قدرت میگیرد. در این حالت کشاورزان که اکثرا خرده مالک هستند، مجبور میشوند محصول خود را به واسطه بفروشند و واسطهها هم به سراغ آنها میروند و محصول خریداری شده از کشاورزان را در بازارهای هدف میفروشند یا کالاهایی را که قابلیت نگهداری داشته باشد، دپو و انبار و در زمان مناسب برای کسب سود بیشتر به بازار عرضه میکنند.
نایب رئیس اول کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی ایران توضیح داد: کشاورزی ما تقریبا در بیش از 80 درصد بخشها، به خصوص در زراعت و باغداری، به صورت خرده مالکی انجام میشود. در این حالت کشاورز برای مثال تنها 1 هکتار زمین دارد و چون در روستا کشاورزی میکند، وقت و امکاناتش را ندارد که با صادرکنندگان، که عمدتا در تهران یا شهرها هستند، آشنا شود تا بار خود را مستقیما به آنها بفروشد پس واسطهها به سراغ این کشاورز میروند که هم به پول نیاز دارد و هم صادرکنندگان اصلی را نمیشناسد.
به اعتقاد او، خرده مالکی بودن کشاورزی، نبود سرمایه در گردش و نقدینگی و عدم آشنایی با بازارهای هدف و خریداران و صادرکنندگان اصلی، از دلایل اصلی رونق پیدا کردن دلالی در اقتصاد کشاورزی ایران است.
اولین دلیل رواج دلالی، نیاز به نقدینگی و نبود سرمایه در گردش کافی در دست کشاورزان است. بانکها هم چندین سال است وامهای تبصرهای و سرمایه در گردش نمیپردازند و این باعث میشود که نیاز کشاورز به پول بیشتر باشد
تأثیر مخرب رواج دلالی بر سود تولیدکننده و تولید محصولات
ترابی موسوی تصریح کرد: آسیب رواج دلالی مستقیما در ضرر دادن تولیدکننده و کاهش تولید محصولات کشاورزی، تجلی مییابد.
او بیان داشت: وقتی کشاورز مجبور باشد مقدار محصول تولیدی خود را به قیمت پایینتری بفروشد، درآمد کمتری کسب میکند و در نتیجه متحمل ضرر میشود که در نهایت او را از این کار خارج میکند یا سطح تولید او را کاهش میدهد. در بخشهای خرده مالکی، کشاورزی اصلا معاشمحور و جزیرهای است و اگر کشاورز نتواند معاش زندگی و خانهاش را تامین کند، قطعا دیگر به کشاورزی مشغول نمیشود که در نهایت به مهاجرت، تغییر شغل یا کاهش تولید او میانجامد.
نایب رئیس اول کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی ایران در نهایت تاکید کرد: مالکان بزرگ عمدتا خود صادرکننده هستند یا بازارهای فروش را میشناسند اما از نظر بهرهبرداری، بیش از 80 درصد بهرهبرداران کشاورزی ما خرده مالک هستند و خرده مالکی بودن کشاورزی آسیبهای رواج دلالی را برای کشاورز تشدید میکند.
دیدگاه تان را بنویسید