رامتین موثق

چندسالی است که مسئله ناترازی بانک آینده بسیار پررنگ شده است و بسیاری علت این پدیده را بنگاه‌داری بانک‌ها می‌دانند.

مسئله ناترازی بانک آینده، و نقش این بانک در ساختن ایران‌مال، به این دلیل پررنگ شد که به گفته بسیاری از اقتصاددانان و صاحب‌نظران، این ناترازی نقش پررنگی در چاپ پول، افزایش نقدینگی و تورم بازی می‌کند و به اعتقاد بسیاری هزینه این ناترازی و ساخت ایران‌مال با تورم از جیب ملت پرداخته شد.

در این حین، کارزاری برای انحلال این بانک آغاز به کار کرده است. کارزار درخواست انحلال بانک آینده با اشاره به زیان انباشته ۴۲۰ هزار میلیارد تومانی این بانک؛ این نهاد را به‌عنوان یکی از ناترازترین بانک‌های کشور معرفی کرده و خواستار انحلال فوری آن شده است. در متن کارزار نوشته شده است: «تخلفات گسترده در اعطای وام‌های کلان بدون وثایق کافی، سرمایه‌گذاری‌های پرریسک در پروژه‌های املاک و مستغلات مانند ایران‌مال، و عدم رعایت اصول بانکداری سالم، از جمله دلایلی است که این بانک را به تهدیدی برای ثبات مالی کشور بدل کرده است.» اما در سالیان گذشته نیز موسسات مالی بسیاری انحلال یافتند یا ادغام شدند و حال این پرسش مطرح است که آیا انحلال بانک‌ها می‌تواند درمانی برای ناترازی بانک‌‌ها باشد؟ به عبارت دیگر، حتی با انحلال بانک آینده، آیا احتمال ابتلای بانک‌های دیگر به سرنوشت این بانک وجود دارد؟

برای بررسی مسائل بانک آینده، با «مرتضی عزتی»، اقتصاددان، گفت‌وگویی داشته‌ایم که در ادامه از نظرتان می‌گذرد.

نفوذ بانک آینده برای استقراض و ایجاد ناترازی عمدی

یک اقتصاددان در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی»، درباره علت ناترازی شدید بانک آینده اظهار کرد: اگر بخواهیم به ریشه‌های این مسئله بپردازیم، باید اول به نفوذ بانک آینده در سیستم تصمیم‌گیری کشور اشاره کنیم.

مرتضی عزتی افزود: مالکان و سهامداران اصلی بانک آینده در سیستم نفوذ داشته و دارند و با این نفوذ توانسته‌اند از منابع بانک مرکزی برداشت کنند و به اصطلاح، این بانک استقراض بسیار زیاد مغایر مقررات کرده است.

او گفت: استقراض مبنای ناترازی شدید بانک آینده شده و یکی از عوامل رسیدن حجم استقراض بانک به این نقطه بحرانی، همان‌طور که اشاره کردم نفوذ این بانک در سیستم است که توانسته به این مقدار زیاد استقراض کند. عامل دیگر نیز این است که در سال‌های گذشته و در دوره‌های مختلف، بانک مرکزی وظایف نظارتی خود را درباره این بانک به درستی انجام نداده است.

با وضع فعلی ادامه فعالیت بانک آینده به زیان اقتصاد و سهام‌داران است و سپرده‌گذاران هم خیلی تمایل ندارند در این بانک سپرده‌گذاری کنند. بنابراین بهتر است با تدوین یک برنامه مشخص اول این بانک را به سمت اصلاح ببرند، اما اگر اصلاح امکان‌پذیر نبود، بانک مرکزی برای انحلال آن اقدام کند

به گفته این استاد دانشگاه، بانک آینده اوایل امتیازهایی به سیستم داد، برای مثال مشکلات بانک تات را پذیرفت و امتیازاتی داد تا بعدا بتواند امتیازات بیشتر بگیرد. به عبارت دیگر، مالکان بانک آینده فضا را خوب درست کردند و موجب شدند که سیستم در اوایل کمی با آنها کنار بیاید و این کنار آمدن سیستم با آنها، نهادینه شد.

عدم تمایل برخی به اعلام ورشکستگی و انحلال

عزتی عنوان کرد: تداوم ناترازی این بانک در دوره‌های مختلف ادامه یافت. روسای بعدی بانک مرکزی نیز مسامحه و اعلام کردند که جلوی ناترازی را می‌گیرند و به این بانک اخطار دادند اما اقدام عملی رخ نداد.

او درباره علت مسامحه بانک مرکزی با بانک آینده توضیح داد: یک دلیل نفوذ و قدرتی است که مالکان یا همان سهامداران اصلی دارند. در کنار این عامل، یکسری عوامل دیگر هم موجب شد که تا الان این بانک همچنان کج‌دار و مریز به کار خود ادامه دهد. یکی از آنها این بود که مسئولین نظارتی بانک مرکزی خیلی وقت‌ها تمایلی نداشتند که وضعیت نظام بانکی را خراب نشان دهند و یا در پی انحلال باشند. چون انحلال و اعلام ورشکستگی خود یک نشانه بد برای اقتصاد است. هرچه تعداد این بانک‌ها بیشتر باشد، مشکلات اقتصادی را بزرگتر نشان می‌دهد و آثار و تبعات انتظاری در جامعه منفی‌تر می‌شود.

این تحلیلگر مسائل اقتصادی یادآور شد: با همه این احوال، بانک مرکزی از حدود ۲ سال پیش به صراحت اعلام کرد که به همه بانک‌ها فرصت داده است تا در یک دوره کوتاه حساب خود را تراز کنند و بعد از آن با مراحل نظارتی که وجود دارد، اگر موفق به کنترل ناترازی خود نشدند بانک مرکزی هم برای این بانک‌ها به سمت انحلال یا ادغام و اقدامات قانونی دیگر می‌رود.

عزتی تاکید کرد: با وجود این اخطار باز هم این بانک هنوز نه منحل شده و نه ادغام. به نظرم در این جریان نظارت‌ها کافی نبود و اخطارهای لازم داده نشد. به گفته این اقتصاددان، البته افرادی هم در سیستم بوده‌اند که با هدف منافع شخصی به ناترازی بانک مرکزی کمک کرده و حل مسئله بانک آینده را با چالش مواجه کرده‌اند، برخی از آنها در سیستم مورد پیگرد حقوقی و قضایی قرار گرفته‌اند؛ اما به سهامداران بانک به دلیل قدرت و نفوذ زیاد هنوز گزندی نرسیده است.

با توجه به اینکه هر روز وضع بانک آینده بدتر و زیان انباشته آن بیشتر می‌شود نمی‌توان خیلی امید به اصلاح آن داشت مگر اینکه مدیران بسیاری قوی بر آن گمارده شوند که بتوانند به سرعت دارایی‌های موجود این بانک را، مثل ایران‌مال یا دیگر ساختمان‌های بسیار بزرگی که در تهران خریده و ساخته‌اند، نقد کنند و بدهی‌های بانک را به بانک مرکزی و دیگران، بپردازند

انحلال یا اصلاح بانک آینده باید زودتر تعیین‌تکلیف شود

این استاد دانشگاه در ادامه، درباره ارزیابی خود از انحلال بانک‌ها اظهار کرد: به عنوان اصل کلی اقتصادی، اگر بشود چنین بانک یا بانک‌های دیگر مشابه را احیا کرد و به چرخه اقتصاد برگرداند بسیار مفید است، ولی اگر نشود، باید جلوی ضرر بیشتر را گرفت.

عزتی تصریح کرد: چون این بانک امروز ناتراز و زیان‌ده است و بانکی که زیان‌ده باشد به سهامداران خود زیان می‌رساند و همچنین فضای بورس، اقتصاد و انتظارات آینده را تخریب می‌کند، پس بهتر است زودتر تعیین تکلیف شود و اینکه تاکنون برای حل این مساله تعلل شده است، قابل قبول نیست.

او درباره افرادی که به دنبال انحلال بانک آینده هستند، عنوان کرد: دو گروه با دلایل مختلف به دنبال انحلال این بانک هستند. گروه اول عده‌ای هستند که کلا با نظام بانکی و بانک و یا بانک خصوصی مخالفند و به دنبال کوچکترین مساله و مشکلی هستند که بانک‌ها را تعطیل کنند که اینها منطق درستی ندارند و سخنشان مردود است، ولی عده‌ای حساب و کتاب می‌کنند و می‌گویند بانک‌ها خوب هستند، اما این بانک به‌خصوص به جایی رسیده است که باید تعطیل شود که به نظر من اینها منطق دارند.

به اعتقاد این اقتصاددان، با وضع فعلی ادامه فعالیت بانک آینده به زیان اقتصاد و سهام‌داران است و سپرده‌گذاران هم خیلی تمایل ندارند در این بانک سپرده‌گذاری کنند. بنابراین بهتر است یک برنامه مشخص تدوین شود برای اینکه اول این بانک را به سمت اصلاح ببرد، اما اگر در اجرا مشخص شد که اصلاح این بانک غیرممکن است، بانک مرکزی برای انحلال آن اقدام کند.

مالکان با نفوذ مانع انحلال و یا اصلاح هستند

عزتی با اشاره به اینکه برخی کارشناسان در بانک مرکزی و تصمیم‌گیران رده‌های میانی و بالا به صورت کلی موافق انحلال بانک آینده هستند و این را هم اعلام کرده‌اند، تاکید کرد: اما عواملی پشت قضیه هستند که نمی‌گذارند این اتفاقات رخ دهد.

او ادامه داد: به نظر می‌رسد با توجه به اینکه هرروز وضع این بانک بدتر و زیان انباشته آن بیشتر می‌شود نمی‌توان خیلی امید به اصلاح آن داشت مگر اینکه مدیران بسیاری قوی بر آن گمارده شوند که بتوانند به سرعت دارایی‌های موجود این بانک را، مثل ایران‌مال یا دیگر ساختمان‌های بسیار بزرگی که در تهران خریده و ساخته‌اند، نقد کنند و بدهی‌های بانک آینده را به بانک مرکزی و دیگران، بپردازند. به نظر من اگر کسانی باشند که بتوانند این دارایی‌ها را به سرعت و به قیمت روز بفروشند، این بانک می‌تواند به سرعت بدهی‌های خود را بدهد اما معمولا کسانی بالای‌ سر این بانک بودند که یا جرات و توان این کار را نداشتند و یا مهمتر، آن افرادی که در سیستم بانکی نفوذ دارند، اجازه نمی‌دهند مدیریت درستی برای فروش اموال و پرداخت بدهی‌ها شکل بگیرد.

یک اقتصاددان: سهامداران اصلی بانک آینده تمایل دارند این بانک دیرتر تعیین تکلیف شود تا از این گذر زمان سود ببرند. برای مثال بدهی آنها به بانک مرکزی نزدیک 200 همت است. به مرور زمان ارزش واقعی این 200 همت رو به کاهش می‌رود اما در عوض ساختمان و دارایی‌هایی که باید چندسال پیش فروخته می‌شد تا بدهی‌ها پرداخت شود، روز‌به‌روز باارزش‌تر می‌شود

این استاد دانشگاه تصریح کرد: هر دو راه برای بانک آینده امکان‌پذیر است، هم می‌توان راحت آن را منحل کرد و هم می‌شود دارایی‌هایش را فروخت و بدهی‌های آن را پرداخت کرد. اما با وجود اینکه هر دو راه امکان‌پذیر است، به نظر می‌رسد قدرت سهامداران اصلی آن مانع اتخاذ چنین تدابیری می‌شود.

تعلل بانک با هدف سوء استفاده و کاهش ارزش بدهی‌ها

عزتی همچنین درباره بدهی‌های این بانک، اظهار کرد: هر روزی که می‌گذرد، ارزش واقعی و قیمت روز بدهی‌های این بانک به بانک مرکزی، کاهش پیدا می‌کند اما در عوض، ارزش روز دارایی‌های ملکی افزایش می‌یابد.

 او با تاکید بر اینکه سهامداران اصلی تمایل دارند از این گذر زمان سود ببرند، توضیح داد: برای مثال بدهی آنها به بانک مرکزی نزدیک 200 همت است. به مرور زمان ارزش واقعی این 200 همت رو به کاهش می‌رود اما در عوض ساختمان و دارایی‌هایی که باید چندسال پیش فروخته می‌شد تا بدهی‌ها پرداخت شود، روز‌به‌روز باارزش‌تر می‌شود.

این کارشناس مسائل اقتصادی تصریح کرد: بانک آینده از این وضعیت سوء استفاده می‌کند و به نظر می‌رسد همین مساله و قدرت و اعمال نظر آنها مانع حل سریع ناترازی این بانک شده است. به هرحال عده‌ای هم هستند که در سیستم بانکی و تصمیم‌گیران اعلام کرده‌اند که می‌خواهند این کار بشود، ولی سهامداران بانفوذ نمی‌گذارند زیرا ارزش املاکی که بانک دارد با نرخ تورم افزایش می‌یابد که بیشتر از نرخ سود بانکی است ولی به بدهی بانک آینده به بانک مرکزی تنها سود حدود 23 درصد تعلق می‌گیرد. این مابه التفاوت سودی است که بانک با تعلل هر ساله به دست می‌آورد.

عزتی عنوان کرد: این افراد عامدانه در این مسیر رفتند که سود کنند و ساختمان‌های بزرگ نظیر ایران مال یا ساختمان مرکزی خودشان را برای برندسازی و استفاده از مابه‌التفاوت نرخ سود به بانک مرکزی و تورم ملک ساختند.

مرتضی عزتی در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی»: هر دو راه برای بانک آینده امکان‌پذیرست، هم می‌توان راحت آن را منحل کرد و هم می‌شود دارایی‌هایش را فروخت و بدهی‌های آن را پرداخت کرد اما با وجود اینکه هر دو راه امکان‌پذیر است، به نظر می‌رسد قدرت سهامداران اصلی بانک  مانع استفاده از این راه‌حل‌ها می‌شود

باید چند بانک دیگر هم تعیین تکلیف شود!

این استاد دانشگاه درباره اینکه «آیا احتمال ابتلای دیگر بانک‌ها به سرنوشت بانک آینده وجود دارد»، پاسخ داد: بانک‌های دیگر هم اگر بخواهند مسیر بانک آینده را بروند، بانک مرکزی خیلی راحت می‌تواند جلوی آنها را بگیرد. به نظر می‌رسد 2 بانک دیگر هم هستند که معضل و مشکل اساسی دارند. بانک مرکزی تکلیف این بانک‌ها را هم باید در کنار بانک آینده، روشن کند. با این وجود اگر بانک مرکزی نظارت خوب داشته باشد، بقیه بانک‌ها به این مسیر مبتلا نمی‌شوند. بیشتر اینها بانک‌های وابسته به برخی نهادهای دولتی و عمومی است که مدیران آنها را بخش‌های دولتی و عمومی انتخاب می‌کنند.

او همچنین بیان کرد: مثلا بعضی از این بانک‌ها مدیرانی دارند که این کاره نیستند و به عبارت بهتر، افرادی به صورت رانتی مدیر شده‌اند که ناکارایی ایجاد کرده‌اند. بانک مرکزی اینجا نظارت درست نکرده که اینها مدیر شده‌اند. این هم یک مشکل اساسی در نظام تصمیم‌گیری کشور ماست که بانک‌ها وابسته به نهادهایی هستند که مدیرانشان را مدیران نهادها و سازمان‌های دولتی تعیین می‌کنند. البته باید حساب این بانک‌ها را از بانک‌های حرفه‌ای جدا کرد. در بانک‌های حرفه‌ای کار در دست مدیران حرفه‌ای است. بانک‌های حرفه‌ای بسیار خوب و در چارچوب قانون عمل می‌کنند و مشکل معناداری هم ندارند.

این اقتصاددان تصریح کرد: مدیران رانتی هرچه را که بالادستان خود به آنها دیکته می‌کنند، انجام می‌دهند و به فکر منافع بانک، سهامداران و مشتریان نیستند و چون وابسته به نهادهای قدرت هستند بانک مرکزی نمی‌تواند بر آنها نظارت قوی داشته باشد.

عزتی در پایان خاطرنشان کرد: اگر کسانی که مدیر می‌شوند حرفه‌ای و تخصصی عمل کنند، بانک مرکزی هم وظایف قانونی و نظارتی خود را حرفه‌ای انجام دهد، بانک‌ها به مسیر بانک آینده کشیده نمی‌شوند.