مهناز اعتدالی

وقتی وفور نقدینگی به جنب پل حافظ هجوم می‌آورد، دور از انتظار نیست که ارزش معاملات در بازار سهام تنها در یک روز 3 هزار میلیارد تومان رقم بخورد و شاخص بورس در ادامه رکوردشکنی‌ها همچنان قد بکشد.

تحلیلگران محرک اصلی روند صعودی بورس را جریان قدرتمند نقدینگی می‌دانند که در عقب‌نشینی بازارهای رقیب به سمت بورس هدایت شده‌اند. اما آنچه که در این هیجان‌های صعودی نادیده گرفته می‌شود علت رشد سریع قیمت‌ها به ویژه در مورد سهام شرکت‌های کوچک بورسی است که ردپای آن را می‌توان در مداخلات سیاستگذاران اقتصادی جستجو کرد.

در همین زمینه در تازه‌ترین اقدام رئیس سازمان بورس با اعلام برنامه‌های رویکرد جدید برای جذب نقدینگی سرگردان به منظور جلوگیری از ورود آنها به بازارهای سوداگری عنوان کرد: «تاسیس نهادهای مالی و تشکیل صندوق‌ها، افزایش سرمایه شرکت‌های بورسی همراه با معافیت‌ مالیاتی، پذیرش شرکت‌های جدید و فروش اوراق راهکارهای سازمان بورس برای جذب نقدینگی‌های سرگردان است.»

شاپور محمدی پذیرش شرکت‌های جدید در بورس و فرابورس را اقدام دیگری دانست که مسیر مشخصی دارد و براساس آن هر ماه ۲ تا ۳ عرضه اولیه اتفاق می‌افتد و پذیرش‌ها انجام می‌شود، به نحوی که هم بازار موجود از شادابی لازم برخوردار باشد و هم فرصت‌های جدید ایجاد شود. ضمن اینکه فروش اوراق برای شرکت‌های بخش خصوصی در بازار سرمایه نیز در دستور کار است. اگرچه سازمان بورس برای دولت نیز اوراق عرضه می‌کند، اما این ظرفیت وجود دارد که برای بخش خصوصی بیشتر اوراق عرضه شود.

بیش از ۱۰۰ نماد بورسی در هفته‌های گذشته بازدهی بیش از ۵۰ درصد را کسب کرده‌اند و این در حالی است که رشد‌های قیمتی که مبتنی بر عوامل بنیادی باشد به سختی قابل‌تشخیص است. افزایش ضریب نفوذ بازار سرمایه در کنار رکود بازارهای موازی در حالی رقم می‌خورد که رشد نقدینگی نیز هم زمان با شوک‌های سیاسی و تورم بازارهای دارایی، این پول‌های سرگردان را برای محافظت از قدرت خرید خود به بازارهای سهام، ارز، طلا و مسکن روانه کرده است تا در موج‌های تورمی بستر مناسب خود را پیدا کنند.

در این بین آهنگ نزولی برخی از این بازارها در کنار بازی‌گردانی‌های سیاستگذار موجب شده است که بازار سهام با تاثیرگیری از آخرین موج تورمی پیشتاز در بین بازارها باشد تا بخش قابل‌توجهی از پول پرقدرت را جذب کند. به اعتقاد کارشناسان بازار، یک متغیر بیرونی به عنوان اهرم محرک تقاضای سهام، هدایتگر رشد مداوم و پرشتاب قیمت سهم‌ها است زیرا در صورت رصد متغیرهای تاثیرگذار از جمله نرخ ارز، رشد اسمی نرخ‌های فروش و قیمت جهانی کامودیتی‌ها در کنار عمق کم بازار سهام نمی‌توان به این ارقام دست یافت. 

گسیل پول‌های خرد از یک سو و رشد صعودی نرخ مشارکت در بازار با افزایش کدهای بورسی در کنار میزان تغییر مالکیت سهام نشانگر آن است که گسترش موج‌های دسته جمعی و خرید‌های گروهی در بازار اینک هدایتگر اصلی است و الگوهای بنیادی ارزشیابی سهام که تا پیش از این نقش تعیین‌کننده داشتند دیگر قابل‌اتکا نیستند.

براین اصل با تغییر روند تقاضاهای خرد و رشد فزاینده نرخ مشارکت در کنار قدرت ورود پول‌های تازه، میزان رشد قیمت در صنایع کوچک از میزان سودآوری شرکت‌ها بیشتر شد تا در این شرایط تحلیل‌های بورسی با اتکا به این امر که رکوردزنی‌های بازار سهام به دلیل جذابیت‌های بنیادی در حال وقوع است، در مسیر آزمون و خطا قرار گیرد.

به گفته تحلیلگران ریسک‌پذیری تاریخی درهفته‌های اخیر بورس تهران نشان می‌دهد که رشد بورس در بستر جذابیت‌های بنیادی تنها در مورد شرکت‌های بزرگ که در مسیر سودآوری حرکت می‌کنند، قابل استناد است اما در مورد جهش‌های رشد شاخص شرکت‌های کوچک کاربرد ندارد و برای تحلیل این صعودهای نامتوازن باید عللی همچون سیاستگذاری دولت در هدایت نقدینگی سرگردان به سمت بازار سرمایه و به دنبال آن تحمیل نرخ بهره منفی به بازارها را مورد بررسی قرار داد. 

موج‌سواری بر پول‌های تازه قدرتمند در کنار ناآشنایی معامله‌گران تازه وارد، هر نوع عرضه‌کننده‌ای را از سر راه برمی‌دارد. براین اساس تداوم صعودهای پرشتاب و دسته‌جمعی نگرانی تحلیلگران این بازار را عمیق‌تر کرده است زیرا با وجود عمق کم بازار و ریسک بسیار، ابزار مناسب برای پوشش ریسک و کنترل قیمت‌ها دردسترس نیست و این درحالی است که رفتارهای مبتنی بر رویاپردازی، هیجان و موج‌های دسته‌جمعی قیمت در حال گسترش است.

تحلیلگران محرک اصلی روند صعودی بورس را جریان قدرتمند نقدینگی می‌دانند که در عقب‌نشینی بازارهای رقیب به سمت بورس هدایت شده‌اند. اما آنچه نادیده گرفته می‌شود علت رشد سریع قیمت‌ها به ویژه در مورد سهام شرکت‌های کوچک بورسی است که ردپای آن را می‌توان در مداخلات سیاستگذاران اقتصادی جستجو کرد

رویاپردازی در تالار شیشه ای 

عدم جذابیت بازارهای موازی، سیاست‌های ضدتولید، نرخ بهره منفی بانک‌ها در کنار نرخ تورم 40 درصد در آذرماه و موج‌های سفته‌بازانه در کل اقتصاد موجب ورود افسارگسیخته نقدینگی به بازار سهام شده است که اگر چه در نگاه اول می‌توان به عنوان یک مزیت از آن یاد کرد؛ اما در رویکرد فعلی به یک ریسک بزرگ برای اقتصاد مبدل شده است.

کسب سودهای دوراز انتظار برای معامله‌گران تازه وارد دلیل اصلی تداوم جهش قیمت سهام و ثبت رکوردهای متوالی در این بازار است. تب خرید به پشتوانه قدرت بلامنازع نقدینگی تا جایی پیش رفته است که گویا نقطه پایانی برای کسب سود و رشد قیمت سهام وجود ندارد.

در این شرایط ریسک‌های پیرامونی نادیده گرفته می‌شود و با ورود نقدینگی جدید، حبابی شدن سهم‌ها شکل می‌گیرد که تداوم آن تهدید جدی دومینووار برای شرکت‌های بورسی و سرمایه‌های سرگردان در این بازار است.

اصلاح محدودیت‌های موجود در بورس تهران و فراهم کردن ابزار‌هایی برای دو طرفه کردن بازار سهام از جمله عوامل مورد تاکید کارشناسان برای کنترل و هدایت رفتارهای هیجانی است زیرا با وجود عمق کم بازار و نبود کشش این سطح از نقدینگی، رشد قارچ گونه قیمت سهام به حباب قیمتی منجر خواهد شد.

بررسی‌ها نشان می‌دهد مجموع ارزش معاملات خرد بورس تهران از ابتدای سال تاکنون به حدود ۲۴۰ هزار میلیارد تومان رسیده است که این امر نشانگر آن است که بیش از ۱۱ درصد از نقدینگی فعلی کل کشور در بازار سهام جریان دارد. براین اصل وجود حباب قیمت‌ها که مورد تایید بسیاری از تحلیلگران این بازار است در صورت گسترش و رخداد انفجاری آن، تبعات غیرقابل جبرانی برای اقتصاد کشور رقم می‌زند. رشد هیجانی قیمت‌ها تاجایی پیش رفته است که در اقدامی تازه شرکت‌های بورسی به دلیل اوج‌گیری خارج از تحلیل قیمت برخی سهام‌ها، هشدار لازم را در راستای شفاف‌سازی به صورت مستقیم در اختیار سرمایه‌گذاران قرار داده‌اند. در این راستا طی روزهای اخیر دو اطلاعیه روی کدال به نمایش درآمده است که به واسطه آن در جهت شفاف‌سازی به سهامداران عدم ارزندگی سهم و تبعات آن یادآوری و اطلاع‌رسانی می‌شود.

رویدادهای بیرونی اثرگذار بر معاملات سهام

از جمله عواملی که در کنش معامله‌گران بورسی در هفته اخیر مورد توجه قرار گرفته است رصد اخبار سیاسی تاثیرگذار بر روند بازارهای مالی است. در این میان نشست کمیسیون مشترک مجمع تشخیص مصلحت در مورد لوایح پالرمو و سی‌اف‌تی با توجه به اینکه آخرین مهلت ایران برای قرار نگرفتن در فهرست سیاه FATF باید مورد بررسی قرار گیرد، اوج‌گیری دوباره نرخ ارز در کنار دریافت سیگنال‌های مربوط به سیاست خارجی که متاثر از فضای تعیین تکلیف در موردFATF است، موج مثبت بازارهای جهانی در کنار از سرگیری توافق تجاری بین چین و آمریکا و پایان سال میلادی که با رشد بازارهای جهانی بورس همراه شده، بیش از پیش در اوج‌گیری شاخص سهام تاثیرگذاشته است. 

وقتی وفور نقدینگی به جنب پل حافظ هجوم می‌آورد، دور از انتظار نیست که ارزش معاملات در بازار سهام تنها در یک روز 3 هزار میلیارد تومان رقم بخورد و شاخص بورس در ادامه رکوردشکنی‌ها همچنان قد بکشد

نرخ ارز به عنوان پارامتری اثرگذار بر بخش‌های مختلف اقتصادی قابل توجه است که بسته به شرایط تحریم‌ها، وضعیت فروش نفت و صادرات غیر نفتی می‌تواند در ادامه روند صعودی بورس تاثیرگذار باشد.

کارشناسان در این زمینه معتقدند چنانچه انتظارات مثبت کنونی به روند سیاسی به واقعیت تبدیل نشود زمینه برای شروع اصلاح سهام آماده می‌شود که در این شرایط رکود و یا ریزش بسیاری از سهم‌ها دور از انتظار نیست. از منظر دیگر نیز در صورت وقوع گشایش‌های سیاسی، امکان عقب‌نشینی نرخ ارز و انتظارات تورمی به عنوان پیشران‌های اصلی بورس افزایش می‌یابد که این امر می‌تواند سمت و سوی رویاپردازی‌های قیمتی را در بورس تهران با تکانه‌های بسیاری همراه سازد.