فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی 

فیلم «سرو زیر آب» درباره تفحص پیکر شهدای گمنام، با نگاهی متفاوت، اتفاقات مربوط به دفاع‌مقدس را به تصویر کشانده است. موضوع فیلم به قدری مقدس است که با‌وجود کاستی‌های فراوان فیلمنامه، آدمی را وادار می‌کند تا از سردرگمی‌ها و از‌هم‌گسیختگی‌های سکانس‌های فیلم چشم‌پوشی کند. محتوای فیلم «سرو زیر آب» درباره یادگارهای جنگ است؛ شهدای گمنام اقلیت‌های مختلفی که پیکر‌های آنها بعد از شهادت به آغوش خانواده‌هایشان بازنگشته است؛ و به‌این‌ترتیب تا ابدیت جای‌شان در میان خانواده‌هایشان خالی خواهد ماند.

درواقع فیلم «سرو زیر آب» این مطلب را خاطر‌نشان می‌کند که صرف‌نظر از داشتن مذاهب مختلف، همه ما آدمیان در درجه اول یک انسان هستیم و بر‌این‌اساس نکته اخلاقی فیلم نشان دادن روابط انسانی است. فیلمنامه در ژانر جنگی از مفقود‌شدن پیکر شهیدان گمنام مسلمان، زرتشتی، شیعه، سنی، مسیحی و همچنین درد و رنج بی‌خبری و دوری این عزیزان از خانواده‌هایشان سخن می‌گوید. در «سرو زیر آب» همه افراد درگیر یک درد مشترک هستند، از یک غم مشترک رنج می‌کشند؛ و برای یک هدف و مقصود مشترک یعنی دفاع از خاک وطن جان خویش را به خطر انداخته‌اند. شیعه یا سنی بودن، مسیحی یا کلیمی بودن اصلا معیار برتری در این راه نیست، بلکه انسانیت است که سبب می‌شود این گروه‌های مذهبی مختلف با وحدانیت و یکپارچگی برادرانه در کنار هم از خاک میهن دفاع کنند. 

با‌توجه به موضوع فیلم اینطور استنباط می‌شود که در تمام کشورها از جمله ایران تجربه زندگی با اقلیت‌های مختلف وجود دارد. بر‌این‌اساس مهمترین مساله برقراری وحدت، برابری، صلح  و همچنین از میان‌بردن تبعیض است به‌گونه‌ای که اقشار مختلف مردم بر‌پایه همزیستی مسالمت‌آمیز یک جامعه را تشکیل دهند.

اما همیشه شرایط به‌گونه‌ای که باب میل است پیش نمی‌رود و تبعیض و رفتار‌های تبعیض‌آمیز به کرات در نهاد‌ها و سازمان‌های کوچک و بزرگ مشاهده می‌شود. در‌واقع یکی از نخستین نهاد‌هایی که در سطح خُرد سبب بروز تبعیض می‌شود، خانواده است. در سطح کلان نیز جامعه با تقسیم‌بندی‌های مختلف افراد به گروه‌های اجتماعی خاص و عام و همچنین تقسیم‌کردن افراد بر‌اساس مذهب، قوم، نژاد و... منجر به ایجاد تبعیض می‌شود. بر‌این‌اساس در قلمروی آسیب‌شناسی «تبعیض»، رفتار یا اقدامی منفی است که نسبت به فرد یا گروهی از افراد بر‌اساس جنسیت، نژاد، طبقه اجتماعی و... اِعمال می‌شود. در دیدگاه روانشناسی می‌توان منشا و خاستگاه تبعیض‌ها را «افکار قالبی» حاکم بر محیط‌های اجتماعی در‌نظر گرفت که رویکردهای مختلف روانشناسی دیدگاه‌های متفاوتی را در شکل‌گیری این افکار قالبی مطرح کرده‌اند؛ به عنوان مثال دیدگاه «یادگیری اجتماعی» بخشی از رفتار‌های تبعیض‌آمیز را محصول تجربه فرد در زندگی اجتماعی می‌داند؛ به عبارت دیگر افکار قالبی و کلیشه‌ای از طریق تعامل و ارتباط فرد با افرادی که در زندگانی با آنها سر‌و‌کار دارد و همچنین بواسطه محیطی که در آن رشد یافته‌ است، آموخته می‌شوند. روانشناسان معتقدند در شرایط تبعیض، فرصت حرکت از فرد سلب می‌شود و ادامه این روند خطر ابتلا به انواع اختلالات روانشناختی را در فرد افزایش می‌دهد. بر‌این‌اساس رگ حیات و سلامت‌روان انسان‌ها در این نکته مستتر است؛ اینکه باید نگاهمان نسبت به اطرافیان تغییر یابد. چرا‌که در غیر‌اینصورت با ایجاد رفتار‌های تبعیض‌آمیز و تبعیت از افکار قالبی نه‌تنها سلامت خود فرد بلکه بهداشت روانی دیگر افراد اجتماع در معرض خطر قرار می‌گیرد؛ در چنین شرایطی، اوضاع جامعه به‌قدری بحرانی می‌شود که آثار ناشی از آن به مراتب از جنگ هم خطرناک‌تر است به صورتی‌که می‌تواند بدون حمله نظامی در ابتدا نخستین و مهمترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده را متزلزل کند و سپس در سطح کلان منجر به فروپاشی نظام کشور شود. به عنوان نکته آخر می‌توان گفت انتظار می‌رود نهاد‌ها و ساز‌مان‌های راس قدرت با همکاری روانشناسان و مشاوران در جهت آگاه‌سازی اقشار و گروه‌های مختلف جامعه تدابیری جدی بیندیشند تا در آینده کمتر شاهد وجود تبعیض‌های مختلف سِنی، نژادی، جنسیتی، قومی و... در میان طبقات مختلف افراد جامعه باشیم.