آرزو احمدزاده ، راهنمای طبیعت‌گردی

 انتهای شمال شرقی استان پهناور و زیبای اصفهان به دشت کویر ایران متصل است و پر از مناطق کویری زیبایی است چون کویر جندق، کویر عروسان و البته کویر مصر نیز در همین منطقه معروف به خور و بیابانک واقع شده‌ است. دو مقصد مهم برای گردشگران در فصل پاییز وجود دارد که یکی جنگل هزار رنگ است و دیگری کویر. و ما با شروع فصل پاییز تصمیم گرفتیم دوباره سری به کویر زیبا و بی‌انتها بزنیم.

روستای مصر انتخاب اول ما بود. مسیر متعارف دسترسی به روستای مصر از اصفهان است اما یک مسیر کم تردد نیز برای رسیدن به این روستای تاریخی وجود دارد که از دامغان به خور و بیابانک می‌رسد، و ما مسیر غیر معمول را انتخاب کردیم. حدود 4 صبح تهران را به مقصد دامغان ترک کردیم و صبحانه را در دامغان خوردیم. کمی استراحت کردیم و از جاده‌ای که به سمت حسینیان و جندق می‌رفت راهی مصر شدیم. نزدیک غروب به مصر رسیدیم. در ورودی روستا با یک بلوار عریض روبرو شدیم که نشان از حجم گردشگران ورودی به منطقه می‌داد. به اقامتگاهی که از قبل هماهنگ کرده بودیم رفتیم و بعد از جا به جا کردن وسایل در حیاط اقامتگاه مشغول گپ زدن با میزبان شدیم که پیشنهاد داد  گچ و گفت‌مان را در دل کویر و در کنار آتش ادامه دهیم و ما هم استقبال کردیم. لباس گرم پوشیدیم و صاحب اقامتگاه چوب و هیزم آماده کرد و دل به صحرا زدیم. آتش را روشن کردیم و روی رمل‌ها نشستیم و به صحبت‌های شیرین دوست‌مان که از پیشینه روستای مصر می‌گفت گوش دادیم. او چنین می‌گفت:« بنیانگذار این روستا فرد سرمایه‌داری به نام یوسف بوده و همه روستا را به نام «مزرعه یوسف» می‌شناختند تا اینکه قناتهای روستا خشک و کم‌آب می‌شوند و یوسف با موتورهای دیزلی انگلیسی چاه آب در روستا حفر می‌کند. چند سال بعد از بهره‌برداری از این چاه، دوباره سفره‌های زیرزمینی آب پائین‌تر رفته و چاه عمیق‌تری را حفر می‌کنند و به همین دلیل اهالی روستاهای همجوار، این روستا را «چاه دراز» می‌نامیدند. از آنجایی که یوسف این نام را دوست نداشته از اهالی خواست چون نام وی یوسف و داستان یوسف پیامبر نیز در سرزمین مصر اتفاق افتاد بود از آن به بعد نام این روستا را مصر بنامند. اهالی روستا نیز از آنجا که برای یوسف احترام زیادی قائل بودند، این روستا را «مصر» نامیدند». تا نیمه‌های شب مشغول خاطره‌گویی شدیم و هیزم‌ها که تمام شد قصد برگشت کردیم. هوا آنقدر خوب بود که شب را در بهار خواب اقامتگاه خوابیدیم و صبح بعد از صبحانه راهی کویر شدیم. به سراغ بلندترین رمل کویر مصر رفتیم. کفش‌هامان را از پا در آوردیم و با پای برهنه بر روی شن‌های گرم قدم زدیم. اسباب هیجان برای گردشگران فراهم بود: شترسواری و موتورسواری و ماشین آفرود، پس کمی هیجان در کویر را تجربه کردیم و برای صرف نهار به اقامتگاه بازگشتیم. بعد از کمی استراحت به سمت روستای گرمه رفتیم. روستایی قدیمی که مردمانش به زبان پهلوی صحبت می‌کنند. از کنار خانه‌های قدیمی و کاهگلی روستا  رد شدیم و در انتهای روستا به چشمه‌ای پر آب رسیدیم که پربود از ماهی‌های کوچک ، و اینجا به چشمه دکتر فیش معروف است. این نوع ماهی‌های خاص که در چشمه دکتر فیش این روستا زندگی می‌کنند برای درمان برخی بیماری‌ها و ناراحتی‌های پوستی و حتی برای کاهش استرس استفاده می‌شوند. لا به لای ماهی‌ها قدم زدیم و کمی از نوازش این موجودات ریز استفاده کردیم و به سمت مصر بازگشتیم. کویر مصر آنقدر زیباست که میل بازگشت ندارم.