بیتا یاری

با پخش دعای ربنا با صدای خواننده‌اش که می‌رفت تا برای همیشه در خاک آرام بگیرد یکی از آسمانی‌ترین و غم‌انگیز‌ترین لحظات خاک‌سپاری رقم خورد و استاد محمدرضا شجریان با صدای خویش آن هنگام که ربنا را می‌خواند به خاک سپرده شد. لحظاتی که بغض و ماتم بیداد می‌کرد و خالق ربنا با تضرع می‌خواند «ربنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنا وَأَنتَ خَیْرُ الرَّاحمین».

این لحظات را باید تاریخ به خاطر بسپارد که در محوطه آرامگاه فردوسی، بزرگ‌ترین خواننده آواز با حضور خانواده و مقامات دولتی و کشوری و نیروهای انتظامی به خاک سپرده شد. درحالی‌که جلو سیل علاقه‌مندان را شیوع بیماری کرونا و پروتکل‌های بهداشتی و همچنین ملاحظاتی که همگان سعی بر رعایت آن و عدم ایجاد شرایط متشنج داشتند، گرفت.

علی‌رغم آنکه همایون شجریان روز جمعه بعد از برگزاری نماز میت در خصوص خاک‌سپاری استاد شجریان در شهر توس در محوطه آرامگاه فردوسی اعلام کرده بود که به ما قول داده‌اند که این مهم را تسهیل کنند اما این‌گونه نشد و گویا تا پایان شامگاه و حتی سحرگاه دیروز در خصوص ساعت دقیق خاک‌سپاری اطلاعات دقیقی اعلام‌ نشده بود و حتی خانواده استاد نیز در جلسه‌ای تا نیمه‌های شب مشغول رایزنی بودند. برای روز شنبه نیز ابتدا ساعت 8 صبح زمان شروع خاک‌سپاری اعلام و پس‌ازآن ساعت 7 صبح برای آغاز مراسم برگزیده شد و سپس به تعویق افتاد که این تعویق بسیاری از هواداران را در سردرگمی رها کرد. در ادامه این سردرگمی‌ها مدیرکل ارشاد استان خراسان رضوی اعلام کرد که مراسم خاک‌سپاری با حضور تنها 150 نفر از دوستان و آشنایان استاد به انجام می‌رسد و با این سخنان آشوبی در دل علاقه‌مندان و کسانیکه سعی داشتند خود را با ماشین از تهران به مشهد برسانند بر پا کرد. به‌هرروی از ساعات اولیه بامداد شنبه زمانی که بی‌نصیبان از حضور منتظر بودند تا اخبار مراسم در فضای مجازی منتشر شود، گویا ارتباطات اینترنتی در محل مختل بود و کسی توانایی ارسال فیلم و عکس مستقیم از مراسم را نداشت. در ساعات اولیه صبح چند ساعت پیش از آغاز مراسم تدفین اعلام شد که جانمایی محل دفن استاد شجریان بنا به درخواست خانواده در آخرین ساعات جلسه جمعه‌شب تغییر کرده و محل دفن از کنار مقبره اخوان ثالث به‌ جایگاهی دیگر در کنار موزه فردوسی منتقل ‌شده است. در محوطه آرامگاه فردوسی صندلی‌هایی با فاصله چیده شده بود؛ اما در حین مراسم خاک‌سپاری رعایت پروتکل‌های بهداشتی ممکن نبود؛ ضمن اینکه مهمانان در داخل محوطه آرامگاه بودند و ورود مردم علاقه‌مند به وداع با استاد به محوطه ممنوع بود و آن‌ها از پشت در آرامگاه و از بیرون شاهد مراسم بودند. ازاین‌رو وقتی همایون شجریان پس از تدفین پشت میکروفن قرار گرفت ابتدا از حاضران عذرخواهی کرد و گفت: «هزاردستان موسیقی را به خاک سپردیم. و به این مصرع شعر اشاره می‌کنم «به نام خداوند جان و خرد». همان‌طور که خرد، خرد خدایی است جان هم خدایی است. مردمی که تشریف آوردید ما آرامش و اعتبارمان را از شما مردم می‌گیریم. باعث همه صبر و شکیبایی ما شما هستید و از همه تشکر می‌کنم که با همه سختی‌های موجود در مراسم تشییع و تدفین استاد شجریان شرکت کردید. معذرت می‌خواهم اگر امکان نبود که میلیون‌ها نفر پدر را با دست خودشان به خاک بسپارند. من دستان شما را می‌بوسم.» هنگامی‌که این سخنان به پایان رسید مردم بیرون و درون محوطه برای همایون شجریان کف زدند و پاسخ سپاسگزاری او را با تشویق دادند. به هر حال همان‌گونه که اشاره شد؛ با آنکه بسیاری از صفحات مجازی در اینستاگرام قصد پخش لایو مراسم را داشتند این مهم ممکن نشد و تا ساعت 10:15 و پایان مراسم عملا در سکوت خبری سپری شد. عده‌ای از خبرنگاران که از تهران به مراسم رفته بودند از ساعات اولیه صبح در آرامگاه فردوسی حاضر شدند اما ازآنجایی‌که ارتباط اینترنتی مختل شده بود هیچ‌گونه فیلم و خبر زنده در ساعات اولیه منتشر نمی‌شد.

باید برای شجریان عزای عمومی اعلام می‌شد

پس از خاکسپاری، داریوش پیرنیاکان، نوازنده تار، سه‌تار و ردیف‌دان پشت میکروفن در جایگاهی که درست بالای پله‌های آرامگاه فردوسی نصب شده بود قرار گرفت و درباره استاد محمدرضا شجریان، اظهار کرد: «در آرامگاه مرد بزرگی حضور داریم که هزار سال پیش گفت: «بناهای آباد گردد خراب/ ز باران وز تابش آفتاب، پی‌‎افکندم از نظم کاخی بلند/ که از باد و باران نیابد گزند، نمیرم ازاین‌پس که من زنده‌ام/ که تخم سخن را پراکنده‌ام». دیروز در فضای مجازی دیدم که یکی از علاقه‌مندان به شجریان بزرگ گفته بود، «استاد تخم هنر را پراکنده بود»؛ من از اینجا از سخن خود فردوسی که تأکید زیادی بر خرد و خردورزی دارد وام می‌گیرم و می‌گویم ابعاد موسیقایی شجریان به‌مانند آفتاب است. این آفتاب می‌تابد و همه‌جا را روشن می‌کند، موسیقی استاد شجریان نیز همین‌گونه است.»

این ردیف‌دان با ارائه پیشنهاد و گلایه‌ای، اظهار کرد: «جامعه هنری و مردم باید مصرانه به دنبال این باشند که روز اول مهر به نام «روز شجریان» نام‌گذاری شود»؛ او گلایه‌اش را نیز چنین عنوان کرد:«گلایه‌ام این است زمانی که در کشورهای بزرگ خواننده‌ای به این عظمت از دنیا می‌رود عزای عمومی اعلام می‌کنند، چرا برای فوت شجریان عزای عمومی اعلام نکردند؟ باید برای شجریان عزای عمومی اعلام می‌شد، چراکه شجریان متعلق به تمام مردم ایران و دنیاست؛ پس امیدوارم در سالگرد شجریان این اتفاق رخ دهد و آن روز عزای عمومی اعلام شود.»

 اول مهر به نام روز ملی موسیقی نام‌گذاری شود

حمیدرضا نوربخش، مدیرعامل خانه موسیقی نیز در این مراسم با بیان اینکه شجریان فراتر از آواز و هنر ایران بود و بر تارک تاریخ خواهد ایستاد، گفت: «فکر نمی‌کردم به این زودی‌ها بزرگ‌مرد تاریخ هنر و موسیقی ایران در این مکان آرام گیرد. در خصوص شجریان چه می‌توان گفت؛ چراکه همه او را به‌خوبی می‌شناسند. ایشان فراتر از آواز و هنر ایران بود و بر تارک تاریخ ایران خواهد ایستاد. کمتر هنرمند و شخصیتی را در تاریخ می‌توان در کنار استاد شجریان نهاد که این‌گونه یک ملت را با خود همراه کند. وظیفه ‌داریم فقدان استاد شجریان را به یکدیگر تسلیت بگوییم. استاد برکات فراوانی داشت. با رفتن شجریان یک ملت هم‌دل شدند. شجریان از ایران هم فراتر بود و به تمام فارسی‌زبانان تعلق داشت.» البته مدیرعامل خانه موسیقی پیشنهاد کرد تا روز اول مهر که روز تولد استاد شجریان است، به نام روز ملی موسیقی نام‌گذاری شود.

در این مراسم پیغام فرهاد فخرالدینی رئیس شورای عالی خانه موسیقی نیز توسط داریوش پیرنیاکان قرائت شد. و علی‌اکبر شکارچی با خواندن نغمات محلی لری با سوز و حسی خاص مراسم را با آواز ختم کرد. در انتهای مراسم برای آن‌هایی که به این خاک‌سپاری آمده بودند و از پشت درهای بسته مجبور به ایستادن و نظاره کردن شدند این پرسش مطرح بود که چرا این‌چنین؟ چرا؟