بهمن فرمان‌آرا از آن دست کارگردان‌هایی‌ست که هر بار حضورش نقطه عطفی در سینمای ایران است، قیاس مع‌الفارق است اما شاید چیزی شبیه کلینت ایستوود و وودی آلن در هالیوود، او حالا چند روزی‌ست که راضی به اکران «حکایت دریا» در اکران آنلاین شده و فیلم البته در میان محافل داخلی فعلا بازتاب گسترده‌ای نداشته اما پیش‌تر و در میان اکران‌های جشنواره‌ای «دبورا یانگ» در هالیوود ریپورتر یادداشت مثبتی راجع به فیلم نوشته بود. بخش‌هایی از یادداشت را در اینجا آورده‌ایم.

این فیلم یک اثر شخصی از بهمن فرمان آرا است که دارای اشتیاق و سودازدگی است و می‌توان آن را شخصی‌ترین اثر او دانست زیرا فیلم‌نامه، کارگردانی و تهیه فیلم بر عهده‌ی خود اوست. فیلم دارای گروه بازیگری درخشانی است. فاطمه معتمد آریا، لیلا حاتمی و علی مصفا برای گسترده‌تر دیده شدن این اثر توسط مخاطبان به کمک بهمن فرمان آرا آمده‌اند.

خوشبختانه نمادگرایی بیش از حد در آثار قبلی این کارگردان مانند ترک کردن اتاق به عنوان یک واکنش احساسی، کاهش پیدا کرده. سبک فیلمبرداری به شدت ساده و بی‌تکلف فیلم به خوبی با قصه سرراست آن جور درآمده است. به نظر می‌رسد هدف فرمان‌آرا ایجاد یک فضای وسیع برای نقد ایران معاصر بوده است.

بازیگر اصلی فیلم خود فرمان‌آرا است که در نقش یک نویسنده‌ی ناخوش به نام طاهر محبی که سه سال در یک موسسه روان درمانی بستری و در آستانه ابتلا به شیزوفرنی بوده، ظاهر می‌شود. پزشک معالج او (مصفا) می‌خواهد او را ترخیص کند تا به منزل خودش برود و همسرش ژاله (معمتد آریا) از او پرستاری کند اما وقتی می‌شنود که همسرش درخواست طلاق داده، در تصمیم خود تردید می‌کند. ظاهرا افسردگی باعث شده تا زندگی با او غیرقابل تحمل باشد. اما به سفارش پزشک معالج طاهر، ژاله از اعلام تصمیمش برای طلاق به او منصرف می‌شود و آنها با حالت معذبی در خانه‌ی ساحلی‌شان مستقر می‌شوند.

هنگام قدم زدن‌های طولانی طاهر در ساحل، او با افرادی که در گذشته با آنها سروکار داشته برخورد می‌کند به طور مثال یک فعال سیاسی ناامید جوان (صابر ابر) که در گذشته شاگردش بوده یا یک دوست قدیمی خرافاتی (علی نصیریان) که همواره حامی و باعث تسلی خاطر او بوده است.

عناصر تئاتر در فیلم‌نامه به وفور به کار گرفته شده و این در دیالوگ‌های دقیق و با هدف فیلم خودنمایی می‌کند. با ورود ناگهانی پروانه (حاتمی) به فیلم، او به عنوان دختر طاهر معرفی می‌شود که از خارج از کشور آمده است و طاهر را از این حقیقت مطلع می‌کند. مادرش که به طور پنهانی با طاهر ازدواج کرده بود، هنگام ترک ایران او را از باردار بودن خویش مطلع نکرده بود و دخترش به تازگی فهمیده بود که پدرش کیست. طاهر دخترش را به خانه دعوت می‌کند تا یک الی دو هفته آنجا اقامت داشته باشد و این آخرین لحظات حضور ژاله در خانه‌ی طاهر است که با هوشمندی و متانت ویژه‌ای توسط معتمد آریا نقش‌آفرینی شده است.

قطعه‌ی موسیقی متن فیلم که توسط پیمان یزدانیان ساخته شده در خلق فضای پر از غصه‌ی داستان که شنیدن آن همراه صحنه‌های رویایی که توسط کیوان مقدم طراحی شده و نماهای دریای غرق در مه توسط فیلمبردار اثر فرشاد محمدی گرفته شده، بسیار تاثیرگذار است.