آرزو احمدزاده ، راهنمای طبیعت‌گردی

زیبایی طبیعت ایران در فصل بهار به طرز عجیبی وصف‌ناپذیر است. رنگ علف تازه بر روی کوه‌ها هر جنبنده‌ای را مسحور می‌کند. امروز می‌خواهم خاطره‌ای از سفرهای پیشین برایتان تعریف کنم از نگین سرسبز غرب کشور: ایلام زیبا و شاید کمی دور.  شاید بتوان دور بودن از پایتخت را دلیل بکر ماندن ایلام دانست اما وسعت کم و جمعیت اندک، سبب شده تا ایلام طبیعت بکرتر و دست‌نخورده‌تری داشته باشد. به یاد دارم به واسطه یکی از دوستان که اهل ایلام بود بالاخره این طلسم شکسته شد و به سمت ایلام دست نیافتنی به راه افتادیم و شاید اگر اصرارهای گاه و بی‌گاه او نبود هنوز هم ایلام برایم دست نیافتنی به نظر می‌رسید. صبح زود به راه افتادیم و عصر رسیدیم. از آن‌جایی که در سفر طاقت یکجانشینی نداریم، تصمیم گرفتیم گشتی در شهر ایلام بزنیم. اولین جایی که مورد بازدید قرار دادیم قلعه والی بود که در ضلع شمالی خیابان پاسداران ایلام قرار داشت. این قلعه در زمان قاجار توسط والی شهر برای اسکان در فصل تابستان بر روی تپه‌ای نه چندان بلند بنا نهاده شده و اینک بعد از مرمت تبدیل به موزه مردم‌شناسی ایلام شده‌بود. کم کم غروب شد و ما هم که آخرین بازدید کننده‌های قلعه بودیم از قلعه بیرون آمدیم و به توصیه دوستان به سراغ شیرینی‌پزی قدیمی شهر رفتیم و بژی برساق خریدیم. برساق نان روغنی است که عطر روغن محلی و زیره و رازیانه می‌دهد و بسیار لذیذ است. ایلام را دوست داشتم: شهری آرام با مردمانی مهربان.

فردای آن روز پس از صبحانه مفصلی که خوردیم به سمت دره‌شهر برای بازدید از تنگه رازیانه به‌راه افتادیم. تنگه‌ای پر پیچ و خم با دیواره‌های بلند و پر آب و پر از گلهای زرد و خوشه‌ای رازیانه که به صورت خودرو در اطراف تنگه روییده‌اند که می‌تواند دلیل خوبی باشد برای نامگذاری این تنگه. طول تنگه رازیانه تقریبا 3 کیلومتر بود و با احتساب گذر از حوضچه‌های آب و عکاسی و استراحت در انتهای مسیر و بازگشت به سمت ماشین‌ها تقریبا چهار ساعتی از وقت‌مان در رازیانه گذشت. به سمت دره‌شهر به‌راه افتادیم. ظهر شده بود و ما تابلو کتابخانه را کبابخانه می‌خواندیم! پس نهار را در رستورانی در دره‌شهر خوردیم و بعد از آن به سمت تنگه بهرام چوبین که ده کیلومتر آنطرف‌تر از شهر قرار داشت رفتیم. این تنگه درواقع مخفی‌گاه و شکارگاه بهرام چوبین بوده‌است. تنگه بهرام چوبین، از نظر نظامی نیز برای بهرام اهمیت زیادی داشته است و این را می‌توان از دیوارهای تاریخی ساخته شده بر روی صخره‌های این تنگه که آن را تبدیل به دژی امن کرده‌اند، دریافت. در واقع بهرام برای خودش در این تنگه مخفی‌گاهی ساخته بود که در زمان شورش علیه خسروپرویز بتواند در آنجا پناه بگیرد. بعد از عکاسی به سمت  شهر باستانی ماداکتو که پایتخت عیلامیان بوده‌‌است رفتیم.  قدمت این شهر باستانی حدودا به ۱۴۰۰ سال پیش و اواخر دوران ساسانی بازمی‌گردد. شهر کنونی دره شهر بر روی خرابه‌های همین شهر باستانی بنا نهاده شده است. بعد از بازدید از پایتخت عیلامیان به سمت چهارطاقی سرخ‌آباد که آتشکده‌ای از دوران ساسانیان است رفتیم. وجه تمایز این چهارطاقی با دیگر چهارطاقی‌ها مصالح به کار رفته در آن بود. در این بنا از قلوه‌سنگ‌های نتراشیده و لاشه‌سنگ به اندازه‌های مختلف و با ملات گچ استفاده شده بود. قلعه هزار در که دژی است نظامی آخرین مکانی بود که در دره‌شهر از آن بازدید کردیم. چند قلعه دیگر که همگی آنها نظامی هستند نیز اطراف دره‌شهر قرار داشتند که بازدید از آنها موکول شد به سفری دیگر. اینجا آنقدر دژ نظامی دارد که می‌توان گفت: تاریخ در این دره محصور شده است.