روزبه صدر

هنر محیطی و مشخصاً هنر زیست‌محیطی در ایران چه جایگاه و موقعیتی دارد و واجد چه خصلت‌هایی است؟ آیا این شیوه‌ی ارائه‌ی هنر در کشور ما به‌صورت جدی موردتوجه قرار گرفته و پژوهش‌هایی قابل‌اعتنا در این زمینه صورت گرفته است؟ آیا هنر محیطی در ایران مؤلفه‌های بومی دارد و عملکردی متفاوت از هنر دیگر کشورها را دنبال می‌کند؟ همچنین این پرسش را باید به میان کشید که هنر محیطی در ایران با چه چالش‌ها و موانعی روبه‌رو است؟ به گواه صاحب‌نظران و فعالان هنر محیطی در نزدیک به دو دهه‌ی گذشته این شیوه‌ی بیان هنری در ایران روندی رو به رشد داشته است و همین امر ما را وامی‌دارد تا با تأمل بیشتری به فعالیت‌ها در این عرصه نگاه کنیم.

هنر محیطی ایران، جنبه‌های محلی خود را به شایستگی یافته اما به دلیل عدم اعتنا به ارزش و قابلیت‌های آن، چندان در فضای مردمی مورد توجه نبوده. به نحوی که در واقع، امکان ظهور این هنر در میان مردم و بهره‌برداری از ویژگی آگاهی‌بخشی آن، کاملاً مغفول مانده است

ویژگی‌های منحصربه‌فرد هنر محیطی ایران

احمد نادعلیان، هنرمند شناخته‌شده و از پیشگامان هنر محیطی ایران، در ارتباط با ویژگی‌ها، رویکردها و چالش‌های این هنر می‌نویسد: «واژه‌ی محیط واجد وجهی زیست‌محیطی است. از سویی دیگر می‌تواند به محیط اطراف و یا حتی اجتماعی که در آن زندگی می‌کنیم ارتباط داشته باشد. به‌عنوان یکی از جریان‌های پویا در عرصه‌ی معاصر، هنر محیطی می‌تواند به هنری اطلاق شود که هنرمندان اغلب با استفاده از عناصر یا اشیای موجود در طبیعت یا در محیط‌های غیرمتعارف هنرشان را در همان مکان شکل و ارائه دهند. بنابراین چگونگی محیط پیرامون اثر و مواد مصالح موجود در محیط، در کیفیت و چگونگی اثر تأثیر دارند. بنا به دلایل متعددی هنر محیطی در ایران رشد داشته است. ارزش‌های و آیین‌ها که طبیعت و عناصر آن را پاک محسوب می‌کردند رو به زوال هستند. از سویی دیگر به دلیل رشد صنعت ما با بحران محیط زیست در این جغرافیا مواجه هستیم. بحران محیط زیست جدی است و جهانی. ایران نیز بخشی از جهان است و می‌تواند در این روند سهمی داشته باشد. رشد این هنر به تنوع محیط زیست و فرهنگ نیز مرتبط است. از این رو در سال‌های اخیر هنر محیطی به‌عنوان یکی از گرایش‌های هنر جدید مورد توجه هنرمندان خصوصاً نسل جوان قرار گرفته است. هنر محیطی در ایران به فرهنگ بومی ‌توجه دارد و آیین‌ها و سنت‌ها در آن دیده می‌شوند. ازاین‌جهت ویژگی‌های ملی و بومی دارد، اما از حرکت جهانی هم بی‌بهره نیست.

هنر محیطی و مؤلفه‌های بومی

عاطفه خاص، از فعالان هنر محیطی ایران، در ارتباط با رویکردهای هنرمندان معاصر در این زمینه می‌نویسد: «هنر محیطی در ایران دارای تعاریف و رویکردهای خاص خود شده است. هنرهایی تحت عنوان هنرهای محیطی یا زیست‌محیطی به سه گروه عمده تقسیم می‌شوند. گروهی که زیبایی‌شناسی در آثارشان حرف اول را می‌زند و ممکن است پیام زیست‌محیطی در آن نباشد یا در لایه‌های ثانوی آن باشد و یا اصلاً چنین دغدغه‌ای‌ نداشته باشد و صرفاً رفتار شکلی باشد.

گروه دوم کارهایی هستند که فعال محیط زیست بودن در لایه اولش است و هنر در آن کم است. گروه سوم گروه مابین هستند ولی نمی‌شود انکار کرد کارهایی در این قلمرو وجود دارند که هم ابداع و خلاقیت هنری در آن‌ها به حد اعلی رسیده است و هم آنچه که ما آن را بیداری و پیام می‌گوییم. حال این پیام هر آنچه آشکارتر باشد شاید بشود گفت که به شکل تبلیغاتی و یک‌بارمصرف نزدیک می‌شود ولی آثاری هم می‌بینیم که علاوه بر اینکه واجد این ویژگی است اما به‌عنوان یک اثر هنری همه آن موازنه‌های خلاقه و هنرمندانه را داراست. مؤلفه‌های بومی ما با گوناگونی فرهنگی و اقلیمی و همچنین فقدان حمایت مالی کلان مرتبط است. ما در هر گوشه از ایران اقلیم‌هایی داریم که از نظر فرهنگی، آیین‌ها و رفتارها با آثار ممزوج می‌شوند. خیلی وقت‌ها در هنرهای محیطی ما تلفیقی از هنر اجرا و هنر بدن را داریم. در نتیجه می‌بینیم که یک نوع موسیقی و آیین در یک خطه از ایران به یک‌باره در کار دمیده می‌شود. این خود ویژگی‌هایی به اثر می‌بخشد که به مؤلفه‌ای بومی تبدیل می‌شود.

غفلت از امکان ظهور هنر محیطی در میان مردم

رضا افهمی، مدرس هنر در خصوص ظرفیت‌های اجتماعی هنر محیطی و جایگاه این شیوه‌ی بیان هنری در ایران می‌گوید: پرواضح است که هنر در اصلاح رفتار زیست‌محیطی بسیار کارآمد و مؤثر است. برخلاف بسیاری از فرهنگ‌ها، فرهنگ ما از لحاظ زیست‌‌محیطی بسیار غنی است و از رهگذر آن می‌توان به زیبایی‌شناسی زیست‌محیطی دست یافت؛ به عبارت دیگر یک زیباشناسی سازگار با زیست‌محیط ایرانی تعریف کرد که علاوه بر ایجاد فضای مکالمه، از زیباشناسی کاذب پرهیز نماید. هنر محیطی ایران، جنبه‌های محلی خود را به شایستگی یافته اما به دلیل عدم اعتنا به ارزش و قابلیت‌های آن، چندان در فضای مردمی مورد توجه نبوده به نحوی که در واقع، امکان ظهور این هنر در میان مردم و بهره‌برداری از ویژگی آگاهی‌بخشی آن، کاملاً مغفول مانده است. نیاز جامعه و محیط مرده‌ی شهریِ جهان امروز دقیقاً متوجه تکانه‌های حاصل از آگاهی‌بخشی آن‌هاست. هنر محیطی به تبع پیام زیست‌محیطی خود، قابلیت تبدیل یک جامعه فقیر در حال گذار را به یک جامعه متمول زیست‌محیطی داراست. درواقع، فرهنگ‌سازی پویا، از ضروریات دوران معاصر و تحقق توسعه پایدار محسوب می‌شود.

نگاهی تازه‌ به زندگی و زیست انسانی

محمود مکتبی از دیگر هنرمندان شناخته‌شده‌ی هنر محیطی درخصوص مشخصه‌ها و اقتضائات هنر محیطی می‌گوید: در نگاهی کلی، هنر محیطی تلاشی در جهت بهبود روابط ما با دنیای طبیعی است. تعریف کار برای مکانی خاص، از مشخصه‌های هنر محیطی است. این هنر نگاه تازه‌ای به زندگی و زیست انسانی دارد و نوعی از ارائه اثر در دل طبیعت است به‌منظور بهبود و ارتقای رابطه‌ی انسان با طبیعت که در خلال این ارتباطاتی که اتفاق می‌افتد انسان متوجه مسائل زیست‌محیطی می‌شود و می‌بیند که در واقع این انسان است که در حال نابودی محیط زیست خودش است.

در سال‌های اخیر هنر محیطی به‌عنوان یکی از گرایش‌های هنر جدید مورد توجه هنرمندان خصوصاً نسل جوان قرار گرفته است. هنر محیطی در ایران به فرهنگ بومی ‌توجه دارد و آیین‌ها و سنت‌ها در آن دیده می‌شوند؛ اما با این وجود از روند جهانی هم بی‌بهره نیست

هنرمند هنر محیطی ضمن حضور در طبیعت با بازاندیشی و جا‌به‌جا کردن، افزودن و یا کاستن عناصر در طبیعت اطرافش، به خلق اثر و ارائه بیانی جدید از محیط می‌پردازد. هنرمندان هنر محیطی رویکردهای گوناگونی دارند برخی رویکرد زیست‌محیطی دارند و نگرانی خود را از نقش مخرب انسان امروز در رابطه با طبیعت بازگو می‌کنند. بعضی دیگر اهداف زیباشناسانه دارند و بسیاری گرایش‌های دیگر، اما در کل همه این گرایش‌ها به‌نوعی به طبیعت بازمی‌گردند. این هنر با توجه به قابلیت‌ها و پتانسیل‌هایی که دارد می‌تواند در ارتباط با مخاطب به هدفش که همانا توجه به طبیعت است برسد.