علیرضا کمالوند

به نظر می‌رسد در یک دهه گذشته در حوزه گرافیک دیگر جریان آوانگارد و منحصر به فردی ظهور پیدا نکرده و به این ترتیب طراحان گرافیک ما از موقعیت پیشتازی در ارتباط تصویری در جامعه جا مانده‌اند. در عین حال میانگین سواد بصری و سلیقه عمومی ما پایینتر از حد معیار است و  این سطح پایین سلیقه عمومی، واقعیتی تلخ است که ناچار از پذیرفتن آن هستیم. زبان تصویر یا همان سواد بصری در جامعه ما پایین است و برای ارتقای آن هم تمرین نکردهایم و به این ترتیب دشوار است که طراح بتواند این فاصله بزرگ را پر کند. از سوی دیگر منطقی هم نیست که از یک حرفه مشخص انتظار داشته باشیم تا همه نقص یک ساختار اجتماعی را به تنهایی جبران کند. اگر می‌بینیم که در جوامع دیگر، طراحی گرافیک سطح بالاتری دارد به آموزش عمومی و آموزش تربیت طراحان، تواما بستگی دارد. وقتی همه طراحان گرافیک برای هر موضوعی، چه بطری یک شامپو چه پوستر یک اجرای موسیقی، با بالاترین حد توانایی لازم کار کنند، جامعه با برخورداری از خوراک خوب تصویری به‌تدریج ذائقه بهتری پیدا میکند. اما نه طراحان گرافیک ما چنین رویکردی را دنبال می‌کنند و نه جامعه از آنان چنین انتظاری دارد.

گرافیست آوانگارد در مرحله نخست وظیفه دارد اندیشه‌ها را تصویر کند اما از سوی دیگر مانعی جدی بر سر راه طراحان گرافیک تحت عنوان ارتباط ناگزیر سفارش دهنده-سفارش پذیرنده در این عرصه به شدت تعیین کننده است؛ ارتباطی که در کشور ما هنوز به درستی تبیین و تعریف نشده است.

همه این‌ها در حالی اتفاق می‌افتد که از لحاظ تاریخی سیر تحولی هنر گرافیک و به ویژه تایپوگرافی فاصله چندانی با گرافیک ایران ندارد و بر همین اساس از منظری عمومی گرافیک در ایران فاصله چندانی با جهان معاصر ندارد. دست کم امروزه در جامعه ایران فضای گفت‌وگو برای گرافیک تا اندازه‌ای فراهم شده و شاهد هستیم که بازرگانی، هنر، دیزاین و.. در سطح جامعه حضور دارند و مشغول گفتمان هستند.

اگر نگاهی ساده به تصویری از ارتباط گرافیکی داشته باشیم، خواهیم دید که این ارتباط موضوعاتی چون سفارش‌دهنده‌ها و گرافیک دیزاینرها، پیام‌ها و مقصودها و دریافت کننده‌ها را با آنچه که نیاز و انتظارات جامعه است پیوند می‌دهد. از سوی دیگر، ارتباط در چارچوب زمان واقعی حادث می‌شود. پیوند این دو مطلب بعد اجتماعی گرافیک دیزاین را نشان می‌دهد. گرافیک دیزاینی که بر پایۀ عقلانیت شکل گرفته، موقعیتی است که در آن گرافیک دیزاینرهای مشرف به نقش اجتماعی خود حضور دارند. هرچند امروزه، در هم نشینی با اضمحلال رسانۀ جمعی و کوچک شدن تدریجی دنیا، جامعه غالباً به دیزاینی نظر دارد که حقیقت‌های مشخص اجتماعی را برای دست پیدا کردن به یک مدل بین‌المللی به فراموشی می‌سپرد، الگویی که مستقیم به تولید می‌رسد.

اینکه چرا یک ابزار برنده و کارآمد تا این حد به سکون و زنگ زدگی و عبور از ماهیت حقیقی خود می‌رسد از منظر بررسی‌های جامعه شناسی در ایجاد هسته‌های فرهنگی امروز قابل بررسی، تأمل و نقد و تحلیل است، چرا که دو روند ایجاد مناسبات در شالوده ارتباط ضمیری جامعه امروز همواره در تبلور و خلاقیت‌های گرافیکی امروز در جامعه بروز و رشد می‌یابد. «برتولت برشت» اعتقادش آن است که اگر در جامعه ای درام‌ها و صحنه‌های نمایش و تئاتر برخوردار از قدرت متن، تکنیک‌های ارائه فرم و ارائه مفاهیم متعالی زندگی بشری است این‌ها نمادی است از عمق ثبات در ساختارهای فرهنگی و پشتوانه‌های مناسباتی هر جامعه و در تضاد با آن یعنی، بیان لهو و هجو و هزل در نمایش و صحنه‌های تئاتر هر ملت، حکایت از لودگی و متزلزل و مذبذب بودن مبانی اجتماعی و فرهنگی هر جامعه است. این تعریف و این تصدیق، هرچند قولی است از «برشت» در ارزیابی‌های نقدگونه صحنه‌های تئاتر اما به همین عمق و اهمیت می‌توان آن را در حوزه گرافیک نیز بسط و تعمیم داد.

گرافیک در مقایسه با هنرهایی چون مجسمه‌سازی و نقاشی یک فرآورده هنری نوظهور به حساب می‌آید. این هنر از دل نیازها و تعهدات اجتماعی به وجود آمده و به بسیاری از پرسش‌ها، مسائل و نیازها پاسخگو بوده است. خصلت بنیانی گرافیک، به شدت کارکردگرا بودن آن است. اگر نقاشی به مثابه سند زیبایی‌شناختی باشد که روی دیوار قرار می‌گیرد و لحن و اتمسفر را عوض کرده و نیرو و قابلیت جدیدی به آن می‌بخشد، گرافیک لزوماً این کار را نمی‌کند. گرافیک ممکن است زیر جلد یک موضوع ساده و پیش پا افتاده اجتماعی حضور داشته باشد. گرافیک به مثابه Design است و معادل فارسی دقیقی برایش وجود ندارد.

گونه‌ای از طراحی است که توسط آرتیست مهندسی شده و به طور برنامه‌مدارانه‌ای درباره‌اش اندیشه می‌شود. سپس ساز و کار اجرای این گونه از طراحی پیدا شده و در نهایت به یک پدیده دیداری هدفمند تبدیل می‌شود که می‌تواند کاری را در زندگی اجتماعی انجام دهد. گرافیک، خبررسانی می‌کند و در محیط‌های چاپ، نشر، تلویزیون، رسانه، اقتصادی و ارائه محصول و کالا حضور دارد و کارش را به گونه‌های مختلفی انجام می‌دهد.