افسانه فرقدان

قرار بود این روزها شاهد هیاهوی ناشران برای گرفتن بهترین غرفه‌ها در نمایشگاه کتاب باشیم؛ قرار بود این روزها مطبوعات لبه تیز انتقاداتشان را متوجه برگزارکنند‌گان نمایشگاه کنند و بر سر این‌که امسال نمایشگاه در مصلی برگزار شود یا شهر آفتاب، حرف و حدیث‌ها جان بگیرد و همچنان از عدم برنامه‌ریزی دقیق برای برگزاری یک نمایشگاه کتاب در حد و اندازه‌های نمایشگاه‌های بین‌المللی بگوییم. قرار بود تعداد زیادی کتاب در نمایشگاه کتاب رونمایی شوند، برای تعدادی کتاب هم ورود به نمایشگاه ممنوع باشد. رقابت میان ناشران با وجود شرایط سخت چاپ و هزینه‌های سرسام‌آور و گرانی کاغذ، همچنان ادامه داشت. مهمانانی که قرار بود به ایران بیایند و بازار داغ مطبوعات که از ریز و درشت نمایشگاه بنویسند.

بسیاری از ناشران، فروش اینترنتی کتاب‌هایشان را با تخفیف‌های بالا کلید زدند تا با تشویق مخاطبان برای در خانه ماندن و کتاب خواندن، به قطع زنجیره شیوع کمک کنند، اما بی‌اعتمادی مردم به ورود یک کالای تازه به خانه‌هایشان و کاهش قدرت خرید مردم، فروش کتاب را تا 90 درصد کاهش داد

برنامه ناشران روشن بود؛ از بهمن‌ماه در تکاپوی نمایشگاه بودند و قبل از آن کتاب‌های درجه یکشان را به‌عنوان برگ آس گذاشته بودند که در نمایشگاه رو کنند. بهمن ماه، ماه چاپ تعداد زیادی کتاب تازه و تعداد بیشتری کتاب‌های تجدید چاپ بود که برای فروش و خوراک دادن به نمایشگاه تجدید می‌شوند. بهمن ماه، ماه پرخرجی برای ناشران است؛ چاپ کتاب و تقویم یادگاری برای سال نو و سفارش و ساخت دکور برای نمایشگاه و استخدام تعدادی کارمند برای سرعت بخشیدن به کارها و تبلیغات.

امسال اما، بهمن ماه که به پایان رسید و کار چاپ کتاب‌ها تمام شد و دکورهای نمایشگاه که ساخته شد و هدایای سال نو ناشران که آماده شد، پیش از آن‌که ناشران گرد خستگی را از تن بزدایند، کرونا از راه رسید و سریع‌تر از ماشین چاپ در نوشتن حروف و کلمات کتاب‌ها، راهش را به سراسر کشور و دنیا باز کرد. مهمانان خارجی و کشور ترکیه که قرار بود مهمان ویژه نمایشگاه باشد، انصراف خود را از شرکت در نمایشگاه بین‌المللی تهران اعلام کردند. تصمیم‌ها گرفته شد و بنا شد که نمایشگاهی که هر ساله میزبان پنج میلیون بازدیدکننده است، به خردادماه موکول شود. امیدها هنوز باقی بود و می‌شد آن همه تدارک برای نمایشگاه را با دو ماه تأخیر در معرض دید مخاطبان قرار داد، اما با شیوع روزافزون کرونا و بیشتر شدن تعداد قربانیان، امیدها به سال آینده چشم دوختند تا بلکه زنجیره شیوع کاهش پیدا کند و حضور در نمایشگاه بی‌خطر باشد. اما اکنون با پایان نامعلوم رخت بربستن این بیماری از زندگی عادی مردم، بازگشت هزینه‌های گزاف ناشران در مهی غلیظ فرو رفته است.

بسیاری از ناشران، فروش اینترنتی کتاب‌هایشان را با تخفیف‌های بالا کلید زدند تا با تشویق مخاطبان برای در خانه ماندن و کتاب خواندن، به قطع زنجیره شیوع کمک کنند، اما از طرفی بی‌اعتمادی مردم به ورود یک کالای تازه به خانه‌هایشان و از طرف دیگر تعطیلی باقی کسب و کارها، آن هم در اسفندماه که ماه پردرآمدی برای تمامی مشاغل است و کاهش قدرت خرید مردم در شروع سالی که نمی‌دانند پس‌اندازهایشان کی ته می‌کشد، فروش کتاب را تا 90 درصد کاهش داد. یعنی نه تنها کتاب‌های چاپ شده برای نمایشگاه در انبارها ماندند، بلکه کتاب‌های داخل کتاب‌فروشی‌ها نیز خاکی را خوردند که در انبارها نصیب کتاب‌ها می‌شود. از سویی دیگر، در جامعه‌ای مثل جامعه ایران که به‌طور معمول آمار کتاب‌خوانی پایین است و کتاب در سبد خرید مردم جایی ندارد، ورود چنین بحرانی، کتاب را به‌طور کامل از چرخه خرید خارج می‌کند. ناشران نیز که به‌تازگی بحران گرانی کاغذ و مواد اولیه چاپ را پشت سرگذاشته‌اند و با گرانی کتاب، درصد زیادی دچار افت فروش شده‌اند، اکنون گویا ضربه نهایی را خورده باشند.

فروش آنلاین و نبود زیرساخت‌های مناسب

شرکت آمازون که از سال‌ها پیش با فروش‌های آنلاین و اینترنتی، خرده‌فروشی‌ها و کتاب‌فروشی‌های کوچک را به تعطیلی کشانده بود، اکنون با شیوع کرونا بیشترین سود را کرده است. چرا که توانسته با سرویس‌دهی و اندیشیدن تمهیدات لازم که پایه‌ای و درازمدت است، اکنون مسئولیت رساندن کتاب به مشتریان در خانه‌هایشان را نیز پوشش دهد. ناشران ایرانی اکنون امیدی به بازگشت هزینه‌های بهمن‌ماه ندارند و از طرف دیگر باید حقوق کارمندانی را بدهند که نمی‌توانند در محل کار خود حاضر شوند. زیرا شیوه دورکاری در ایران چندان پیشرفته و بسامان نیست و در این بلاتکلیفی، هماهنگی‌ها کاری به‌غایت دشوار شده است.

بی‌شک با ادامه‌دار شدن دوران خانه‌نشینی و نیمه‌قرنطینه، کتاب خواندن با تخفیفاتی که ناشران قائل شده‌اند، می‌تواند راهگشای دشواری‌های صنعت نشر و به‌دست آوردن مخاطبانش باشد

مسئله مهم این است که فروش آنلاین از طریق سایت‌های ناشران معنای دقیق خود را ندارد و از زیرساخت‌های لازم برخوردار نیست. اکنون بسیاری از ناشران تخفیفات 10 تا 50 درصدی و فیدیبو تخفیف 90 درصدی برای خوانندگان کتاب در نظر گرفته‌اند که بی‌شک با ادامه‌دار شدن دوران خانه‌نشینی و نیمه‌قرنطینه، کتاب خواندن با تخفیفاتی که ناشران قائل شده‌اند، می‌تواند راهگشای دشواری‌های صنعت نشر و به‌دست آوردن مخاطبانش باشد و حتی چه‌بسا که با حذف تفریحات دیگر و وقت‌گذرانی عده زیادی از مردم در خانه‌ها، کتاب جای بیشتری را برای خود به‌عنوان یک سرگرمی و انجام کار مفید باز کند. اما در شرایط کنونی به دلیل این‌که ناشران هیچ حمایتی از سوی دولت دریافت نمی‌کنند، جبران خسارت‌های ناشران به عهده خود آن‌هاست و ناشرانی که کتاب‌فروشی بیشتری دارند، از نظر مالی ضرری بیشتری می‌کنند و اکنون ناشران با چک‌های برگشتی برای کتاب‌های چاپ شده، روبه‌رو شده‌اند. در حال حاضر ناشران تعدادی کتاب را در سایت سی‌بوک و بخش اندکی را از طریق سایت‌های خودشان می‌فروشند. اگر چه مردم ایران هنوز به این شیوه خرید عادت نکرده‌اند.