سرانجام انسان نئاندرتال

سرانجامِ انسان نئاندرتال و پیدایش انسان هوشمند در جهان یکی از کلیدی‌ترین بحث‌ها در میان باستان‌شناسان جهان است. براین اساس دیدگاه‌های گوناگونی در این باره گفته شده است. درحقیقت نئاندرتال‌ها بیش از ۲۰۰ هزار سال پیش در اروپا و آسیا ساکن بودند و حدود ۴۰ هزار سال قبل به‌طور اسرارآمیزی ناپدید شدند. این «انسان‌های اولیه» به عنوان آخرین حلقه زنجیره اجداد انسانی با انقراض خود رازهای زیادی را باقی گذاشتند که دانشمندان و محققان را به تلاش واداشتند تا از اسرار مربوط به انقراض و نابودی آنها پرده‌برداری نمایند. بر‌این‌اساس محققان با بررسی دو دندان مربوط به کودکان نئاندرتال که ۲۵۰۰۰۰ سال پیش در فرانسه کنونی می‌زیستند، به این نتیجه رسیدند که یکی از مهم‌ترین دلایل انقراض نئاندرتال‌ها مسمومیت با فلز سرب بوده است بطوریکه این فلز با تخریب بافت مغز و دستگاه عصبی باعث نابودی نزدیکترین خویشاوندان انسان‌های امروزی شده است.

در چند دهه اخیر، باستان شناسان درباره نئاندرتال‌ها که بیش از ۲5۰ هزار سال پیش در اروپا و آسیا ساکن بودند و حدود چهل‌هزار سال قبل بطور اسرارآمیزی ناپدید شدند، تحقیقات زیادی کرده‌اند. مهم‌ترین بخش از این تحقیقات شامل بررسی شباهت سبک زندگی و رفتارهای اجتماعی نئاندرتال‌ها با هوموساپین‌ها (انسان‌های خردمند) و همچنین کشف علل و عوامل دخلیل در چگونگی انقراض نئاندرتال‌ها می‌باشد. درحقیقت انسان‌های نئاندرتال را می‌توان نزدیکترین خویشاوندان انسان‌های امروزی که «انسان هوشمند» یا «هومو ساپینس» نام دارند معرفی کرد. 

نئاندرتال‌ها گونه‌ای از سرده انسان هستند که در اروپا و قسمت‌هایی از غرب آسیا، آسیای مرکزی و شمال چین (آلتای) سکونت داشتند. اولین نشانه‌ها از نئاندرتال‌های اولیه به حدود ۱۳۰٫۰۰۰ تا ۲۳۰٫۰۰۰ سال پیش در اروپا برمی‌گردد. ۱۳۰ هزار سال پیش، مشخصه‌های کامل نئاندرتال‌ها ظاهر شدند و در ۵۰ هزار سال قبل نئاندرتال‌ها دیگر در آسیا دیده نشدند، با این وجود نسل آن‌ها در اروپا در حدود چهل هزار سال پیش منقرض شد. با توجه به اینکه انسان امروزی، پنج‌هزار سال پیش از انقراض نئاندرتال‌ها وارد اروپا شد، احتمالاً این دو گروه انسانی با هم تماسهایی داشته‌اند. باتوجه به تحقیقات و پژوهش‌های دانشمندان و باستان‌شناسان این دو گروه انسانی برای مدتی نسبتا طولانی به همراه یکدیگر در بخش‌های مختلفی از کره‌زمین زندگی کرده‌اند و به مرور و با گذشت زمان نسل نئاندرتال‌ها منقرض شده و همین امر سبب شده تا انسان امروزی در کره‌زمین باقی بماند.

 تشابه  ژنتیکی نئاندرتال‌ها و انسان هوشمند

نتایج پژوهش‌های ژنتیکی نشان می‌دهد که انسان‌های امروزی و نئاندرتال‌ها زودتر از آن چیزی که پیش از آن تصور می‌شد یعنی از حدود یک صد هزار سال پیش  باهم زاد و ولد داشتند و به این ترتیب دچار آمیختگی ژنتیکی شده بودند. اگرچه پیش از این در تحقیقات ژنتیکی نشانه‌های وجود ژن انسان‌های نئاندرتال در نقشه ژنتیکی انسان امروزی پیدا شده بود که بر این اساس دانشمندان بسیاری اظهار داشتند که در فاصله زمانی بین 47 تا 65 هزار سال پیش و پس از خروج گروهی از انسان‌های امروزی از آفریقا، تولید‌مثل و زاد‌و‌ولد در بین این دو گروه انسانی انجام گرفته است، اما بررسی جدید روی بقایای پیکر یک انسان نئاندرتال ماده که در غاری واقع در کشور صربستان یافت شد، نشان داده است که ژن‌های انسان‌های امروزی بخشی از نقشه ژنتیکی او را تشکیل داده‌اند و موضوع فوق به این معنی است که «پیکر انسان نئاندرتال ماده» حاصل آمیزش میان دو گونه نئاندرتال و انسان امروزی بوده است. 

آیا انقراض انسان‌ها نیز شدنی است؟

نئاندرتال‌ها حدود 4۰ هزار سال پیش ناپدید شدند و رازهای زیادی از خود باقی گذاشتند که مهم‌ترین راز مربوط به نحوه نابودی آنها می‌باشد؛ شاید عجیب‌ترین نکته درباره انقراض نئاندرتال‌ها این نکته است که شاید انسان‌ها باید خودشان را در آینه نئاندرتال‌ها تصور نمایند. درحقیقت بشر با مطرح کردن این پرسش، می‌خواهد بداند آیا روزی در چرخه حیات نوبت انقراض انسان‌ها هم خواهد رسید؟ آیا موجودی همچون انسان که زبان دارد، لباس به تن می‌کند و تواناترین شکارچی زمین است، ممکن است منقرض شود؟ اگر این‌طور است دلیل این انقراض چه چیزی می‌تواند باشد؟ براین اساس، دانشمندان تصمیم گرفتند که درباره علل و عواملی که سبب نابودی و انقراض نئاندرتال‌ها یا هوموساپین‌ها شده به تحقیق و پژوهش بپردازند. براین اساس دکتر «تانیا اسمیت» محقق دانشگاه گریفیت با همراهی یک سری از همکارانش از کشورهای استرالیا، آمریکا و فرانسه تصمیم گرفتند به منظور بررسی فاکتور‌های دخیل در نابودی این گونه انسانی، از دندان‌های کودکان نئاندرتال ۲۵۰ هزار سال پیش برای بازسازی آب و هوای باستانی جنوب شرق فرانسه استفاده نمایند.

باتوجه به تحقیقات و پژوهش‌های انجام شده دکتر اسمیت درباره دلایل مطالعه دندان‌های کودکان نئاندرتال  اظهار داشت: «در طول رشد جنینی و کودکی، هر روز یک لایه دندان جدید شکل می‌گیرد. همچنانکه هر کدام از این حلقه‌های رشد شکل می‌گیرند، برخی از چند ماده شیمیایی که در بدن جریان می‌یابند، در هر لایه دریافت می‌شوند. با این کار، ترتیب زمانی قرارگیری در معرض آن ماده شیمیایی بوجود می‌آید.». براین اساس باتوجه به دلایل مذکور‌ دانشمندان به اندازه‌گیری باریوم، سرب و اکسیژن موجود در دندان‌های نئاندرتال ِ ۲۵۰ هزار ساله پرداختند تا شواهدی از قرارگیری در معرض مواد شیمیایی و همچنین تغییرات آب و هوایی را بدست آورند. تجزیه‌و‌تحلیل عناصر دندان‌ها نشان داد که کودکان نئاندرتال به مدت کوتاهی در طول فصول سرد در معرض سرب قرار گرفته‌ بودند؛ بر این اساس دانشمندان باتوجه به فرضیات و نتایج داده‌های آزمایشگاهی به این نتیجه پی‌بردند که مسمومیت احتمالا در اثر آب یا غذای آلوده یا استنشاق آتشِ حاوی سرب وقوع پیدا کرده است.

 چرا نئاندرتال‌ها منقرض شدند؟

نتایج مطالعات محققان بر روی این پروژه تحقیقاتی نشان داده که با احتمال بسیار بالایی دو کودک نئاندرتال ممکن است سرب را بلعیده یا استنشاق کرده‌ باشند.  درحقیقت دو کودک نئاندرتال قدیمی‌ترین نمونه از قرارگیری در معرض سرب به شمار می‌روند. بر این اساس محققان اظهار داشتند که احتمالا این اتفاق در طول فصل‌های سرد چندین‌بار به وقوع پیوسته است؛ محل وقوع آن هم به احتمال زیاد در غار بوده زیراکه منابع سرب زیرزمینی در ۲۵ کیلومتری محل باستان‌شناسی پیدا شده‌اند.» دکتر «کریستین آستین» محقق دپارتمان پزشکی محیطی و بهداشت عمومی در دانشکده پزشکی اکاهان در مانت‌سینای در راستای پژوهش حاضر نیز اظهار داشت : «در زمان‌های قدیم مردم فکر می‌کردند فلز سرب تنها پس از صنعتی شدن جوامع در میان انسان‌ها گسترش پیدا کرده و موجب بروز مسمومیت‌های متعددی گردیده است، اما در حال حاضر نتایج پژوهش فعلی نشان داده است که انسان‌های ماقبل تاریخ نیز در معرض فلز سمی سرب قرار داشته‌اند.»

تحقیقات جدید نشان داده است نئاندرتال‌ها به طور پیوسته در معرض میزان بالایی از سرب قرار داشتند به گونه‌ای که فلز سرب با تخریب رشد مغز و دستگاه عصبی سبب شده تا انسان‌های نئاندرتال برای همیشه از صحنه روزگار محو شوند

دانشمندان برای آنکه نتایج دقیق‌تری بدست آورند در مطالعه خود از دستگاه میکروپروب یونی تقکیک بالای حساس «SHRIMP SI» برای نمونه‌برداری از لایه‌های دندان و بازسازی میزان قرارگیری در معرض سرب استفاده کردند. این شواهد به تیم تحقیقات اجازه داد تا رشد افراد را مرتبط با فصول باستانی بدانند و بررسی نمایند؛ به عبارت دیگر یعنی یک نئاندرتال در فصل بهار به دنیا آمده و هر دو کودک نئاندرتال به احتمال زیاد در طول دوره های سرد بیشتر دچار بیماری می‌شدند. یافته‌های این دانشمندان با الگوی فرزندآوری پستانداران در طول دوره‌های وفور غذا  نیز سازگاری دارد. دکتر اسمیت خاطر نشان کرد: «استفاده از دستگاه SHRIMP SI این امکان را برای تیم نحقیقاتی فراهم ساخت تا به این نتیجه برسند که یکی از نئاندرتال‌ها در فصل بهار به دنیا آمده و ۲٫۵ سال بعد در فصل پائیز از شیر مادر دوری جسته است. بر اساس داده‌های تحقیقاتی نیز اثبات شد که هر دو کودک نئاندرتال به احتمال زیاد در طول دوره‌های سرد بیشتر دچار بیماری می شدند و به احتمال بسیار زیاد۲۵۰ هزار سال پیش، این منطقه از جنوب شرق فرانسه بسیار سردتر از امروز نیز بوده است.»

شاید بشر با طرح موضوع انقراض نئاندرتال‌ها می‌خواهد بداند آیا روزی در چرخه حیات نوبت انقراض انسان‌ها هم خواهد رسید؟ آیا موجودی همچون انسان که زبان دارد، لباس به تن می‌کند و ... ممکن است منقرض شود؟ اگر این‌طور است، دلیل این انقراض چه چیزی می‌تواند باشد؟

در حال حاضر باتوجه به شواهد و نتایج بدست آمده  دانشمندان درصدد پی بردن به این نکته هستند که نئاندرتال‌ها در بحبوحه زمستان چه کار کردند که باعث شده کودکان‌شان در معرض حجم بالایی از سرب سمی قرار بگیرند. دکتر اسمیت در پایان مطالعات و پژوهش‌های خویش اظهار داشت: «این سبک از تحقیقات بینش جدیدی درباره رفتار نئاندرتال‌ها در اختیار محققان و پژوهشگران قرار می‌دهد و بر اساس نتایج حاصل از این پروژه تحقیقاتی دانشمندان و باستان‌شناسان دیگر حتما باید نسبت به مطالعه دندان‌های هومونین‌ها و انسان‌های اولیه ساکن آفریقا اقدام نمایند تا با اطلاعات دقیق‌تر و با جزئیات بیشتر درباره موضوع انقراض نئاندرتال‌ها به صحبت پرداخت».