ریحانه جولایی

تا چند سال پیش چیزی حدود 70 درصد جمعیت کشور را روستاییان تشکیل می‌دادند. حالا اما روستاها از رونق افتاده‌اند و به جرات می‌توان گفت چیزی از روستاها باقی نمانده جز پدران و مادران سالخورده‌ای که نه جایی برای کوچ دارند و نه توانی برای ساختن زندگی جدید در شهر.

سال گذشته برای بازدید از مناطق محروم به شمال ایران سفر کرده بودم. روستاهای استان ساری هم از سیل مهاجرت دور نمانده بود. در بیش از 90 درصد روستاها نشانه‌هایی از خالی بودن و کمبود جمعیت به چشم می‌خورد. در هیچ ساعت از روز صدای کودکان و هیاهوی آن‌ها به گوش نمی‌رسید و روستاها در سکوت به سر می‌بردند. به‌واسطه نبود دانش‌آموزان مدارس اکثر روستاها تعطیل و متروک‌شده بودند و اگر کودکی هم در روستا وجود داشت باید مسیر طولانی را طی می‌کرد تا به مدرسه‌ای در روستاهایی همجوار برود و به جمع اندک دانش‌آموزان بپیوندد.  

در سال‌های اخیر جمعیت جوان روستاها به دلایل متفاوتی مهاجرت را انتخاب کردند. بسیاری از آن‌ها برای پیدا کردن کار به شهر رفته‌اند، عده‌ای دیگر برای ادامه تحصیل، گروهی در پی آثار خشک‌سالی و برخی هم برای رفاه خانواده رفتن را بر ماندن ترجیح داده‌اند؛ اما چیزی که این میان مشترک است وسوسه شهرنشینی و راحتی زندگی در شهر است؛ نکته‌ای که می‌توان به آن اشاره کرد این است که سیاست شهرنشینی با تمرکز بر چند شهر و تجمیع تمام امکانات در این کلان‌شهرها باعث شده تا به‌طورکل ظرفیت کل روستاها را فراموش کنیم؛ درحالی‌که بیشتر شهرنشینان علاقه‌مند به حضور در روستاهای خود هستند درصورتی‌که کار مناسب در آنجا داشته باشند.

روستاهایی که هر سال بیشتر خالی می‌شوند

طبق سرشماری سال 1335، از جمعیت 18 میلیون و 954 هزار و 704 نفر کشور، بیش از 6 میلیون نفر شهرنشین و بیش از 12 میلیون نفر در روستاها سکونت داشتند. به عبارتی 32 درصد جمعیت کشور شهری و 68 درصد نیز روستایی بوده‌اند؛ اما به فاصله نیم‌قرن، بروز مشکلات مختلفی ازجمله جذابیت‌های کاذب جوامع شهری و اختلاف میزان سطح درآمد، سبب شد تا روستاییان به‌جای تولید و به دست آوردن حداقل درآمد به سمت شهرها مهاجرت کنند. این موضوع موجب شد تا پس از گذشت پنج دهه، درصد جمعیت روستایی و شهری نسبت عکس پیدا کند، به‌طوری‌که در سرشماری سال 1385، ازجمعیت بیش از 70 میلیونی کشور، 67 درصد آن را جمعیت شهری و 33 درصد از آن را جمعیت روستایی تشکیل دهند.

بر اساس سرشماری که سال 97 انجام شد، تعداد ساکنان روستاهای ایران نسبت به سال 90 حدود ٧٠٠‌ هزار نفر کاهش داشته است. یکی از دلایل مهمی که باعث کاهش جمعیت روستاها و مهاجرت آن‌ها به شهرهای بزرگ شود قرار گرفتن تمام امکانات در شهر و کلان‌شهرهاست و روستاییانی که باید مولد باشند ترجیح می‌دهند برای زندگی بهتر راهی شهرها شوند. 

به گزارش ایرنا، در سال‌های اخیر جمعیت روستایی با کاهش چشمگیری مواجه شده است. بر این اساس چند روز قبل محمود عسگری آزاد، رئیس هیئت‌مدیره بنیاد برکت اعلام کرد که جمعیت روستایی در کشور طی ۵۰ سال گذشته از ۷۵ درصد به ۲۵ درصد رسیده است. کاهش جمعیت در روستاها زنگ خطری جدی را به صدا درآورده چراکه سال‌به‌سال و از یک سرشماری به سرشماری دیگر از جمعیت روستایی و عشایری کشور کاسته و به جمعیت شهری افزوده می‌شود. 

حاشیه‌نشینی زاده مهاجرت از روستا

امروزه 73 درصد جامعه ایرانی شهرنشین هستند و 50 درصد شهرنشین‌ها در کلان‌شهرها زندگی می‌کنند و این خود شاهدی بر مدعای دافعه روستاها است که به سیاست‌های ضعیف توسعه روستایی بازمی‌گردد. به‌هرحال بسیاری از روستاییان به دلیل اشتغال و بهره‌گیری از امکانات و فرصت‌های شهری به ‌طرف این نواحی مهاجرت می‌کنند. برآوردها نشان می‌دهد جمعیت شهرنشین ایران 20 درصد بیشتر از میانگین جهانی محسوب می‌شود، یعنی 54 درصد جمعیت جهان و 73 درصد جمعیت ایران در شهرها زندگی می‌کنند، از طرف دیگر آمارها حکایت از آن دارد که در فاصله سال‌های 1385تا 1390 سرعت سقوط جمعیت روستایی سه برابر شده که این‌ها همه نشانه ضعف توسعه روستایی و عمق توسعه نامتوازن در ایران است.

این رشد بالای شهرنشینی و کوچ خودخواسته روستاییان باعث رشد حاشیه‌نشینی و وارونگی جمعیت در شهرها شده است. موضوع مهم این است که این افراد در صورت مهاجرت هم امکان زندگی در داخل شهرها را نخواهند داشت و به حاشیه شهرها رانده می‌شوند. حاشیه‌نشینی پدیده‌ای است که در تمام دنیا براثر قطب‌بندی اقتصادی ایجاد می‌شود یعنی قطب‌های توسعه اقتصادی در شهرهای بزرگ ایجاد می‌شود و افراد به‌دنبال درآمد به شهرها مهاجرت می‌کنند؛ اما به حاشیه رانده می‌شوند و با امکانات سخت و فاقد کیفیت زندگی می‌کنند، به همین دلیل امکان بروز آسیب‌های اجتماعی و جرایم در این مناطق بیشتر از سایر مناطق است.  جامعه‌شناسان متفق‌القول بر این قضیه باور دارند که پیشگیری از حاشیه‌نشینی بهتر از مقابله با حاشیه‌نشینی و اصلاح شرایط حاشیه‌نشینی است؛ اما این موضوع مستلزم توجه و ایجاد اشتغال در روستاها و شکل‌دهی قطب‌های اقتصادی در مناطق محروم و روستایی است به‌نحوی‌که مردم در روستاها ببینند به نفعشان است که در روستا اقامت کنند یا نه و در این شرایط اشتغال و درآمد در روستاها باید بهتر از شهر باشد که خودبه‌خود مردم زندگی در روستاها را انتخاب کنند. توسعه متوازن یعنی به‌جای تجمیع امکانات در شهرها و مراکز این امکانات در پیرامون شهرها متمرکزشده و توسعه همگن شود. 

مهاجرت از روستا به شهر شباهتی به گذشته ندارد

زمانی که مهاجرت در دهه۴۰ در کشورمان اتفاق افتاد در زمان اصلاحات ارضی، عده‌ای از روستاییان نتوانستند سهمی از زمین‌ها ببرند و انگیزه مهاجرت در آن‌ها به وجود آمد. از سوی دیگر دولت در شهرها سرمایه‌گذاری زیادی انجام داده بود و شهرها پذیرای نیروی کار بودند و درآمدهای نفتی هم زیاد بود. در آن زمان شهرها ظرفیت توسعه را داشتند و روستاییان نیز می‌دانستند که در صورت مهاجرت به شهرها اگرچه شاید مشکل مسکن و خدمات داشتند، اما می‌دانستند که در شهر اشتغال خواهند داشت. 

اما اگر شهرها خودشان مشکل داشته باشند مهاجرت الزاماً اتفاق نمی‌افتد و اگر قرار باشد با وجود مهاجرت به شهرها افراد فاقد اشتغال باشند و در مقابل هزینه‌ زندگی نیز زیاد باشد ماندن در روستاها برایشان بهتر خواهد بود.‌ در حال حاضر مسئله رکود و رشد منفی اقتصادی فقط مختص روستاها نیست و مسئله در تمام کشور و برای همه افراد جامعه سراسری است و تصمیم‌گیری برای مهاجرت به‌سادگی امکان‌پذیر نیست. زمانی امکان مهاجرت وجود دارد که امید و انتظاری برای فرد مهاجرت‌کننده و کار و درآمد حتی باتحمل مشکلات وجود داشته باشد اما زمانی که رشد اقتصادی شهرها متوقف‌شده چرا باید آدم‌ها مهاجرت کنند.

رشد بالای شهرنشینی و کوچ خودخواسته روستاییان باعث رشد حاشیه‌نشینی و وارونگی جمعیت در شهرها شده است. موضوع مهم این است که این افراد در صورت مهاجرت هم امکان زندگی در داخل شهرها را نخواهند داشت و به حاشیه شهرها رانده می‌شوند

پیامدهای حاشیه‌نشینی

حاشیه‌نشینی هم برای خودش مشکلاتی دارد و آسیب‌های اجتماعی اولین پیامد حاشیه‌نشینی است. کارشناسان زیادی همواره نسبت به وضعیت آسیب‌های اجتماعی، بهداشتی، آموزشی و معیشتی حاشیه‌نشین‌ها هشدار داده و می‌دهند؛ به همین دلیل است که حاشیه‌نشینی به‌عنوان یکی از پنج اولویت آسیب‌های اجتماعی کشور معرفی‌شده. اعتیاد مهم‌ترین آسیب اجتماعی حاشیه شهر‌ها است و خریدوفروش مواد باعث شده حتی برخی از محلات حاشیه شهر به پاتوق‌های توزیع مواد مخدر تبدیل شود.

اغلب افرادی که به‌واسطه مهاجرت در این محلات زندگی می‌کنند شغل ثابتی ندارند و از مهارت‌های بالایی برخوردار نیستند. به همین علت، به سمت سرقت و اعتیاد می‌روند. 

امروزه 73 درصد جامعه ایرانی شهرنشین هستند و 50 درصد شهرنشین‌ها در کلان‌شهرها زندگی می‌کنند و این خود شاهدی بر مدعای دافعه روستاها است که به سیاست‌های ضعیف توسعه روستایی بازمی‌گردد

تکریم روستا راهی برای کاهش مهاجرت

به‌هرحال امروز ایران ازجمله کشورهایی است که  با سیر روزافزون مهاجرت روستانشینان به شهرها مواجه است و با مشکلات و پیامدهای ناشی از این مهاجرت، دست‌وپنجه نرم می‌کند. این مهاجران هم در مبدأ و هم در مقصد، مسائل و مشکلات متعددی مانند بروز نابسامانی‌های متعدد ناشی از فشار بر منابع و امکانات محدود جوامع شهری، بیکاری و کم‌کاری، کمبود فضای زیستی و آموزشی، آلودگی هوا و محیط‌زیست، سالخوردگی و زنانه شدن نیروی کار کشاورزی، تخلیه روستاها و غیره را به وجود آورده‌اند.

در حال حاضر درصد بالایی از جمعیت ایران در شهرها زندگی می‌کنند که این آمار مناسبی نیست. از سوی دیگر تولیدات کشاورزی، اساس و پایه پیشرفت کشور هستند که این تولیدات نیز نتیجه تلاش روستاییان هستند و راه آبادانی شهرها این است که روستاها آباد شوند اگرچه پیشانی کشور شهرها هستند، نباید از روستاها نیز غافل شد.

دولت هم در این میان نقش مهمی را بر عده دارد. نهادهای دولتی باید تکریم روستا و روستاییان را بیش از گذشته در دستور کار خود قرار دهد، چراکه این موضوع می‌تواند یکی از مهم‌ترین راهکارهای دولت برای کاهش مهاجرت از روستاها به شهرها باشد. 

از سوی دیگر درک نسل جوان جوامع روستایی و سوق دادن تسهیلات و امکانات روستایی در جهت انتظارات این نسل، ایجاد اشتغال در جوامع روستایی از طریق کارهای جنبی غیرکشاورزی، بالا بردن تسهیلات آموزشی در جوامع روستایی، بالا بردن امنیت روستاها از طریق کاهش اختلافات محلی، ارائه تسهیلات بیشتر برای روستاییان در جهت به‌کارگیری زمین‌های بایر، ایجاد سد یا چاه‌های عمیق در روستاها برای تأمین آب موردنیاز برای کشاورزی، کاستن از جاذبه مشاغل کاذب شهری، ایجاد محدودیت‌هایی در جوامع شهری برای اسکان افراد در حاشیه شهرها راهکارهایی است که باید برای جلوگیری از مهاجرت بی‌رویه روستاییان به شهرها در ایران موردتوجه قرار گیرند.